گنجور

بخش ۶۷ - وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلّا وارِدُها کانَ علی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضیّاً

روزی از روزها به راهگذر
خرکی بر دکان آهنگر
از قضا می‌گذشت با هیمه
شرری جَست از یکی نیمه
هیمه آتش گرفت‌، یکسر سوخت
آخرالامر در میان خر سوخت
چون تو با هیمه بر سقر گذری
عجب ار بگذری و جان ببری
نگذری زانکه بس گرانباری
بر بار گران گرفتاری
خوردن و خفتن است عادت تو
بهره‌ات این است از سعادت‌، تو

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزی از روزها به راهگذر
خرکی بر دکان آهنگر
هوش مصنوعی: روزی در یکی از روزها، شخصی در حال عبور از دکان آهنگری بود.
از قضا می‌گذشت با هیمه
شرری جَست از یکی نیمه
هوش مصنوعی: در راه، شخصی با هیزم در حال عبور بود که ناگهان شعله‌ای از آتش پرتاب شد.
هیمه آتش گرفت‌، یکسر سوخت
آخرالامر در میان خر سوخت
هوش مصنوعی: هیزم به شدت در آتش سوخت و به طور کامل از بین رفت، در نهایت حتی خر هم که در میان آتش بود، سوخت.
چون تو با هیمه بر سقر گذری
عجب ار بگذری و جان ببری
هوش مصنوعی: وقتی تو با هیزم بر آتش می‌گذری، عجیب است اگر از آن عبور کنی و جانت را نبرد.
نگذری زانکه بس گرانباری
بر بار گران گرفتاری
گذشتن تو محال است چون بار تو سنگین است و به این بار سنگین گرفتار شده‌ای.
خوردن و خفتن است عادت تو
بهره‌ات این است از سعادت‌، تو
هوش مصنوعی: عادت تو فقط به خوردن و خوابیدن محدود شده و خوشبختی‌ات تنها همین است.

حاشیه ها

1389/07/11 16:10
کلام قاصر

بجای "و!ن منکم الا واردهاکان علی ذلک حتماً مقضیاً"
عبارت "وان منکم الا واردهاکان علی ذلک حتماً مقضیاً"
درست است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1390/08/12 00:11
ناشناس

کان علی "ربک" حتماً مقضیا درست است.
ذلک درست نیست موفق باشید.

1396/08/18 16:11
سید ابراهیم جوادی

پر بارگران گرفتاری
زیر بار گران گرفتاری