گنجور

شمارهٔ ۵۲

اختر از خدمت قمر دور است
مگس از صحبت شکر دور است
ما از آن بارگاه محرومیم
تشنه مسکین از آبخور دور است
پای من از زمین درگه او
راست چون آسمان ز سر دور است
جهد کردم بسی ولی چکنم
بخت و کوشش ز یکدگر دور است
پادشاهان چه غم خورند اگر
گربه از خانه سگ زدر دور است
تو بدست کرم کنم نزدیک
که بپای من این سفر دور است
یوسف عهدی و منم بی تو
همچو یعقوب کز پسر دور است
در فراق تو ای پسر هستم
همچو یوسف که از پدر دور است
اندرین حال حکمتی مخفیست
بنده از خدمت تو گر دور است
هر کرا قرب نیست با سلطان
از بلا ایمن از خطر دور است
همچو پروانه می زنم پر و بال
گرچه آن شمعم از نظر دور است
شاخ اگر هست بر درخت دراز
دست کوتاهم از ثمر دور است
عشق بگریزد از دل جان دوست
عیسی از پایگاه خر دور است
خشک لب بی تو یوسف فرغانیست
طبع از انشای شعر تر دور است
شاید ار خانه پر عسل نکند
نحل چون از گل و زهر دور است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اختر از خدمت قمر دور است
مگس از صحبت شکر دور است
هوش مصنوعی: ستاره از دوری قمر خبر دارد، اما مگس هیچ وقت از کنار شکر دور نمی‌شود.
ما از آن بارگاه محرومیم
تشنه مسکین از آبخور دور است
هوش مصنوعی: ما از نعمت‌ها و زیبایی‌های آن مکان بی‌بهره‌ایم، مانند فردی که از آب قابل نوشیدن دور و تشنه است.
پای من از زمین درگه او
راست چون آسمان ز سر دور است
هوش مصنوعی: پای من به زمین او وصل است، همان‌طور که آسمان از زمین دور است.
جهد کردم بسی ولی چکنم
بخت و کوشش ز یکدگر دور است
هوش مصنوعی: من تلاش زیادی کردم، اما چه کنم که بخت و تلاش هر کدام در راهی جدا از هم قرار دارند.
پادشاهان چه غم خورند اگر
گربه از خانه سگ زدر دور است
هوش مصنوعی: پادشاهان چرا باید ناراحت باشند اگر گربه از خانه‌ی سگ دور است؟
تو بدست کرم کنم نزدیک
که بپای من این سفر دور است
هوش مصنوعی: من از تو درخواست می‌کنم که با لطف و محبتت به من نزدیک‌تر شوی، چون این مسیر طولانی و دشوار است و به کمکت نیاز دارم.
یوسف عهدی و منم بی تو
همچو یعقوب کز پسر دور است
هوش مصنوعی: تو یادگاری از گذشته‌ای و من بدون تو مانند یعقوب هستم که از پسرش دور مانده.
در فراق تو ای پسر هستم
همچو یوسف که از پدر دور است
هوش مصنوعی: در جدایی تو، به حالتی هستم مانند یوسف که از پدرش دور و بی‌خبر است.
اندرین حال حکمتی مخفیست
بنده از خدمت تو گر دور است
هوش مصنوعی: در این حالت، راز و حکمت پنهانی وجود دارد که اگر بنده از خدمت تو دور باشد، شاید به دلیل آن باشد.
هر کرا قرب نیست با سلطان
از بلا ایمن از خطر دور است
هوش مصنوعی: هر که به سلطان نزدیک نیست، از بلایا و خطرها در امان است.
همچو پروانه می زنم پر و بال
گرچه آن شمعم از نظر دور است
هوش مصنوعی: من به مانند پروانه‌ای در اطراف شمع می‌پرستم، حتی اگر آن شمع از دید من دور باشد.
شاخ اگر هست بر درخت دراز
دست کوتاهم از ثمر دور است
هوش مصنوعی: اگرچه درختی بلند دارم که شاخ و برگ زیادی دارد، اما باز هم من به دلیل کوتاه بودن دستم نمی‌توانم به میوه‌های آن دسترسی پیدا کنم.
عشق بگریزد از دل جان دوست
عیسی از پایگاه خر دور است
هوش مصنوعی: عشق از دل کسی که به او علاقه‌مند است، دور می‌شود؛ مانند این‌که عیسی از نشیب و پایین فاصله دارد.
خشک لب بی تو یوسف فرغانیست
طبع از انشای شعر تر دور است
هوش مصنوعی: لبان خشک و بی‌طراوت من، بدون حضور تو، همچون یوسف فرغانی است. خلاقیت من از سرودن شعر دور شده است.
شاید ار خانه پر عسل نکند
نحل چون از گل و زهر دور است
هوش مصنوعی: شاید زنبورها به خانه‌ای که پر از عسل است نروند، زیرا از گل و زهر دور است.

حاشیه ها

1398/09/06 22:12

خشک لب بی تو سیف فرغانیست-----درست است