گنجور

شمارهٔ ۱۲۰

عاشق روی تو از کوی تو ناید در بهشت
نزد عاشق فخر دارد خاک کویت بر بهشت
عاشق عالی نظر آنست که کو بیند بچشم
روی تو امروز در دنیا و فردا در بهشت
وقت دیدار تو با درویش، شرکت کی بود
آن توانگر را که چون شداد هست از زر بهشت
عاشقان دوزخ آشام ترا امروز هست
در دل از یاد تو این معشوق جان پرور بهشت
عاشقت بستد بدست همت و از پس فگند
اندرین ره پیش او گر دوزخ آمد گر بهشت
چون دل بیگانگان جانا ز ذکرت غافلست
گر بود در خاطرش با یادت ای دلبر بهشت
بر امید صحت مستان خمر عشق تو
پای کوبند از طرب حوران بسی در هر بهشت
چون خضر آب حیات وصل چون یابد کسی
ایستاده در میان چون سد اسکندر بهشت
تا درو گوهر ز آب چشم عشاقت بیافت
شاهدان خلد را نگرفت در زیور بهشت
گر برحمت ننگری جنت بود همچون جحیم
ور قدم در وی نهی دوزخ شود یکسر بهشت
سیف فرغانی مکن بیرون خیال روی دوست
از درون خود که با حورست نیکوتر بهشت
گر کند در کوی تو عاشق بجنت التفات
هست بر عاشق غرامت هست منت بر بهشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشق روی تو از کوی تو ناید در بهشت
نزد عاشق فخر دارد خاک کویت بر بهشت
هوش مصنوعی: عاشق چهره تو به بهشت نمی‌رود، زیرا خاک کوچه تو برای عاشق از بهشت ارزشمندتر است.
عاشق عالی نظر آنست که کو بیند بچشم
روی تو امروز در دنیا و فردا در بهشت
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که زیبایی چشمان تو را در این دنیا می‌بیند و در بهشت نیز به تماشای آن ادامه می‌دهد.
وقت دیدار تو با درویش، شرکت کی بود
آن توانگر را که چون شداد هست از زر بهشت
هوش مصنوعی: زمانی که تو با درویش ملاقات می‌کنی، چه نیازی به همراهی توانگری است که مانند شداد از زر و نعمت‌های بهشت برخوردار است؟
عاشقان دوزخ آشام ترا امروز هست
در دل از یاد تو این معشوق جان پرور بهشت
هوش مصنوعی: امروز در دل عاشقان دوزخی، یاد تو موج می‌زند؛ پرستش تو، جان آنها را تسکین می‌بخشد و بهشت را برایشان به ارمغان می‌آورد.
عاشقت بستد بدست همت و از پس فگند
اندرین ره پیش او گر دوزخ آمد گر بهشت
هوش مصنوعی: عشق تو مرا به تلاش و کوشش واداشت و در مسیر تو، هرچند که ممکن است به آتش دوزخ بروم یا به باغ بهشت برسم.
چون دل بیگانگان جانا ز ذکرت غافلست
گر بود در خاطرش با یادت ای دلبر بهشت
هوش مصنوعی: دل بیگانگان، ای محبوب، از یاد تو غافل است. اگر یاد تو در ذهنش باشد، بهشت را تجربه خواهد کرد.
بر امید صحت مستان خمر عشق تو
پای کوبند از طرب حوران بسی در هر بهشت
هوش مصنوعی: مستان عشق تو با امید اینکه سرحال و شاداب شوند، از خوشحالی و شادی به طوری می‌رقصند که حوران نیز در بهشت‌های مختلف دلشاد می‌شوند.
چون خضر آب حیات وصل چون یابد کسی
ایستاده در میان چون سد اسکندر بهشت
هوش مصنوعی: وقتی کسی به آب حیات وصل می‌شود، مانند خضر که همواره در جستجوی آن است، در حقیقت در میانهٔ دو حالت ایستاده است. این حالت به منزلهٔ سدی مانند سد اسکندر است که می‌تواند مسیرها را مسدود یا کنترل کند و در عین حال برکات بهشتی را فراهم می‌آورد.
تا درو گوهر ز آب چشم عشاقت بیافت
شاهدان خلد را نگرفت در زیور بهشت
هوش مصنوعی: هنگامی که اشک‌های عشق تو مانند جواهری بر زمین می‌افتد، حتی زیباترین موجودات بهشتی هم نمی‌توانند به زینت بهشت دست یابند.
گر برحمت ننگری جنت بود همچون جحیم
ور قدم در وی نهی دوزخ شود یکسر بهشت
هوش مصنوعی: اگر به رحمت نگاه نکنی، بهشت مانند جهنم خواهد بود و اگر قدم در آن بگذاری، تمام آن جهنم خواهد شد.
سیف فرغانی مکن بیرون خیال روی دوست
از درون خود که با حورست نیکوتر بهشت
هوش مصنوعی: ای سیف فرغانی، روی دوست را از ذهنت بیرون نکن و به یاد داشته باش که او از بهشت و حورهای بهشتی هم برایت بهتر است.
گر کند در کوی تو عاشق بجنت التفات
هست بر عاشق غرامت هست منت بر بهشت
هوش مصنوعی: اگر کسی در کوی تو عشق ورزد، جنت و بهشت به او توجه می‌کند و محبتش برای عاشق، پاداشی بزرگ دارد.

حاشیه ها

1395/07/07 13:10
مهدی مح

فعلاتن فاعلاتن فعلاتن فعلن