گنجور

بخش ۶۳ - در تنبیه غافل و مذمّت جاهل

طلب صحبت خسان نکنی
تکیه بر عهد ناکسان نکنی
که نکردست خس‌، وفا با کس
سگ به گاه وفا به از ناکس
گر رخ ناکسان نبینی به
با خسان هر چه کم نشینی به
زانکه ناکس ز دد بتر باشد
راست خواهی زبدبتر باشد
گر تو نیکی‌، بدان کنند بدت
کم کند صحبت بدان خردت
تا توانی مجوی صحبتشان
که مه ایشان مه نام و کنیتشان
زین حریفان وفای عهد مجوی
وز درخت کبست شهد مجوی
منشین با بدان و بدکاران
باش دائم رفیق دینداران
از برون و درون مردم بد
صورت آدم است و سیرت دد
پای در کش زهمنشینان
دیده بر دوز تا نبینیشان

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1396/05/19 21:08
جسین شطی

سلام
بیت آخر
گای در کش ز همنشینیشان درست است