گنجور

شمارهٔ ۴۶۹

بیناست چشم جان من از دیدن آن ماه رو
کز خال گندم گون او دارم برنگ کاه رو
کردست قدم چون کمان، رویم برنگ زعفران
آن ماه روی سرو قد آن سروقد ماه رو
عکس رخ همچون مهش بر خیمه گردون فتد
گر ترک هندو چشم من بنماید از خرگاه رو
خورشید گوید ماه را بر آسمان تکیه مکن
گر آب رو خواهی بنه بر خاک این درگاه رو
نقاش معنی صورتی نار است هرگز در جهان
همچون رخ او تا بحسن افتاد در افواه رو
گر همچو سگ در کوی او از آستان بالین کنی
بگشایدت ناچار در بنمایدت ناگاه رو
یک ره بعالم در نگر و آنگه در آن دلبر نگر
اول حجاب آنگاه در اول نقاب آنگاه رو
ای از بلا غمگین شده غم دیده و مسکین شده
یا خود میا اندر رهش یا بر متاب از راه رو
چون در نمازت جان و دل نبود بجانان مشتغل
تو سوی قبله بعد ازین خواه پشت آور خواه رو
رو بر بساط عشق او با سیف فرغانی نشین
تا دم بدم بنمایدت در هر رخی آن شاه رو

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیناست چشم جان من از دیدن آن ماه رو
کز خال گندم گون او دارم برنگ کاه رو
هوش مصنوعی: چشم روح من به زیبایی‌های آن ماه رویی که بر اثر خال گندم‌گونش در چهره‌اش نوری شبیه رنگ کاه می‌بیند، روشن است.
کردست قدم چون کمان، رویم برنگ زعفران
آن ماه روی سرو قد آن سروقد ماه رو
هوش مصنوعی: چهره‌اش مانند زعفران می‌درخشد و قدش همچون سرو بلند و راست است. قدم‌هایش به نرمی و زیبایی کمان می‌ماند.
عکس رخ همچون مهش بر خیمه گردون فتد
گر ترک هندو چشم من بنماید از خرگاه رو
هوش مصنوعی: اگر چهره‌اش مانند ماه بر آسمان بیفتد، وقتی که زیبایی هندو از بالای منزلگاهش به من نگاهی بیندازد.
خورشید گوید ماه را بر آسمان تکیه مکن
گر آب رو خواهی بنه بر خاک این درگاه رو
هوش مصنوعی: خورشید به ماه می‌گوید که بر آسمان تکیه نکند و اگر می‌خواهد به آب برسد، باید به زمین و خاک این درگاه برود.
نقاش معنی صورتی نار است هرگز در جهان
همچون رخ او تا بحسن افتاد در افواه رو
هوش مصنوعی: نقاشی که معنی زیبایی چهره‌ها را ترسیم می‌کند، هرگز در دنیا کسی را مانند او نخواهد یافت که همچنان که زیبایی‌اش در میان مردم معروف شده است.
گر همچو سگ در کوی او از آستان بالین کنی
بگشایدت ناچار در بنمایدت ناگاه رو
هوش مصنوعی: اگر مانند یک سگ در کنار دروازه محبوبت به دراز بیفتی، او ناگزیر در را به روی تو خواهد گشود و به ناگاه تو را به درون خواهد برد.
یک ره بعالم در نگر و آنگه در آن دلبر نگر
اول حجاب آنگاه در اول نقاب آنگاه رو
هوش مصنوعی: به یک بار به عالم و دنیا نگاه کن و سپس به آن محبوب خود توجه کن. ابتدا پرده‌ای را ببین و بعد به پرده‌ی دیگر نگاهی بینداز و بالاخره روی او را مشاهده کن.
ای از بلا غمگین شده غم دیده و مسکین شده
یا خود میا اندر رهش یا بر متاب از راه رو
هوش مصنوعی: ای کسی که از بلاها غمگین و دلتنگ شده‌ای، یا خودت به سفر نرو یا از راه کسی را از راه برنگردان.
چون در نمازت جان و دل نبود بجانان مشتغل
تو سوی قبله بعد ازین خواه پشت آور خواه رو
هوش مصنوعی: اگر در نمازهایت تمام وجودت در قلب و جانت نیست، از این به بعد هر جا که می‌خواهی بایست، یا به سمت قبله برگرد یا به سمت دیگر.
رو بر بساط عشق او با سیف فرغانی نشین
تا دم بدم بنمایدت در هر رخی آن شاه رو
هوش مصنوعی: برای لذت بردن از محبت او، با نیروی عشق در کنار او قرار بگیر، زیرا لحظه به لحظه چهره زیبا و جذابش را به تو نشان می‌دهد.