بخش ۲۶ - در شرع و شعر گوید
ای سنایی چو شرع دادت بار
دست ازین شاعری و شعر بدار
شرع دیدی ز شعر دل بگسل
که گدایی نگارد اندر دل
شعر بر حسب طبع و جان سرهئیست
چون به سنّت رسیده مسخرهئیست
شعرت اوّل که شاه تن باشد
نور صبح دروغزن باشد
چون مرا پیر عقل بپذیرفت
کردگارم به فضل بپذیرفت
مدد ناحفاظ و خس بُوَد اوی
غلط مؤذن و عسس بُوَد اوی
سخن شاعران همه غمز است
نکتهٔ انبیا همه رمز است
آن بدین غمز خواجگی جوید
وین بدین رمز راه دین پوید
شرع چون صبح صادق آمد راست
که فزون شد به نور و هیچ نکاست
دردمندی به گرد عیسی گرد
داروی رهنشین چه خواهی کرد
هرکجا شرع انبیا باشد
شعر اندوه بر کیا باشد
حکما طبع آسمان دانند
انبیا روح این و آن خوانند
آنکه سیروزه راه ماه بُوَد
شرع را زان فلک چه جاه بُوَد
اینک اقلیم بیم و امیدست
خود یکی روزه راه خورشیدست
گر زیم بعد از این نگویم من
در جهان بیش و کم به نظم سخن
نا تمامی عقل بودستم
خویشتن را بیازمودستم
ای کسانیکه اهل غزنینید
بر سرِ خاک چون که بنشنید
هرزه و بیهُده مپردازید
نفط در خرمنم میندازید
ظاهر آنچه گفتههای منست
وصف نقش خط خدای منست
تو مخوانش غزل که توحیدست
باطنش وحی و حمد و تمجیدست
گر توانید گه گهم به دعا
یاد دارید مهتر و برنا
که بیامرزش ای خدای خبیر
عذر تقصیرها ازو بپذیر
بخش ۲۵ - حکایت: ایهّاالناس روز بیشرمیستبخش ۲۷ - کتاب کتبه الی بغداد مع نسخة تصنیفه انفذه عند الامام الاجل الاوحد برهانالدّین ابیالحسن علیبن ناصر الغزنوی یعرف به بریانگر: ای تو بر دین مصطفی سالار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای سنایی چو شرع دادت بار
دست ازین شاعری و شعر بدار
هوش مصنوعی: ای سنایی، وقتی که دین به تو مسئولیت داد، از شاعری دست بکش و دیگر شعر نگو.
شرع دیدی ز شعر دل بگسل
که گدایی نگارد اندر دل
هوش مصنوعی: از قوانین شرع و دین رها شو، زیرا عشق حقیقی در دل مینشیند و آن را با نیازمندی عاطفی پر میکند.
شعر بر حسب طبع و جان سرهئیست
چون به سنّت رسیده مسخرهئیست
هوش مصنوعی: شعر باید به طبیعت و روح شاعر وابسته باشد و وقتی که به سنتها و قواعد rigid از پیش تعیین شده پایبند باشد، به یک کار بیارزش و خندهدار تبدیل میشود.
شعرت اوّل که شاه تن باشد
نور صبح دروغزن باشد
هوش مصنوعی: شعر اول او مانند صبح است که نورش واقعی نیست و دروغ میگوید.
چون مرا پیر عقل بپذیرفت
کردگارم به فضل بپذیرفت
هوش مصنوعی: وقتی که عقل پیر و حکیم من مرا پذیرفت، خداوند نیز به لطف و فضل خود مرا قبول کرد.
مدد ناحفاظ و خس بُوَد اوی
غلط مؤذن و عسس بُوَد اوی
هوش مصنوعی: کمک او برای انسانهای نادان و دور از حقیقت است و او کسی است که صدای مؤذن و نگهبان را تحریف میکند.
سخن شاعران همه غمز است
نکتهٔ انبیا همه رمز است
هوش مصنوعی: سخن شاعران همه حاکی از درد و غم است، و نکات و پیامهای انبیا همیشه به شکل رمز و راز بیان شدهاند.
