گنجور

بخش ۷۲ - و الشمس و ضحاها و القمر اذا تلاها

ای مسلم‌ترا سحر خیزی
هر سحر چون زخواب برخیزی
سر زبالین شرق برداری
دامن وجیب پر ز زرداری
پس کنی در جهان زرافشانی
بر فقیر و توانگر افشانی
چون زنی بر فلک سراپرده
بندی از نور در هوا پرده
در هوا ذره را کنی تعریف
بدن خاک را دهی تشریف
چون در آیی به بارگاه حمل
بنمایی هزار گونه عمل
پور حسن بر جهان بندی
نقش دیبای گلستان بندی
برقع از روی غنچه بگشایی
چهرهٔ یاسمن‌ بیارایی
در چمن سبزه تازه روی شود
گلستان پر ز رنگ و بوی شود
قدح لاله پر شراب کنی
عارض ارغوان خضاب کنی
چون‌کنی یک نظر سوی معدن
خاک گردد به گوهر آبستن
در رحم جنبش جنین از توست
ماه را پرتو جبین از توست
تو رسانی همی به هفت اقلیم
از هزاران هزار گونه نعیم
در نظر شاهد ملیح تویی
بر فلک همدم مسیح تویی
یوسف مصر آسمانی‌، تو
کدخدای همه جهانی تو
اینت عزف که صانع عالم
بر وجود تو یاد کرد قسم‌!
مردم چشم عالمی به درست
که جهان سر به سر منیراز توست
با وجود تو ای جهان آرای
از چه رو اندرین سپنج سرای‌،
روز من‌، خسته تیره فام بود
صبح بر چشم من حرام بود
چیست جرمم چه کرده‌ام باری‌؟
که نهی هر دمم زنوخاری
مژهٔ من زموج خون جگر
همچو دامان ابر داری‌تر
چون منی را چنین حزین داری
با غم و غصه همنشین داری
عادت چون تویی چنین باشد
جگرم خون کنی همین باشد
نه‌، خطا گفتم‌، از تو این ناید
چون تو مهری‌، زمهرکین ناید
این همه جور دور گردون است
اوکند اینکه اینچنین دون است
نه منم اینچنین بدین آیین
خسته و مستمند و زار و حزین‌،
عالمی را همه چنین بینی
همه را با عنا قرین بینی
گشته از حادثات دور فلک
سینه‌شان پرزخون زجور فلک

