گنجور

شمارهٔ ۷۶

اختر ازخدمت قمر دورست
مگس از صحبت شکر دورست
ما ز درگاه دوست محرومیم
تشنه مسکین از آبخور دورست
پای ما از زین حضرت او
راست چون آسمان زسر دورست
همچو پروانه می زنم پر وبال
گرچه آن شمعم از نظر دورست
پادشاهان چه غم خورند اگر
گربه از خانه سگ زدر دورست
در فراق تو ای پسر هستم
همچو یوسف که از پدر دورست
یوسف عهدی و منم بی تو
همچو یعقوب کز پسر دورست
تو بدست کرم کنم نزدیک
کی به پای من این سفر دورست
جهد کردم بسی ولی چه کنم
بخت و کوشش زیکدگر دورست
اندرین حال حکمتی عجبست
بنده از خدمت تو گر دورست
هرکه نزدیک نیست با سلطان
ازبلا ایمن ازخطر دورست
شاخ اگر هست بر درخت دراز
دست کوتاهم از ثمر دورست
بی تو در دیگران نظر نکنم
که معانی ازین صور دورست
خشک لب بی تو سیف فرغانیست
زآن از انشای شعرتر دورست
شاید از خانه پر عسل نکند
نحل چون از گل وزهر دورست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اختر ازخدمت قمر دورست
مگس از صحبت شکر دورست
هوش مصنوعی: ستاره‌ای که از قمر دور است، مانند مگسی است که از صحبت شکر دور است.
ما ز درگاه دوست محرومیم
تشنه مسکین از آبخور دورست
هوش مصنوعی: ما از لطف و رحمت دوست بی‌بهره‌ایم و مثل یک آدم بیچاره که از منبع آب دور است، تشنه و نیازمندیم.
پای ما از زین حضرت او
راست چون آسمان زسر دورست
هوش مصنوعی: پای ما از زین این مقام محکم است، همان‌طور که آسمان از زمین دور است.
همچو پروانه می زنم پر وبال
گرچه آن شمعم از نظر دورست
هوش مصنوعی: مانند پروانه‌ای به دور شمع می‌چرخم، هرچند که آن شمع از دید من دور است.
پادشاهان چه غم خورند اگر
گربه از خانه سگ زدر دورست
هوش مصنوعی: پادشاهان چرا باید نگران باشند اگر گربه از سر راه سگ دور باشد؟
در فراق تو ای پسر هستم
همچو یوسف که از پدر دورست
هوش مصنوعی: در دوری تو، ای پسر، حال من همچون حال یوسف است که از پدرش فاصله دارد.
یوسف عهدی و منم بی تو
همچو یعقوب کز پسر دورست
هوش مصنوعی: تو یوسف من هستی و من، بدون تو، مثل یعقوب هستم که از پسرش دور مانده است.
تو بدست کرم کنم نزدیک
کی به پای من این سفر دورست
هوش مصنوعی: من با لطف و محبت تو به تو نزدیک می‌شوم، اما آیا این سفر دور به پای من می‌رسد؟
جهد کردم بسی ولی چه کنم
بخت و کوشش زیکدگر دورست
هوش مصنوعی: من تلاش زیادی کردم، اما چه کنم که شانس و تلاش هر کدام در جهتی جدا از هم حرکت می‌کنند.
اندرین حال حکمتی عجبست
بنده از خدمت تو گر دورست
هوش مصنوعی: در این وضعیت، نکته‌ای شگفت‌انگیز وجود دارد: بنده با اینکه از خدمت تو دور است، همچنان ارزشمند است.
هرکه نزدیک نیست با سلطان
ازبلا ایمن ازخطر دورست
هوش مصنوعی: هر کسی که به سلطان نزدیک نیست، در برابر خطرات ایمن نیست.
شاخ اگر هست بر درخت دراز
دست کوتاهم از ثمر دورست
هوش مصنوعی: هرچند درختی با شاخ و برگ فراوان دارم، اما به خاطر قد کوتاه من، نمی‌توانم به میوه‌های آن دسترسی پیدا کنم.
بی تو در دیگران نظر نکنم
که معانی ازین صور دورست
هوش مصنوعی: بدون تو، به هیچ‌کس دیگر نگاه نمی‌کنم؛ زیرا معناهایی که می‌بینم، از زیبایی‌ها دورند.
خشک لب بی تو سیف فرغانیست
زآن از انشای شعرتر دورست
هوش مصنوعی: بی تو، لب‌های خشک و تشنه‌ی من شبیه به یک خط ناتمام شعر است که نمی‌تواند به کمال برسد.
شاید از خانه پر عسل نکند
نحل چون از گل وزهر دورست
هوش مصنوعی: شاید زنبور عسل به خاطر دوری از گل و زهر، نتواند عسل فراوانی از خانه‌اش بیاورد.

حاشیه ها

1398/09/07 18:12

تکرار شده--غزل 52 هم همین است