گنجور

شمارهٔ ۴۶۷

ای زمان همچون مکان گشته حجاب روی تو
نور روی آفتاب از آفتاب روی تو
پرتوی از تو ندیده پیه خام چشم من
وین دل بریان همی سوزد ز تاب روی تو
هر شبی بر خاک ریزم آب چشمی همچو شمع
کآتشی در من فتاد از التهاب روی تو
روی تو دعوی خوبی کرد شد شمشیر کند
آفتاب تیغ زن را در جواب روی تو
چهره خورشید کاندر گلشن گردون گلست
یافت همچون میوه رنگ از ماهتاب روی تو
ای جمال تو جهان آرای در دلهای ما
از چه محبوبست حسن؟ از انتساب روی تو
هر شبی خورشید زرگر آن ترازودار فیض
می دهد مه را زکاتی از نصاب روی تو
همچو مشک و عنبر از بهر مشام اهل خلد
خاک فردوسست خوش بوی از گلاب روی تو
در مدارس رفتم و کردم نظر در باب علم
آن همه فصلیست بیرون از کتاب روی تو
در فصول هر کتابی فکر کردم سطر سطر
نیست اندر هیچ خط حرفی ز باب روی تو
سیف فرغانی بشعر اوصاف رویت گفت لیک
گرچه تر باشد ازو نفزاید آب روی تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای زمان همچون مکان گشته حجاب روی تو
نور روی آفتاب از آفتاب روی تو
هوش مصنوعی: ای زمان، تو مثل مکان شده‌ای که مانع دیده شدن چهره‌ات هست. نور چهره‌ی آفتاب، از آفتاب تو ناشی می‌شود.
پرتوی از تو ندیده پیه خام چشم من
وین دل بریان همی سوزد ز تاب روی تو
هوش مصنوعی: من هیچ نوری از تو ندیده‌ام، اما چشم من مانند چربی خام سوزان است و دل من نیز به خاطر گرمی و زیبایی تو به شدت می‌سوزد.
هر شبی بر خاک ریزم آب چشمی همچو شمع
کآتشی در من فتاد از التهاب روی تو
هوش مصنوعی: هر شب، اشک‌هایی مانند قطرات آب را بر زمین می‌ریزیم. مانند شعله‌ی شمعی که در درونم افروخته شده است، این آتش ناشی از شور و شوق خود به زیبایی توست.
روی تو دعوی خوبی کرد شد شمشیر کند
آفتاب تیغ زن را در جواب روی تو
هوش مصنوعی: چهره زیبایت آنقدر درخشان است که خورشید در برابرش از تیزی و شدت نورش کاسته می‌شود. در واقع، زیبایی تو باعث شده که دیگران نتوانند درخشندگی تو را تحمل کنند و این زیبایی خود را به صورت تیزی و تندتری به نمایش بگذارند.
چهره خورشید کاندر گلشن گردون گلست
یافت همچون میوه رنگ از ماهتاب روی تو
هوش مصنوعی: در گلشن آسمان، چهره خورشید به زیبایی و درخششی چون میوه‌ای رنگین از نور ماهتاب بر صورت توست.
ای جمال تو جهان آرای در دلهای ما
از چه محبوبست حسن؟ از انتساب روی تو
هوش مصنوعی: زیبایی تو که جهان را تزئین می‌کند، در دل‌های ما چه جذابیتی دارد؟ این محبوبیت به خاطر نسبت جمال تو است.
هر شبی خورشید زرگر آن ترازودار فیض
می دهد مه را زکاتی از نصاب روی تو
هوش مصنوعی: هر شب خورشید، به عنوان یک زرگر، به ترازودار خود (که در اینجا مه است) برکت و فیض می‌بخشد و این فیض را به نوعی از زیبایی و جذابیت تو به‌عنوان زکاتی می‌داند. به این معنا که زیبایی تو چنان ارزشمندی است که شب‌ها به ماه (مه) قوت و نور می‌دهد.
همچو مشک و عنبر از بهر مشام اهل خلد
خاک فردوسست خوش بوی از گلاب روی تو
هوش مصنوعی: بوی خوش تو مانند مشک و عنبر است که برای استنشاق بهشتیان در بهشت قرار دارد و مانند عطر گل، دل‌چسب و دلنواز است.
در مدارس رفتم و کردم نظر در باب علم
آن همه فصلیست بیرون از کتاب روی تو
هوش مصنوعی: در مدارس و کلاس‌ها به مطالعه و بررسی علم پرداختم، اما دانسته‌ها و مطالبی که از تو آموختم، فراتر از همه‌ی آن کتاب‌ها و درس‌هاست.
در فصول هر کتابی فکر کردم سطر سطر
نیست اندر هیچ خط حرفی ز باب روی تو
هوش مصنوعی: در هر فصل از کتاب‌ها، به این فکر افتادم که هر جمله‌ای نمی‌تواند حاوی سخنی درباره زیبایی‌های تو باشد.
سیف فرغانی بشعر اوصاف رویت گفت لیک
گرچه تر باشد ازو نفزاید آب روی تو
هوش مصنوعی: سیف فرغانی درباره زیبایی‌های چهره‌ات شعر می‌سراید، اما هرچقدر هم که این شعر زیبا باشد، اثر زیبایی صورت تو را کمتر نمی‌کند.