گنجور

شمارهٔ ۱۰۱

مرا بغیر تو اندر جهان دگر کس نیست
بجز تو دل ندهم کز تو خوبتر کس نیست
بچشم حال چو ما را خبر معاینه شد
بعین چون تو ندیدیم و در خبر کس نیست
مرا که دیده دل از تو روشنی دارد
بهر کجا نگرم جز تو در نظر کس نیست
بگرد کوی تو هر عاشقی که کشته شود
شهید عشق بود خون بهاش بر کس نیست
جهان بجمله خرابست و نیست آبادان
بجز دلی که درو غیر تو دگر کس نیست
جهانیان اگر از حسن روی تو خبری
شنوده اند چرا طالب اثر کس نیست
ره تو معنی و این خلق صورت آرایند
ز بهر کار تو اندر جهان مگر کس نیست
دهان بیاد تو گر خوش نمی کنند این خلق
ز بی کسی مگس اینچنین شکر کس نیست
ز بهر صبح وصالت که کی زند نفسی
شبی ز شوق تو بیدار تا سحر کس نیست
چو عقل بر سر کویت گذر کند داند
که راه عشق تو ای جان بپای هر کس نیست
اگر ز پرده برونست سیف فرغانی
چو آستانه به جز وی مقیم در کس نیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا بغیر تو اندر جهان دگر کس نیست
بجز تو دل ندهم کز تو خوبتر کس نیست
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ کس دیگری جز تو برای من اهمیت ندارد. من دل و عشق خود را به غیر از تو به کسی نمی‌سپارم، چرا که هیچ‌کس به اندازه تو برایم ارزشمند نیست.
بچشم حال چو ما را خبر معاینه شد
بعین چون تو ندیدیم و در خبر کس نیست
هوش مصنوعی: وقتی حال ما به چشم خودت مشاهده کردی، باید بدانی که ما مانند تو چیزی ندیدیم و هیچ خبری از کسی دیگر وجود ندارد.
مرا که دیده دل از تو روشنی دارد
بهر کجا نگرم جز تو در نظر کس نیست
هوش مصنوعی: دل من که به خاطر تو روشن شده، هر جا که نگاه می‌کنم تنها تو را می‌بینم و هیچ‌کس دیگری در نظر نمی‌آید.
بگرد کوی تو هر عاشقی که کشته شود
شهید عشق بود خون بهاش بر کس نیست
هوش مصنوعی: هر عاشق که در اثر عشق به تو جان خود را فدای می‌کند، به نوعی شهید عشق محسوب می‌شود و هیچ‌کس مسئول پرداخت هزینه این عشق نیست.
جهان بجمله خرابست و نیست آبادان
بجز دلی که درو غیر تو دگر کس نیست
هوش مصنوعی: جهان به طور کلی خراب و بی‌ثبات است و هیچ‌چیزی در آن به درستی وجود ندارد، مگر دلی که در آن غیر از تو هیچ‌کس دیگری نیست.
جهانیان اگر از حسن روی تو خبری
شنوده اند چرا طالب اثر کس نیست
هوش مصنوعی: اگر مردم دنیا از زیبایی صورت تو چیزی شنیده‌اند، پس چرا هیچ‌کس دنبال نشانه‌ای از تو نیست؟
ره تو معنی و این خلق صورت آرایند
ز بهر کار تو اندر جهان مگر کس نیست
هوش مصنوعی: تو هدف و منظور این راهی و این مردم تنها برای زیبا کردن ظاهر برای تو در دنیا فعالیت می‌کنند، ولی آیا کسی نیست که به این موضوع توجه کند؟
دهان بیاد تو گر خوش نمی کنند این خلق
ز بی کسی مگس اینچنین شکر کس نیست
هوش مصنوعی: اگر این مردم به یاد تو خوشحال نمی‌شوند، از تنهایی خودم مثل مگسی که دور شکر می‌چرخد، احساس خوشی نمی‌کنم.
ز بهر صبح وصالت که کی زند نفسی
شبی ز شوق تو بیدار تا سحر کس نیست
هوش مصنوعی: به خاطر صبح وصالت، کسی شبی از شوق تو بیدار نمی‌ماند تا سحر.
چو عقل بر سر کویت گذر کند داند
که راه عشق تو ای جان بپای هر کس نیست
هوش مصنوعی: زمانی که عقل از کنار تو عبور کند، می‌فهمد که راه عشق تو برای هر کسی هموار نیست.
اگر ز پرده برونست سیف فرغانی
چو آستانه به جز وی مقیم در کس نیست
هوش مصنوعی: اگر سیف فرغانی از پرده بیرون بیاید، مانند آستانه‌ای است که هیچ کس جز او در آن جا وجود ندارد.

حاشیه ها

1395/07/04 08:10
مهدی مح

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن