گنجور

بخش ۶۱ - فصل فی العافیه

در جهان هر چه هست عاریت است
بهترین نعمتش عافیت است
هست اندر جهان جسمانی
عافیت ملکت سلیمانی
هر که در عافیت بداند پست
قدر این مملکت شناسد چیست
خشک نانی به عافیت زجهان
نزد من به زملکت خاقان
فرخ آن کو دل از جهان برکند
ببرید از جهانیان پیوند
فرخ آن کو به گوشه‌ای بنشست
گشت فارغ زگفتگوی‌ وبرست
هرکه را این غرض میسر شد
از شرف با ملک برابر شد
شاه ایوان غلام او باشد
جرعه خواران جام او باشد
چون ترا عافیت نماید روی
پس از آن بر طریق آز،مپوی
آز بگذار تا نیاز آری
کآز آرد به رویها خواری
طمع و آز را مرید مباش
بایزیدی کن و یزید مباش
از پی ملک او گزید سفر
دو جهان پیش او نداشت خطر
بزن ای پیرو جوانمردان
بر جهان پشت پای چون مردان
تا ترا بر جهان و جان نظر است
هر چه هستی توست در خطراست
برفشان آستین زجان و جهان
التفاتی مکن بدین و بدان
شاخ حرص و هوا ز بیخ بکن
گردن آز و آرزو بشکن
هر چه یابی زنعمت دنیا
برفشان بهر عزت عقبا
چون الف آن‌کسی‌که هیچ نداشت
اندر آن هیچ بند و پیچ نداشت
دم زتجرید، آن تواند زد
که لگد بر جهان‌، تواند زد
در روش چون بدین مقام بود
دان که در عاشقی تمام بود
مرد این ره چو راهرو باشد
هر زمان قربتیش نو باشد
نقش کژ محو کن زتخته دل
تا شود کشف بر تو هر مشکل
هر مرادی که از تو روی بتافت
نتوان جز براستی دریافت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در جهان هر چه هست عاریت است
بهترین نعمتش عافیت است
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این دنیا وجود دارد برای ما موقتی و عاریه‌ای است و از میان همه‌ی نعمت‌ها، بزرگ‌ترین آن‌ها سلامتی و عافیت است.
هست اندر جهان جسمانی
عافیت ملکت سلیمانی
هوش مصنوعی: در جهان مادی، آسایش و راحتی مثل فرمانروایی سلیمان است.
هر که در عافیت بداند پست
قدر این مملکت شناسد چیست
هوش مصنوعی: هر کسی که در آرامش و راحتی زندگی کند، ارزش و اهمیت این سرزمین را درک می‌کند.
خشک نانی به عافیت زجهان
نزد من به زملکت خاقان
هوش مصنوعی: خشک نانی که می‌توانم با آسودگی خاطر از آن استفاده کنم، برای من از زندگی در دنیای بزرگ‌تر و ثروتمندتر بهتر است.
فرخ آن کو دل از جهان برکند
ببرید از جهانیان پیوند
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که دلش را از دنیا جدا کرده و روابطش را با مردم قطع کرده است.
فرخ آن کو به گوشه‌ای بنشست
گشت فارغ زگفتگوی‌ وبرست
هوش مصنوعی: خوشبخت کسی است که در سکوت و گوشه‌نشینی به آرامش رسیده و از سخن و جدل‌های دنیا آزاد شده است.
هرکه را این غرض میسر شد
از شرف با ملک برابر شد
هوش مصنوعی: هر کسی که به این هدف و مقصود دست پیدا کند، از نظر مقام و شرافت با پادشاهان و قدرت‌مندان هم‌سطح می‌شود.
شاه ایوان غلام او باشد
جرعه خواران جام او باشد
هوش مصنوعی: پادشاه میدان‌دار کسی است که فرمانبردار ملت و خدمتگزار آنهاست، و نوشیدن جام مستی و شادی تنها برای اوست.
چون ترا عافیت نماید روی
پس از آن بر طریق آز،مپوی
هوش مصنوعی: وقتی که چهره‌ات به تو آرامش و آسایش می‌دهد، از آن پس در مسیر آزمایش و چالش قرار نگیر.
