گنجور

شمارهٔ ۴۵۲

ایا چو فصل بهار از رخت جهان را زین
رخ تو ثانی خورشید و ثالث القمرین
به سوی جدول خوبان که مظهر حسنند
لطافت آب روان آمد و تو رأس العین
همین که در تو اثر کرد شرم عثمانی
شود ز رنگ دو رخ چهرهٔ تو ذوالنّورین
از آدمی و پری هیچ کس نماند زشت
چو نور روی تو قسمت کنند بر ثقلین
اگر چه کوی تو امروز شهرتی دارد
به کشتگان غم تو چو کربلا به حسین
کنون به لعل تو آب حیات نسبت یافت
چو طول عمر به خضر و چو سد به ذوالقرنین
همای وصل توام سایه بر سر اندازد
رقیب ار نبود در میان غراب البین
گهرفشان کن بر دوست سیف فرغانی
که هست طبع و دلت دُرّ نظم را بحرین
بدان که در دو جهان کعبهٔ دل عشاق
به دوست فخر کند چون به مصطفی حرمین
به کوی عشق وطن ساز و رخت آنجا نه
که دلگشاتر از آن جای نیست در کونین
فراز قلهٔ طور است، کسب کن دیدار
کنار وادی قدس است خلع کن نعلین

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایا چو فصل بهار از رخت جهان را زین
رخ تو ثانی خورشید و ثالث القمرین
هوش مصنوعی: آیا مانند فصل بهار، با زیبایی‌ات جهان را نورانی و شاداب کرده‌ای، به گونه‌ای که چهره‌ات از خورشید درخشان‌تر و از ماه روشن‌تر است؟
به سوی جدول خوبان که مظهر حسنند
لطافت آب روان آمد و تو رأس العین
هوش مصنوعی: به سمت جویبار نیکی‌ها که نماد زیبایی هستند، لطافت آب روان جریان دارد و تو در اوج زیبایی هستی.
همین که در تو اثر کرد شرم عثمانی
شود ز رنگ دو رخ چهرهٔ تو ذوالنّورین
هوش مصنوعی: زمانی که تأثیری که در وجود تو ایجاد می‌شود، سبب شرمندگی عثمانی‌ها خواهد شد و رنگ چهرهٔ تو مانند دو چهرهٔ ذوالنورین خواهد گشت.
از آدمی و پری هیچ کس نماند زشت
چو نور روی تو قسمت کنند بر ثقلین
هوش مصنوعی: هیچ کس از انسان‌ها و جن‌ها زشت نخواهد ماند، وقتی نور چهره‌ات بین دو جهان تقسیم شود.
اگر چه کوی تو امروز شهرتی دارد
به کشتگان غم تو چو کربلا به حسین
هوش مصنوعی: اگرچه امروز خیابان تو به خاطر درد و غم تو به شهرت رسیده، اما این درد و غم شبیه قربانیان کربلا برای حسین است.
کنون به لعل تو آب حیات نسبت یافت
چو طول عمر به خضر و چو سد به ذوالقرنین
هوش مصنوعی: حال با وجود لب‌های تو که همچون مروارید است، زندگی و جاودانگی به من نسبت داده شده است؛ همان‌طور که خضر به خاطر طول عمرش و ذو القرنین به خاطر سدش مشهورند.
همای وصل توام سایه بر سر اندازد
رقیب ار نبود در میان غراب البین
هوش مصنوعی: اگر رقیبی در میان نبود، سایه عشق تو بر سر من همیشه باقی می‌ماند.
گهرفشان کن بر دوست سیف فرغانی
که هست طبع و دلت دُرّ نظم را بحرین
هوش مصنوعی: بر دوستِ سیف فرغانی، قلمی به دست بگیر و نوشته‌های زیبا و فرهیخته‌ای بنگار. زیرا که روح و دل تو، مانند دریاهای عمیق، سرشار از زیبایی و ظرافت کلام است.
بدان که در دو جهان کعبهٔ دل عشاق
به دوست فخر کند چون به مصطفی حرمین
هوش مصنوعی: بدان که در دو دنیا، کعبهٔ قلب عاشقان به معشوقه خود می‌بالد و افتخار می‌کند، همان‌طور که حرمین شریفین به پیامبرشان فخر می‌کند.
به کوی عشق وطن ساز و رخت آنجا نه
که دلگشاتر از آن جای نیست در کونین
هوش مصنوعی: به زندگی در جایی ادامه بده که عشق و محبت در آن جریان دارد و مشغول جمع آوری دلخوشی‌هایت شو، زیرا هیچ جایی در این دنیا دلپذیرتر از آن نیست.
فراز قلهٔ طور است، کسب کن دیدار
کنار وادی قدس است خلع کن نعلین
هوش مصنوعی: به بالای قلهٔ طور برو و برای دیدار در کنار سرزمین مقدس آماده شو و کفش‌هایت را بکن.