گنجور

شمارهٔ ۴۵۵

برنگ خود نیم زآن رو وزآن مو
که گل را رنگ بخشد مشک را بو
دو چشمم خیره شد در وی ندانم
نگارستان فردوس است یارو
ندارد هیچ خوبی فر آن ماه
ندارد پر طاوسان پرستو
دهان چون پسته و پسته پر از قند
لبان چون شکر و شکر سخن گو
عجب گر ملک روم و چین نگیرد
نگار ترک رو با خال هندو
زمن چون شیر از آتش می گریزد
بلی از سگ گریزان باشد آهو
نهاده دام اندر حلقه زلف
فگنده تاب در زنجیر گیسو
ایا چون ساحری کار تو مشکل
ایا چون سامری چشم تو جادو
اگر در گلشن آیی، سرو آزاد
زند در پیش بالای تو زانو
کسی را وصل تو گردد میسر
که جان بر کف بود زر در ترازو
اگر چه آسمانش پشت باشد
نیارد با تو زد خورشید پهلو
کسی کو پیش گیرد کار عشقت
نهد کار دو عالم را بیکسو
جفای تو وفا باشد ازیرا
ز نیکو هرچه آید هست نیکو
از آن ساعت که تیر غمزه خوردم
من از دست کمانداران ابرو
هماندم سیف فرغانی بدانست
که جرم عاشقان جرمیست معفو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برنگ خود نیم زآن رو وزآن مو
که گل را رنگ بخشد مشک را بو
هوش مصنوعی: من به رنگ و زیبایی خود نمی‌بالم، زیرا خود را به خاطر موهایم نمی‌پسندم، بلکه به خاطر عطر دل‌انگیز مشک که گل را زیبا می‌کند.
دو چشمم خیره شد در وی ندانم
نگارستان فردوس است یارو
هوش مصنوعی: چشمانم به جمال او خیره شده و نمی‌دانم آیا بهشت و زیبایی‌هایش در مقابل او قرار دارد یا نه.
ندارد هیچ خوبی فر آن ماه
ندارد پر طاوسان پرستو
هوش مصنوعی: هیچ چیز خوبی به پای آن ماه نمی‌رسد، همان‌طور که پر طاوس و پرستو هم نمی‌توانند با زیبایی‌اش رقابت کنند.
دهان چون پسته و پسته پر از قند
لبان چون شکر و شکر سخن گو
هوش مصنوعی: دهان به شکل پسته است و درون پسته را از قند پر کرده‌اند، لب‌ها به مانند شکر هستند و شکر صحبت می‌کند.
عجب گر ملک روم و چین نگیرد
نگار ترک رو با خال هندو
هوش مصنوعی: عجب است که اگر کشورهای بزرگ روم و چین نتوانند دختری با زیبایی و جذابیت خاص و خال هندو را به دست آورند.
زمن چون شیر از آتش می گریزد
بلی از سگ گریزان باشد آهو
هوش مصنوعی: از من مانند شیری که از آتش فرار می‌کند، می‌گریزد؛ به‌طور حتم، آهو هم از سگی که به او حمله می‌کند، فرار خواهد کرد.
نهاده دام اندر حلقه زلف
فگنده تاب در زنجیر گیسو
هوش مصنوعی: دردسر را در میان موهای خود به دام انداخته و خود را در زنجیر زیبایی‌های گیسوی او گرفتار کرده است.
ایا چون ساحری کار تو مشکل
ایا چون سامری چشم تو جادو
هوش مصنوعی: آیا مانند یک جادوگر کار تو پیچیده است یا مانند سامری چشم تو سحر و جادو دارد؟
اگر در گلشن آیی، سرو آزاد
زند در پیش بالای تو زانو
هوش مصنوعی: اگر به باغ بیایی، درخت سرو بلند در برابر تو به خاطر زیبایی‌ات سر به زیر می‌آورد.
کسی را وصل تو گردد میسر
که جان بر کف بود زر در ترازو
هوش مصنوعی: کسی می‌تواند به وصالت دست یابد که جانش را در راهت فدا کند، همان‌طور که طلا در ترازو سنجیده می‌شود.
اگر چه آسمانش پشت باشد
نیارد با تو زد خورشید پهلو
هوش مصنوعی: اگرچه آسمان با تو همراه نیست، اما خورشید همیشه در کنار توست.
کسی کو پیش گیرد کار عشقت
نهد کار دو عالم را بیکسو
هوش مصنوعی: هر کس که عشق تو را در پیش بگیرد، می‌تواند مسائل و کارهای دو دنیا را نادیده بگیرد.
جفای تو وفا باشد ازیرا
ز نیکو هرچه آید هست نیکو
هوش مصنوعی: نوعی بی‌وفایی تو به نظر می‌رسد، اما از آنجایی که همه چیز خوب است، هر آنچه که از نیکویی برآید، در نهایت خوب خواهد بود.
از آن ساعت که تیر غمزه خوردم
من از دست کمانداران ابرو
هوش مصنوعی: از وقتی که نگاه زیبای تو به دلم نشسته، دیگر نمی‌توانم از تیرهای دردناک محبت دوری کنم.
هماندم سیف فرغانی بدانست
که جرم عاشقان جرمیست معفو
هوش مصنوعی: سیف فرغانی درک کرده بود که گناه عاشقان در واقع گناهی قابل بخشش است.