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مسلم‌ترا سحر خیزی
هر سحر چون زخواب برخیزی
هوش مصنوعی: ای مسلمان، هر صبح که از خواب بیدار می‌شوی، به یاد داشته باش که باید آماده‌باشی و سحرخیز باشی.
سر زبالین شرق برداری
دامن وجیب پر ز زرداری
هوش مصنوعی: اگر سر از خاک شرق برداری، دامن و جیب‌ات پر از نعمت و دارایی خواهد شد.
پس کنی در جهان زرافشانی
بر فقیر و توانگر افشانی
هوش مصنوعی: پس در دنیا با گسترش دادن خیر و نیکی، بر همه افراد، چه فقرای بیچاره و چه توانگران، رحمت و محبت بگستران.
چون زنی بر فلک سراپرده
بندی از نور در هوا پرده
هوش مصنوعی: زمانی که زنی بر آسمان چادر و پرده‌ای از نور ایجاد می‌کند، فضایی زیبا و نورانی در هوا ایجاد می‌شود.
در هوا ذره را کنی تعریف
بدن خاک را دهی تشریف
هوش مصنوعی: اگر در آسمان ذره‌ای را به ستایش بگذاری، به خاک بدن تو ارزش و اعتبار می‌دهد.
چون در آیی به بارگاه حمل
بنمایی هزار گونه عمل
هوش مصنوعی: وقتی وارد بارگاه شوی، هزاران ارزش و خوبی از اعمالت نمایان می‌شود.
پور حسن بر جهان بندی
نقش دیبای گلستان بندی
هوش مصنوعی: پسر حسن بر جهان حاکم است و تصویر زیبای باغ گل را به نمایش گذاشته است.
برقع از روی غنچه بگشایی
چهرهٔ یاسمن‌ بیارایی
هوش مصنوعی: اگر پرده از روی غنچه کنار بزنی، چهره‌ی یاسمن را زیبا می‌کنی.
در چمن سبزه تازه روی شود
گلستان پر ز رنگ و بوی شود
هوش مصنوعی: در دشت‌ها، گیاهان تازه‌ای می‌رویند و گلزار به رنگ‌ها و عطرهای مختلف آراسته می‌شود.
قدح لاله پر شراب کنی
عارض ارغوان خضاب کنی
هوش مصنوعی: اگر جام پر از شراب لاله را به دست بگیری، می‌توانی چهره‌ات را به رنگ ارغوانی درآوری.
چون‌کنی یک نظر سوی معدن
خاک گردد به گوهر آبستن
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهی به منبع و سرچشمه‌ای بیندازید، می‌توانید آن را به ارزش‌های باارزشی تبدیل کنید.
در رحم جنبش جنین از توست
ماه را پرتو جبین از توست
هوش مصنوعی: جنبش جنین در رحم به خاطر توست و نور ماه از پیشانی تو می‌تابد.
تو رسانی همی به هفت اقلیم
از هزاران هزار گونه نعیم
هوش مصنوعی: تو با نعمت‌های فراوانت، به سراسر جهان خوشی و آرامش می‌گستری.
در نظر شاهد ملیح تویی
بر فلک همدم مسیح تویی
هوش مصنوعی: در چشم‌ها و نگاه زیبای تو، همچون ستاره‌ای در آسمان می‌درخشی و با روح مسیح یکی هستی.
یوسف مصر آسمانی‌، تو
کدخدای همه جهانی تو
هوش مصنوعی: یوسف مصر مانند یک شخصیت آسمانی است و تو سرپرست و دنیای همه هستی.
اینت عزف که صانع عالم
بر وجود تو یاد کرد قسم‌!
هوش مصنوعی: این صدا و آوازهایی که در جهان وجود دارند، نشان‌دهنده این است که خالق جهان به وجود تو اشاره کرده است.
مردم چشم عالمی به درست
که جهان سر به سر منیراز توست
هوش مصنوعی: مردم به درستی منتظرند، چرا که تمام جهان به دور تو می‌چرخد.
با وجود تو ای جهان آرای
از چه رو اندرین سپنج سرای‌،
هوش مصنوعی: با وجود تو، ای مظهر زیبایی، چرا در این دنیای پر از دگرگونی و تنش در سرای خودم به این حال درآمدم؟
روز من‌، خسته تیره فام بود
صبح بر چشم من حرام بود
هوش مصنوعی: روز من، روزی خسته و رنگارنگ از تیره‌گی بود و صبح برای چشمانم گران و نامناسب به نظر می‌رسید.
چیست جرمم چه کرده‌ام باری‌؟
که نهی هر دمم زنوخاری
هوش مصنوعی: چه نیتی دارم و چه کار خطایی انجام داده‌ام که هر لحظه از ناپاکی و ظلم دورم می‌کنی؟
مژهٔ من زموج خون جگر
همچو دامان ابر داری‌تر
هوش مصنوعی: مژه‌های من مثل باران خون دل، پر از رنج و غم است و به اندازه‌ی دامن ابر، مرطوب و تر است.
چون منی را چنین حزین داری
با غم و غصه همنشین داری
هوش مصنوعی: چرا به من این‌قدر غم و اندوه می‌دهی و مرا در چنین حالت ناراحت‌کننده‌ای نگه می‌داری؟
عادت چون تویی چنین باشد
جگرم خون کنی همین باشد
هوش مصنوعی: عادت تو به این شکل است که همین باعث می‌شود دلم خون شود.
نه‌، خطا گفتم‌، از تو این ناید
چون تو مهری‌، زمهرکین ناید
هوش مصنوعی: نه، من اشتباه کردم، این رفتار از تو نیست، چون تو از جنس محبت هستی و هیچ بدی از تو برنمی‌آید.
این همه جور دور گردون است
اوکند اینکه اینچنین دون است
هوش مصنوعی: زندگی پر از تغییرات و ناپایداری‌هاست، اما این به آن معنا نیست که شخص ارزشش کمتر است یا به او ظلم شده است.
نه منم اینچنین بدین آیین
خسته و مستمند و زار و حزین‌،
هوش مصنوعی: من اینطور نیستم که خسته و بی‌چاره و غمگین باشم.
عالمی را همه چنین بینی
همه را با عنا قرین بینی
هوش مصنوعی: اگر به یک عالم نگاه کنی، می‌بینی که همه افراد با ویژگی‌ها و خصایل خاص خودشان شناخته می‌شوند و هر کسی با مختصات و شخصیت ویژه‌اش معرفی می‌گردد.
گشته از حادثات دور فلک
سینه‌شان پرزخون زجور فلک
هوش مصنوعی: بر اثر حوادث و مشکلاتی که از آسمان به سرشان آمده، دل‌هایشان به شدت پر از درد و رنج شده است.