گنجور

شمارهٔ ۴۴۲

مرد محنت نیستی با عشق دمسازی مکن
چون نداری پای این ره رو بسربازی مکن
همچو چنگت گر بود پا درکنار دلبران
بالب نامحرمان چون نای دمسازی مکن
تا بمانی زنده همچون آب پا برجا مباش
تانگردی کشته چون آتش سرافرازی مکن
ای خلاف عقل کرده هر نفس ازبهر نفس
کافر اندر پهلوی تو حمله بر غازی مکن
حال تو شیشه است وسنگست آرزوها بر رهت
هان وهان تا شیشه بر سنگی نیندازی مکن
گر همی خواهی که اندر ملک باشی دوستکام
درولایت داشتن با دشمن انبازی مکن
گر زمعنی عنبری باشد ترا درجیب حال
خویشتن راهر نفس چون مشک غمازی مکن
این بطرز شعر عطار آمد ای جان آنکه گفت
«عشق تیغ تیز شد بااو بسر بازی مکن »
اوچو بلبل تو چو زاغی سیف فرغانی برو
شرم دار ای زاغ با بلبل هم آوازی مکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرد محنت نیستی با عشق دمسازی مکن
چون نداری پای این ره رو بسربازی مکن
هوش مصنوعی: مردی که با سختی و درد دست و پنجه نرم نمی‌کند، نباید به عشق نزدیک شود. چرا که اگر توانایی تحمل این راه و sacrifices را نداری، بهتر است که وارد آن نشوی.
همچو چنگت گر بود پا درکنار دلبران
بالب نامحرمان چون نای دمسازی مکن
هوش مصنوعی: اگر چون چنگ نغمه‌ساز هستی، پاهایت را در کنار دلبران بگذار و با نامحرمان مانند نای و بی‌حس‌وحالی رفتار نکن.
تا بمانی زنده همچون آب پا برجا مباش
تانگردی کشته چون آتش سرافرازی مکن
هوش مصنوعی: برای اینکه مثل آب زنده بمانی، باید ثابت و پایدار بماندی. وقتی که به مرگ دچار شدی، مانند آتش مغرور نباش.
ای خلاف عقل کرده هر نفس ازبهر نفس
کافر اندر پهلوی تو حمله بر غازی مکن
هوش مصنوعی: ای کسی که هر لحظه بر خلاف عقل عمل می‌کنی و بی‌دلیل به دیگران حمله می‌کنی، نباید بر مجاهدان بی‌احترامی کنی.
حال تو شیشه است وسنگست آرزوها بر رهت
هان وهان تا شیشه بر سنگی نیندازی مکن
هوش مصنوعی: احساس تو مثل شیشه است و آرزوهایت مثل سنگی است که در راهت قرار دارد. مواظب باش که شیشه را بر سنگ نیندازی، پس احتیاط کن و مراقب باش.
گر همی خواهی که اندر ملک باشی دوستکام
درولایت داشتن با دشمن انبازی مکن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در سرزمین خود محبوب و مورد احترام باشی، باید در ولایت خود با دشمنان همکاری نکنی و با آن‌ها دوست نشوی.
گر زمعنی عنبری باشد ترا درجیب حال
خویشتن راهر نفس چون مشک غمازی مکن
هوش مصنوعی: اگر در وجودت بویی از معنای وجود داشته باشد، در هیچ‌کجا از خودت کم نگذار و هر لحظه از زندگی‌ات را به عنوان نشانه‌ای از وجود ارزشمندت در نظر بگیر.
این بطرز شعر عطار آمد ای جان آنکه گفت
«عشق تیغ تیز شد بااو بسر بازی مکن »
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که عشق مانند شمشیر تیزی است که باید بسیار با احتیاط و دقت با آن رفتار کرد. به عبارت دیگر، در عشق نباید بی‌پروا و بی‌احتیاط عمل کرد، زیرا ممکن است به آسیب‌های جدی منجر شود.
اوچو بلبل تو چو زاغی سیف فرغانی برو
شرم دار ای زاغ با بلبل هم آوازی مکن
هوش مصنوعی: ای زاغ، تو به خاطر شباهت خود به بلبل از او شرم کن و با او آواز نخوان. بلبل با نغمه‌اش دل‌ها را می‌رباید، در حالی که تو به خاطر سیاه‌سازیت در خور و خواب و بقیه جلوه‌ها بی‌محتوایی. با او هم‌خوانی نکن که مقام او را نمی‌رسی.