شمارهٔ ۵۷۲
الا ای شمع دل را روشنایی
که جانم با تو دارد آشنایی
چو دل پیوست با تو گو همی باش
میان جان و تن رسم جدایی
گرفتار تو زآن گشتم که روزی
بتو از خویشتن یابم رهایی
دلم در زلف تو بهر رخ تست
که مطلوبست در شب روشنایی
منم درویش همچون تو توانگر
که سلطان می کند از تو گدایی
مرادی نرگس مست تو می گفت
منم بیمار تو نالان چرایی
بدو گفتم از آن نالم که هرسال
چو گل روزی دو سه مهمان مایی
نه من یک شاعرم در وصف رویت
که تنها می کنم مدحت سرایی
طبیعت عنصری عقلم لبیبی
دلم هست انوری دیده سنایی
اگر خاری نیفتد در ره نطق
بیاموزم به بلبل گل ستایی
من و تو سخت نیک آموختستیم
ز بلبل مهر و از گل بی وفایی
ترا این لطف و حسن ای دلستان هست
چو شعر سیف فرغانی عطایی
گشایش از تو خواهد یافت کارم
که هم دلبندی و هم دلگشایی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الا ای شمع دل را روشنایی
که جانم با تو دارد آشنایی
هوش مصنوعی: ای شمع، تو روشنی بخش دل منی، زیرا جانم با تو ارتباطی عمیق دارد.
چو دل پیوست با تو گو همی باش
میان جان و تن رسم جدایی
هوش مصنوعی: وقتی دلم به تو وصل شده، دیگر جدا کردن جان از تن بیمعناست.
گرفتار تو زآن گشتم که روزی
بتو از خویشتن یابم رهایی
هوش مصنوعی: من به خاطر تو به دام افتادم، زیرا روزی آرزو دارم که از خودم به تو آزادی پیدا کنم.
دلم در زلف تو بهر رخ تست
که مطلوبست در شب روشنایی
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیباییات در زلفهای تو میتپد که در شب، جذاب و دیدنی است.
منم درویش همچون تو توانگر
که سلطان می کند از تو گدایی
هوش مصنوعی: من هم مانند تو، که ثروتمند هستی، یک درویش هستم؛ زیرا سلطان هم از تو چیزی میطلبد.
مرادی نرگس مست تو می گفت
منم بیمار تو نالان چرایی
هوش مصنوعی: عاشق نرگس زیبای تو میگفت که من به خاطر تو بیمار و نزار هستم و نالان از اینکه چرا اینگونه شدهام.
بدو گفتم از آن نالم که هرسال
چو گل روزی دو سه مهمان مایی
هوش مصنوعی: به او گفتم که من نیز برای او ناله میکنم، زیرا هر سال مانند گل، در دو یا سه روز مهمانانی دارم.
نه من یک شاعرم در وصف رویت
که تنها می کنم مدحت سرایی
هوش مصنوعی: من فقط یک شاعر نیستم که درباره زیبایی تو شعر میگویم، بلکه به خاطر تو خالق و گویندهام.
طبیعت عنصری عقلم لبیبی
دلم هست انوری دیده سنایی
هوش مصنوعی: طبیعت، ذهن من و دل من را شکل میدهد و بیناییام را تحت تأثیر قرار میدهد.
اگر خاری نیفتد در ره نطق
بیاموزم به بلبل گل ستایی
هوش مصنوعی: اگر مانع و سختیای در مسیر نداشته باشم، میتوانم مانند بلبل به ستایش گلها بپردازم.
من و تو سخت نیک آموختستیم
ز بلبل مهر و از گل بی وفایی
هوش مصنوعی: ما هر دو خوب یاد گرفتهایم که بلبل نماد عشق است و گل نمادی از بیوفایی.
ترا این لطف و حسن ای دلستان هست
چو شعر سیف فرغانی عطایی
هوش مصنوعی: تو، ای دلربا، دارای لطف و زیبایی هستی که همچون شعر فرغانی، هدیهای ارزشمند است.
گشایش از تو خواهد یافت کارم
که هم دلبندی و هم دلگشایی
هوش مصنوعی: کار من به خوشی و آرامش تو بستگی دارد، زیرا تو هم محبوب من هستی و هم باعث شادی من.