گنجور

شمارهٔ ۴۵۴

از تو تا کی حال ما باشد چنین
با تو خود حالی کرا باشد چنین
هرزمان عشق توام گوید بطنز
به کنم کار تو تا باشد چنین
گویمش خون شد دل من درغمت
گویدم غم نیست تا باشد چنین
هرکس از عشق تو دارد حاصلی
بنده بی حاصل چرا باشد چنین
من چو درعشق ازکسی کمتر نیم
از تو می پرسم روا باشد چنین؟
من درین اندیشه ام کاندر جهان
هیچ خوبی بی وفا باشدچنین؟
خود نپندارم وفا آید ز من
رو ومویی گر مرا باشد چنین
بوسه یی درخواست کردم ز لبش
گفت یعنی بی بها باشد چنین؟
گفتمش جان می دهم، خندید و گفت
بوسه ارزان ترا باشد چنین؟
از چو شاهی تو که کس همچون تو نیست
همچو من کس را سزا باشد چنین؟
دلبرا مپسند کز درگاه تو
سیف فرغانی جدا باشد چنین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از تو تا کی حال ما باشد چنین
با تو خود حالی کرا باشد چنین
هوش مصنوعی: تا کی باید حال ما اینگونه باشد؟ آیا کسی چنین حالتی را می‌تواند تحمل کند؟
هرزمان عشق توام گوید بطنز
به کنم کار تو تا باشد چنین
هوش مصنوعی: هر زمان که عشق تو به من می‌گوید، با شوخی و لطیفه به تو می‌پردازم تا اوضاع به همین شکل باقی بماند.
گویمش خون شد دل من درغمت
گویدم غم نیست تا باشد چنین
هوش مصنوعی: می‌گویم که دل من از غم تو خون شده است، او پاسخ می‌دهد که غم وجود ندارد، تا زمانی که او این‌گونه باشد.
هرکس از عشق تو دارد حاصلی
بنده بی حاصل چرا باشد چنین
هوش مصنوعی: هر کسی که از عشق تو بهره‌ای می‌برد، نمی‌تواند بنده‌ای بی‌فایده باشد. پس چرا باید اینگونه باشد؟
من چو درعشق ازکسی کمتر نیم
از تو می پرسم روا باشد چنین؟
هوش مصنوعی: من در عشق از کسی کمتر نیستم، آیا از تو می‌پرسم که آیا این کار درستی است؟
من درین اندیشه ام کاندر جهان
هیچ خوبی بی وفا باشدچنین؟
هوش مصنوعی: من در این فکر هستم که آیا در دنیا هیچ خوبی وجود دارد که دائمی و پایدار باشد؟
خود نپندارم وفا آید ز من
رو ومویی گر مرا باشد چنین
هوش مصنوعی: من هیچگاه فکر نمی‌کنم که وفا و صداقت از من نشأت می‌گیرد، حتی اگر مویی از من باشد که نشان‌دهنده آن باشد.
بوسه یی درخواست کردم ز لبش
گفت یعنی بی بها باشد چنین؟
هوش مصنوعی: من بوسه‌ای از لبان او خواستم، او گفت آیا چنین چیزی بی ارزش است؟
گفتمش جان می دهم، خندید و گفت
بوسه ارزان ترا باشد چنین؟
هوش مصنوعی: به او گفتم زندگی‌ام را فدای تو می‌کنم، او خندید و گفت: آیا یک بوسه اینقدر برایت بی‌ارزش است؟
از چو شاهی تو که کس همچون تو نیست
همچو من کس را سزا باشد چنین؟
هوش مصنوعی: اینجا اشاره به این دارد که تو از قدر و مقام بالایی برخورداری و هیچ کس در وصف تو نیست. پس آیا صحیح است که من، که در مقایسه با تو جایگاهی ندارم، خود را در برابر تو قرار دهم یا از تو چیزی بخواهم؟
دلبرا مپسند کز درگاه تو
سیف فرغانی جدا باشد چنین
هوش مصنوعی: ای محبوب، نپسند که کسی از درگاه تو جدا باشد و دور از تو زندگی کند.