شمارهٔ ۴۷۸
ای لطف تو بسی مرا کار ساخته
کارم شده زفضل تو صدبار ساخته
گر پای سعی در سر کارم نهند خلق
بی دست لطف تو نشود کار ساخته
کار مرا که غیر تو دیگر کسی نساخت
کی گردد از معونت اغیار ساخته
اندر عدم چو یک نظر از جودتو بیافت
کار دو کون گشت بیکبار ساخته
آن را که از خزانه فیض تو بهره نیست
کارش نشد بدرهم ودینار ساخته
از نعمت تو آنچه من امسال می خورم
آن راوکیل رحمت تو پار ساخته
از خرمن عطای تو هر آفریده یی
چون مور دانه برده وانبار ساخته
حسن قضات بر طبق روی نیکوان
در پسته طوطیان شکر بار ساخته
هر دم چو عافیت دل رنجور عشق را
درد تو نوش داروی بیمار ساخته
ای نخل بند صنع تو در باغ و بوستان
میوه زشاخ خشک وگل از خار ساخته
ذکرت که ظلمت از دل عاقل برون برد
جان راچو چشم مطلع انوار ساخته
در محکم کلام تو هر حرف ونقطه را
علمت کتاب خانه اسرار ساخته
عراده قضای ترا گر کسی بجهد
از بهر دفع قلعه ودیوار ساخته
بیچاره درمقابل ثعبان موسوی
چون ساحر از عصاورسن مار ساخته
سیف از دل صدف صفت خود پرازگهر
صد بحر در سفینه اشعار ساخته
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای لطف تو بسی مرا کار ساخته
کارم شده زفضل تو صدبار ساخته
هوش مصنوعی: ای مهربانی تو، بارها به من کمک کرده است و به لطف تو، کارهای من به بهترین شکل انجام شده است.
گر پای سعی در سر کارم نهند خلق
بی دست لطف تو نشود کار ساخته
هوش مصنوعی: اگر مردم برای انجام کار من تلاش کنند، بدون کمک و لطف تو، هیچ کاری به خوبی انجام نمیشود.
کار مرا که غیر تو دیگر کسی نساخت
کی گردد از معونت اغیار ساخته
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو به کار من کمک نکرده است؛ پس چگونه میتواند کار من از کمک دیگران شکل بگیرد؟
اندر عدم چو یک نظر از جودتو بیافت
کار دو کون گشت بیکبار ساخته
هوش مصنوعی: در عالم عدم، با یک نگاه از بخشش تو، سرنوشت دو جهان به یکباره تغییر پیدا کرد و شکل گرفت.
آن را که از خزانه فیض تو بهره نیست
کارش نشد بدرهم ودینار ساخته
هوش مصنوعی: کسی که از نعمتهای بیپایان تو بهرهمند نیست، نمیتواند حتی در کمترین چیزها مانند یک سکه هم موفق شود.
از نعمت تو آنچه من امسال می خورم
آن راوکیل رحمت تو پار ساخته
هوش مصنوعی: من امسال از نعمتهای تو بهرهمند هستم و همه اینها نتیجهی رحمت و لطف توست که فراهم شده است.
از خرمن عطای تو هر آفریده یی
چون مور دانه برده وانبار ساخته
هوش مصنوعی: هر موجودی مانند موری از انبار عطای تو دانهای برمیدارد و ذخیره میکند.
حسن قضات بر طبق روی نیکوان
در پسته طوطیان شکر بار ساخته
هوش مصنوعی: زیبایی قضاوتها همچون چهرهی زیبا در دل طوطیانی است که در پستههای شیرینی نشستهاند.
هر دم چو عافیت دل رنجور عشق را
درد تو نوش داروی بیمار ساخته
هوش مصنوعی: هر لحظه که آرامش دل رنجکشیده عشق را تازه میکند، درد تو به مانند دارویی شفابخش برای این بیمار است.
ای نخل بند صنع تو در باغ و بوستان
میوه زشاخ خشک وگل از خار ساخته
هوش مصنوعی: ای نخل، تو در باغ و بوستان با دست خود میوه را از شاخههای خشک و گل را از خار به وجود آوردهای.
ذکرت که ظلمت از دل عاقل برون برد
جان راچو چشم مطلع انوار ساخته
هوش مصنوعی: ذکر تو اندوه و تاریکی را از دل انسان خردمند بیرون میبرد و جان او را روشن میکند، درست مانند چشمی که با تابش نور روشنی میگیرد.
در محکم کلام تو هر حرف ونقطه را
علمت کتاب خانه اسرار ساخته
هوش مصنوعی: هر کلمه و نقطهای که در سخنان تو وجود دارد، مانند کتابی است که رازهای زیادی در آن نهفته است.
عراده قضای ترا گر کسی بجهد
از بهر دفع قلعه ودیوار ساخته
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از سر قضای تو فرار کند، نمیتواند به سادگی از دیوار و قلعهای که ساخته شده گذر کند.
بیچاره درمقابل ثعبان موسوی
چون ساحر از عصاورسن مار ساخته
هوش مصنوعی: در برابر قدرت و مهارتهای موسوی که مانند یک جادوگر عمل میکند، فرد بیچاره به اندازه یک مار در مقابل او ضعیف و ناتوان است.
سیف از دل صدف صفت خود پرازگهر
صد بحر در سفینه اشعار ساخته
هوش مصنوعی: سیف از دل صدفی که شبیه به خودش است، گنجینهای پر از جواهرات دارد و صدها دریا را در کشتی اشعارش ایجاد کرده است.