بخش ۵۷ - اذا اراد الله بقوم خیراً ابتلاهم، فصل فی الضحی والبکاء
تا توانی به خنده لب بگشای
سردندان به خنده در منمای
خندهٔ هرزه آبروی برد
راز پنهان میان کوی برد
با پسر اینچنین مثل زد سام
گریه بهتر زخندهٔ بی هنگام
گریهٔ ابر بین وخندهٔ برق
درنگر تا که چیست اینجا فرق
ابر از آن گریه نعمت اندوزد
برق از آن خنده آتش افروزد
ابلهی از گزا ف میخندید
زیرکی آن بدید و نپسندید
گفت ای بی حیا و بی آزرم
اینچنین خندی و نداری شرم
گریهٔ تو زظلم و بیدادی
به که بی وقت خنده و شادی
خندهٔ هرزه آیت جهل است
مرد بیهوده خند، نا اهل است
هان و هان تا نخندی ای خیره
که بسی خنده دل کند تیره
هیچ شک نیست اندرین گفتار
گریه آید زخندهٔ بسیار
بخش ۵۶ - فصل فی البلا: عاشقان را غذا بلا باشدبخش ۵۸ - کَثْرَةُ الضَّحَکِ تُمیتُ القَلْبَ: بر تو بادا که خیره کم خندی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا توانی به خنده لب بگشای
سردندان به خنده در منمای
هوش مصنوعی: تا جایی که میتوانی، لبخند بزن و با خنده صحبت کن، اما نگذار که دندانهایت به سادگی در معرض دید قرار گیرد.
خندهٔ هرزه آبروی برد
راز پنهان میان کوی برد
هوش مصنوعی: خندهٔ بیمورد کسی باعث لو رفتن یک راز و افشای آن در محله شد.
با پسر اینچنین مثل زد سام
گریه بهتر زخندهٔ بی هنگام
هوش مصنوعی: با پسر اینگونه رفتار کردن و به او شبیه بودن، بهتر است که در مواقعی که باید عشق و محبت نشان داد، گریه کنیم تا اینکه در زمانهای نامناسب به خندیدن بپردازیم.
گریهٔ ابر بین وخندهٔ برق
درنگر تا که چیست اینجا فرق
هوش مصنوعی: به تغییرات طبیعی توجه کن؛ بارش باران و روشنایی رعد و برق هر کدام نشاندهندهی احساسات متفاوتی هستند. این دو عنصر به ظاهر متضاد، در کنار هم وجود دارند و نشان میدهند که در زندگی، لحظات شاد و غمانگیز همواره در کنار یکدیگرند.
ابر از آن گریه نعمت اندوزد
برق از آن خنده آتش افروزد
هوش مصنوعی: ابر به خاطر بارش باران، نعمتهای زیادی را به زمین میدهد و برق هم با صدای خندهاش، جوی آتش به وجود میآورد.
ابلهی از گزا ف میخندید
زیرکی آن بدید و نپسندید
هوش مصنوعی: یک شخص نادان به یک موضوع پیش پا افتاده میخندید، اما فردی با درایت این رفتار او را دید و نپسندید.
گفت ای بی حیا و بی آزرم
اینچنین خندی و نداری شرم
هوش مصنوعی: ای بیحیا و بیشرم، چطور میتوانی اینگونه بخندی و هیچ عذاب وجدانی نداشته باشی؟
گریهٔ تو زظلم و بیدادی
به که بی وقت خنده و شادی
هوش مصنوعی: اشکهای تو به خاطر ظلم و ناعدالتی به مراتب ارزشمندتر از خنده و شادی بیموقع است.
خندهٔ هرزه آیت جهل است
مرد بیهوده خند، نا اهل است
هوش مصنوعی: خندهای که بیمورد و بیمعنا باشد، نشانهٔ نادانی است. فردی که به بیجهت میخندد، نشاندهندهٔ ناآگاهی و بیخود بودن اوست.
هان و هان تا نخندی ای خیره
که بسی خنده دل کند تیره
هوش مصنوعی: ای هوشدار! هرگز نخوانید که خندیدن شما باعث میشود دلها تیره و غمگین شود.
هیچ شک نیست اندرین گفتار
گریه آید زخندهٔ بسیار
هوش مصنوعی: در این بیان، هیچ تردیدی وجود ندارد که در چنین سخنی، از شدت خنده و شادی، انسان به گریه میافتد.