گنجور

شمارهٔ ۵۴

ما غریبیم و شهر ازآن شماست
با چنین رو جهان جهان شماست
پادشاهان چو بنده می گویند
ما رعیت ولایت آن شماست
عهد خسرو ندید از شیرین
شر و شوری که در زمان شماست
باچنین چشم مست عاشق کش
هرکه میرد از کشتگان شماست
گر براتی بجان کنند و بسر
بدهم چون برو نشان شماست
جان عاشق نشانه آن تیر
که زابروی چون کمان شماست
زردی روی زعفرانی من
از رخ همچو ارغوان شماست
ابر گوهرفشان دو چشم منست
پسته پرشکر دهان شماست
آب حیوان یک جهان عاشق
در دو لعل شکرفشان شماست
کم زاصحاب کهف نیست بقدر
هرکه چون سگ بر آستان شماست
غم جان را بخود نمی گیرد
دل که چون لامکان مکان شماست
سیف فرغانی ارچه چیزی نیست
بلبلی بهر گلستان شماست
سخن خود نمی تواند گفت
که دهانش پر از زبان شماست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما غریبیم و شهر ازآن شماست
با چنین رو جهان جهان شماست
هوش مصنوعی: ما بیگانه‌ایم و این شهر متعلق به شماست، با این حال دنیا به خاطر شماست.
پادشاهان چو بنده می گویند
ما رعیت ولایت آن شماست
هوش مصنوعی: پادشاهان به گونه‌ای سخن می‌گویند که انگار بندگان و رعیت تحت اختیار و سلطهٔ آن‌ها هستند.
عهد خسرو ندید از شیرین
شر و شوری که در زمان شماست
هوش مصنوعی: عهد و زمانه‌ای که خسرو با شیرین داشت، مانند شور و هیجانی که در زمان شما وجود دارد، نبود.
باچنین چشم مست عاشق کش
هرکه میرد از کشتگان شماست
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق چشمان زیبا و گیرا شما دچار شود، در واقع دلش از عشق شما تیر خورده و مرده است.
گر براتی بجان کنند و بسر
بدهم چون برو نشان شماست
هوش مصنوعی: اگر جانم را فدای تو کنم و سرم را بدهم، چون این نشان از تو بر من است.
جان عاشق نشانه آن تیر
که زابروی چون کمان شماست
هوش مصنوعی: عاشق مانند هدفی است که نشانه‌اش تیر است، این تیر از ابروهای زیبا و کمان‌مانند معشوق نشأت می‌گیرد.
زردی روی زعفرانی من
از رخ همچو ارغوان شماست
هوش مصنوعی: رنگ زرد چهره من به خاطر زیبایی شماست که مانند رنگ ارغوانی است.
ابر گوهرفشان دو چشم منست
پسته پرشکر دهان شماست
هوش مصنوعی: چشم‌های من مانند ابری هستند که در آن گوهرها می‌بارند و دهان شما مانند پسته‌ای شیرین و خوشمزه است.
آب حیوان یک جهان عاشق
در دو لعل شکرفشان شماست
هوش مصنوعی: آب زندگی بخش، نماد عشق و اشتیاقی جهانی است که در زیبایی دو لب شما جلوه‌گر است.
کم زاصحاب کهف نیست بقدر
هرکه چون سگ بر آستان شماست
هوش مصنوعی: هیچ‌کدام از دوستان شما کمتر از کسی نیست که از شدت عشق و ارادت، مانند سگی در دروازه شما نشسته است.
غم جان را بخود نمی گیرد
دل که چون لامکان مکان شماست
هوش مصنوعی: دل قلباً به غم و اندوه توجهی ندارد، زیرا خانه‌اش در فضایی بی‌مرز و وسیع قرار دارد.
سیف فرغانی ارچه چیزی نیست
بلبلی بهر گلستان شماست
هوش مصنوعی: سیف فرغانی هرچند که اهمیتی ندارد، اما بلبلی که برای شما می‌خواند، ارزشمند است.
سخن خود نمی تواند گفت
که دهانش پر از زبان شماست
هوش مصنوعی: نمی‌تواند حرف‌های خود را بزند، زیرا دهانش پر از صحبت‌های شماست.