گنجور

بخش ۲۸ - قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء

همه افتاده‌اند در تک و تاز
کرده بر تو زبان طعن دراز
چون زفطرت تو بوده‌ای مقصود
همگنان چون برادران حسود،
کارها ساختند بر سر راه
تا ترا در فکنده‌اند به چاه
ساکن قعر چاه ماری‌ چند!
در بن چاه حرص داری چند
اینک آمد نظر کن ای مسکین
بر سر چاه ژرف بشری هین!
در چه انداخت بهر دعوت را
حبل قرآن و دلو عصمت را
بیش از این در میان چاه مپای
دست بر حبل زن‌، زچاه برآی
خویشتن را زچاه بالاکش
علم عشق بر ثریا کش
چست با کاروان صدق و یقین
سفری کن به مصر علیین
تا ز ناچیز و هیچ‌، چیز شوی
واندر آن مملکت عزیز شوی
حاسدان تو چون تو را بینند
آن همه بهجت و بها بینند،
همه از گفت خود خجل گردند
اندر آن وقت تنگدل گردند
منشین غافل ار خرد داری
پیشه گیر و بکن نکوکاری
آنچنان زی‌، درین جهان زنهار
تانگردی خجل به روزشمار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همه افتاده‌اند در تک و تاز
کرده بر تو زبان طعن دراز
هوش مصنوعی: همه به تو حمله‌ور شده‌اند و زبان‌شان به انتقاد و طعنه دراز است.
چون زفطرت تو بوده‌ای مقصود
همگنان چون برادران حسود،
هوش مصنوعی: چون سرشت تو اینگونه است، هدف دیگران مانند برادرانی حسود است.
کارها ساختند بر سر راه
تا ترا در فکنده‌اند به چاه
هوش مصنوعی: در مسیر تو موانع و مشکلاتی ایجاد کردند تا بتوانند تو را به دام بیندازند.
ساکن قعر چاه ماری‌ چند!
در بن چاه حرص داری چند
هوش مصنوعی: چندین مار در ته چاه به سر می‌برند، در حالی که تو در عمق چاه، در دام طمع و حرص گرفتار هستی.
اینک آمد نظر کن ای مسکین
بر سر چاه ژرف بشری هین!
هوش مصنوعی: حال، ای بیچاره، نگاه کن به عمق چاه تاریکی که انسانیت را در خود فرو برده است!
در چه انداخت بهر دعوت را
حبل قرآن و دلو عصمت را
هوش مصنوعی: به خاطر چه چیزی به این دعوت توجه کردی؟ قرآن را به عنوان ریسمان و دلو را به عنوان وسیله‌ای برای پاکی و عصمت قرار داده‌ای.
بیش از این در میان چاه مپای
دست بر حبل زن‌، زچاه برآی
هوش مصنوعی: دیگر در چاه نمان، دستت را بر دستان حبل بزن و از چاه بیرون بیا.
خویشتن را زچاه بالاکش
علم عشق بر ثریا کش
هوش مصنوعی: خودت را از چاه رهایی بخش و عشق را به اوج برسان.
چست با کاروان صدق و یقین
سفری کن به مصر علیین
هوش مصنوعی: با گروهی از افرادی که راستگو و با ایمان هستند، سفری به سرزمین آرامش و بالاترین مقام‌ها داشته باش.
تا ز ناچیز و هیچ‌، چیز شوی
واندر آن مملکت عزیز شوی
هوش مصنوعی: برای اینکه از هیچ و بی‌ارزش بودن به حالت ارزنده و محترمی دست یابی، باید در آن سرزمین ارزشمند و گرانبها قرار بگیری.
حاسدان تو چون تو را بینند
آن همه بهجت و بها بینند،
هوش مصنوعی: زمانی که حسودان تو را می‌بینند، از زیبایی و شکوهت شگفت‌زده می‌شوند.
همه از گفت خود خجل گردند
اندر آن وقت تنگدل گردند
هوش مصنوعی: همه از آنچه که گفته‌اند شرمنده می‌شوند و در آن زمان دلگیر و ناراحت خواهند شد.
منشین غافل ار خرد داری
پیشه گیر و بکن نکوکاری
هوش مصنوعی: اگر دارای عقل و دانش هستی، غافل نباش و به انجام کارهای نیک بپرداز.
آنچنان زی‌، درین جهان زنهار
تانگردی خجل به روزشمار
هوش مصنوعی: در این جهان، به گونه‌ای زندگی کن که در روزگار خود، هیچ گونه حسرت و شرمساری نداشته باشی.