آن بدین غمز خواجگی جوید
وین بدین رمز راه دین پوید
هوش مصنوعی: یکی از آنها به دنبال جلب توجه و محبت مردم است و دیگری به دنبال درک و فهم عمیق از معنای زندگی و راه دین میگردد.
شرع چون صبح صادق آمد راست
که فزون شد به نور و هیچ نکاست
هوش مصنوعی: وقتی که دین و قوانین الهی مانند صبح روشن و واضح میآید، نور و روشنیاش افزایش مییابد و هرگز از قوت و اثرش کاسته نمیشود.
دردمندی به گرد عیسی گرد
داروی رهنشین چه خواهی کرد
هوش مصنوعی: اگر کسی دردی داشته باشد، به دور عیسی (که نماد شفاست) بچرخد و برای بهبود خود به داروهای دیگر توجه نکند، چه راهی برای درمانش باقی میماند؟
هرکجا شرع انبیا باشد
شعر اندوه بر کیا باشد
هوش مصنوعی: هرجایی که قوانین پیامبران برقرار باشد، شعرهای غمانگیز و پر از اندوه در مورد اشخاص خاصی خواهد بود.
حکما طبع آسمان دانند
انبیا روح این و آن خوانند
هوش مصنوعی: دانشمندان آسمانی، پیامبران را روح و جان این و آن میدانند.
آنکه سیروزه راه ماه بُوَد
شرع را زان فلک چه جاه بُوَد
هوش مصنوعی: کسی که در مدت سی روز، راه رسیدن به حقیقت و روشنایی را میداند، از جایگاهی بلند برخوردار است و میتواند بر قوانین و اصول دینی مسلط شود.
اینک اقلیم بیم و امیدست
خود یکی روزه راه خورشیدست
هوش مصنوعی: اکنون زمان اضطراب و آرزوست، چرا که روزی روشن در پیش است که همچون مسیر خورشید میباشد.
گر زیم بعد از این نگویم من
در جهان بیش و کم به نظم سخن
هوش مصنوعی: اگر بعد از این زندگی کنم، دیگر در دنیا چیزی را نه کم میگویم و نه زیاد، بلکه فقط به بیان نظم سخن میپردازم.
نا تمامی عقل بودستم
خویشتن را بیازمودستم
هوش مصنوعی: من در جستجوی شناخت و درک خویش بودم و در این مسیر عقل و دانش خود را به چالش کشیدم.
ای کسانیکه اهل غزنینید
بر سرِ خاک چون که بنشنید
هوش مصنوعی: ای کسانی که اهل غزنین هستید، وقتی بر خاک نشستهاید، به یاد داشته باشید.
هرزه و بیهُده مپردازید
نفط در خرمنم میندازید
هوش مصنوعی: به بیهوده و بیهدف تلاش نکنید، چون فقط زحمت خود را هدر میدهید و هیچ فایدهای نخواهد داشت.
ظاهر آنچه گفتههای منست
وصف نقش خط خدای منست
هوش مصنوعی: ظاهر آنچه من گفتهام، توصیف خط خداوند من است.
تو مخوانش غزل که توحیدست
باطنش وحی و حمد و تمجیدست
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که غزل را نمیتوان فقط برای زیبایی خواند، زیرا در عمق آن پیامی از یکتاپرستی نهفته است که به وحی و ستایش خداوند مربوط میشود. به عبارت دیگر، غزل تنها یک شعر شاعرانه نیست، بلکه معانی عمیق و معنوی دارد.
گر توانید گه گهم به دعا
یاد دارید مهتر و برنا
هوش مصنوعی: اگر میتوانید، هر از گاهی دعا کنید و به بزرگتر و کوچکتر خود یادآوری کنید.
که بیامرزش ای خدای خبیر
عذر تقصیرها ازو بپذیر
هوش مصنوعی: ای خداوند دانا، از تو میخواهم که خطاها و تقصیرهای او را ببخشی و او را مورد رحمت قرار دهی.