آز بگذار تا نیاز آری
کآز آرد به رویها خواری
هوش مصنوعی: بگذار از خواسته‌هایت بگذری تا به نیازهایت برسید، چرا که آرزوها ممکن است بر روی دیگران فشار بیاورند و باعث خجالت شود.
طمع و آز را مرید مباش
بایزیدی کن و یزید مباش
هوش مصنوعی: به دنبال خواسته‌ها و طمع‌های دنیوی نباش؛ مانند بایزید که در پی رسیدن به مقام‌های معنوی بود، به درستکاری و اخلاص ادامه بده و از خودپرستی و غرور دوری کن.
از پی ملک او گزید سفر
دو جهان پیش او نداشت خطر
هوش مصنوعی: در جستجوی محبت و فرمانروایی او، سفر کرد؛ هیچ خطری از دو دنیای دیگر برای او وجود نداشت.
بزن ای پیرو جوانمردان
بر جهان پشت پای چون مردان
هوش مصنوعی: بزن ای پیرو جوانمردان، به دنیا بی‌اعتنا باش، همان‌طور که مردان واقعی رفتار می‌کنند.
تا ترا بر جهان و جان نظر است
هر چه هستی توست در خطراست
هوش مصنوعی: هر چیزی که هستی و بر زندگی و وجود تو تأثیر می‌گذارد، به دلیل توجه و نظر تو به آن، در معرض خطر قرار دارد.
برفشان آستین زجان و جهان
التفاتی مکن بدین و بدان
هوش مصنوعی: برف‌های روی آستین، نماد زنده بودن و زیبایی زندگی و جهان است. بنابراین، به این جنبه‌های زندگی توجهی نکن و دل به آنها نده.
شاخ حرص و هوا ز بیخ بکن
گردن آز و آرزو بشکن
هوش مصنوعی: ریشه‌های حرص و خواسته‌های نفسانی را قطع کن و به آرزوها و طمع‌های بی‌مورد پایان بده.
هر چه یابی زنعمت دنیا
برفشان بهر عزت عقبا
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این دنیا به دست می‌آوری، اگر باعث افزایش اعتبار و اعتبارت در آخرت شود، ارزشمند است.
چون الف آن‌کسی‌که هیچ نداشت
اندر آن هیچ بند و پیچ نداشت
هوش مصنوعی: همان‌طور که حرف "الف" نشان‌دهنده‌ی کسی است که هیچ چیز ندارد، او نیز در وضعیت خود هیچ وابستگی و جنجالی ندارد.
دم زتجرید، آن تواند زد
که لگد بر جهان‌، تواند زد
هوش مصنوعی: تنها کسی می‌تواند از تجلیات و حقیقت‌های عمیق سخن بگوید که قدرت و توانایی عبور از دنیا و مادیات را داشته باشد.
در روش چون بدین مقام بود
دان که در عاشقی تمام بود
هوش مصنوعی: وقتی در این حالت هستی و به این جایگاه رسیده‌ای، بدان که عشق به کمال خود رسیده است.
مرد این ره چو راهرو باشد
هر زمان قربتیش نو باشد
هوش مصنوعی: اگر مردی در این مسیر ثابت قدم باشد، هر لحظه برای او حال و هوای جدیدی خواهد داشت.
نقش کژ محو کن زتخته دل
تا شود کشف بر تو هر مشکل
هوش مصنوعی: قصد دارم افکار ناپسند و اشتباه را از قلبت پاک کنی تا بتوانی به راحتی به حل مشکلات و چالش‌هایت بپردازی.
هر مرادی که از تو روی بتافت
نتوان جز براستی دریافت
هوش مصنوعی: هر خواسته‌ای که به تو توجه کند، تنها می‌تواند به حقیقت تبدیل شود.

حاشیه ها

1388/11/01 06:02
حامد

در جهال هر چه هست عاریت است
جهال -> جهان
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1396/05/19 20:08
جسین شطی

سلام
بیت 3 به نظر طبق قاعده پست باید چیست باشه که ردیف بیت هست
بیت 16 هم درستش گردن آز و آرزو بشکن هست البته اینها نظر بنده است