گنجور

بخش ۵۶ - فصل فی البلا

عاشقان را غذا بلا باشد
عاشقی بی بلا کجا باشد
لقمه از سفرهٔ بلا خوردند
می‌زمیخانهٔ رضا خوردند
هرکه را در جهان بلا دادند
اولش شربت رضا دادند
نزد آن کس‌که در ره آمد مرد
رنج و راحت یکیست و دارو و درد
رهروان از بلا نپرهیزند
چون بلا رخ نمود نگریزند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقان را غذا بلا باشد
عاشقی بی بلا کجا باشد
هوش مصنوعی: عاشقان باید با چالش‌ها و سختی‌ها مواجه شوند، زیرا عشق واقعی همراه با درد و رنج است. بدون این دشواری‌ها، عشق حقیقی وجود ندارد.
لقمه از سفرهٔ بلا خوردند
می‌زمیخانهٔ رضا خوردند
هوش مصنوعی: آنها از دستان سرنوشت سختی کشیدند و از میخانهٔ خوشنودی به کام خود چشیدند.
هرکه را در جهان بلا دادند
اولش شربت رضا دادند
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی مصیبت یا دشواری‌هایی را تجربه کرده است، در ابتدا طعم رضا و خرسندی را به او چشانده‌اند.
نزد آن کس‌که در ره آمد مرد
رنج و راحت یکیست و دارو و درد
هوش مصنوعی: در نزد کسی که در مسیر زندگی با مشکلات و سختی‌ها روبرو شده است، رنج و خوشحالی، و همچنین درمان و درد، به یک اندازه هستند.
رهروان از بلا نپرهیزند
چون بلا رخ نمود نگریزند
هوش مصنوعی: پیشرویان در مسیر زندگی از مشکلات و سختی‌ها فرار نمی‌کنند، زیرا وقتی که سختی‌ها نمایان شوند، از آن‌ها نمی‌گریزند.