گنجور

بخش ۲۹ - قائد نفوس السالکین و نزهه قلوب المحققین

ای شده پای بست و زندانی
اندرین خاکدان ظلمانی
تاکی این گفت و گوی پر باطل
تاکی این جست و جوی بی حاصل
راه رو راه‌، گرد گفت مگرد
که به گفتار ره نشاید کرد
تا ز بند هوا برون نایی
ندهندت کمال بینایی
نبری ره به عالم وحدت
نتوانی زدن دم وحدت
زین نشیمن سفر به بالاکن
خویشتن را چو عقل والا کن
دم به تجرید زن‌که بی تجرید
نرسد کس به عالم توحید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1388/11/01 03:02
حامد

تا زبند هوا برول نایی
برول->برون
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1395/12/12 15:03
و .ا

راه رو راه‌، گردگفت مگرد
که به گفتار ره نشاید کرد