گنجور

شمارهٔ ۴۴۳

بپوش آن رخ و دلربایی مکن
دگر با کسی آشنایی مکن
بچشم سیه خون مردم مریز
بروی چو مه دلربایی مکن
ز من پند بنیوش و دیگر چو شمع
بهر مجلسی روشنایی مکن
مرو از بر ما و گر می روی
دگر عزم رفتن چو آیی مکن
به امثال من بعد ازین التفات
بسگ روی نان می نمایی مکن
سخن آتشی می فروزی، مگوی
نظر فتنه یی می فزایی، مکن
مرا غمزه تو بصد رمز گفت
تو نیز ای فلان، بی وفایی مکن
بچشمی که کردی بما یک نظر
بدیگر کس ار آن نمایی، مکن
چو شمع فلک نور از آن روی تافت
تو روشن دلی تیره رایی مکن
گر او را خوهی ترک عالم بگوی
تو سلطان وقتی گدایی مکن
محبت وفاقست مر دوست را
خلافی بطبع مرایی مکن
چو معشوق رندست و می می خورد
اگر عاشقی پارسایی مکن

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بپوش آن رخ و دلربایی مکن
دگر با کسی آشنایی مکن
هوش مصنوعی: بپوش چهره‌ات را و دیگر دل‌ربایی نکن، با هیچ‌کس آشنا نشو.
بچشم سیه خون مردم مریز
بروی چو مه دلربایی مکن
هوش مصنوعی: به چشمان سیاه و غمگین مردم ننگر، زیرا مانند ماه دلربا نباش.
ز من پند بنیوش و دیگر چو شمع
بهر مجلسی روشنایی مکن
هوش مصنوعی: از من نصیحت بپذیر و مانند شمع در مجلسی ندرخش، که فقط نور می‌افشانی و دیگران را از خود دور می‌کنی.
مرو از بر ما و گر می روی
دگر عزم رفتن چو آیی مکن
هوش مصنوعی: نرو از پیش من و اگر می‌خواهی بروی، وقتی برمی‌گردی، دیگر نیا.
به امثال من بعد ازین التفات
بسگ روی نان می نمایی مکن
هوش مصنوعی: بعد از این دیگر به امثال من توجه نکن، چون فقط به افرادی از جنس خودت اهمیت می‌دهی.
سخن آتشی می فروزی، مگوی
نظر فتنه یی می فزایی، مکن
هوش مصنوعی: سخن تو مانند آتش سوزان است؛ اگر حرفی بگویی، در دل دیگران فتنه و آشوب به وجود می‌آوری. پس بهتر است از گفتن چنین کلامی پرهیز کنی.
مرا غمزه تو بصد رمز گفت
تو نیز ای فلان، بی وفایی مکن
هوش مصنوعی: چشمک تو پیام‌های زیادی دارد، پس تو هم ای فلانی، بی وفایی نکن.
بچشمی که کردی بما یک نظر
بدیگر کس ار آن نمایی، مکن
هوش مصنوعی: اگر با یک نگاه به من توجه کردی، دیگر کسی را به این شکل نگاه نکن، لطفاً.
چو شمع فلک نور از آن روی تافت
تو روشن دلی تیره رایی مکن
هوش مصنوعی: چون شمعی که آسمان را روشن می‌کند، نور تو باعث روشنی و روشنگری است. پس دل تیره و ناامید نداشته باش.
گر او را خوهی ترک عالم بگوی
تو سلطان وقتی گدایی مکن
هوش مصنوعی: اگر خواهان او هستی، از دنیا کناره‌گیری کن و بگذار که تو سلطان باشی، اما در عین حال به کسی نیازمند نباش.
محبت وفاقست مر دوست را
خلافی بطبع مرایی مکن
هوش مصنوعی: محبت همواره به توافق و هماهنگی نیاز دارد؛ پس خلاف و مخالفت با دوست به طبیعت عشق آسیبی می‌زند. نباید به خاطر هوای نفس و خواسته‌های غیرمعقول، محبت را دچار مشکل کرد.
چو معشوق رندست و می می خورد
اگر عاشقی پارسایی مکن
هوش مصنوعی: اگر معشوق تو آدمی آزاد و خوش‌گذران است و مرتب شراب می‌نوشد، پس تو به عنوان عاشق نباید خود را به زحمت بیندازی و سخت‌گیری به خرج دهی.

حاشیه ها

1395/08/16 17:11
کسرا

عالیه

1401/05/24 02:07
مهران غیاثی

معرکس