بخش ۱۰ - اندر تفضیل سخن خویش گوید
از همه شاعران به اصل و به فرع
من حکیمم به قول صاحب شرع
شعر من شرح شرع و دین باشد
شاعر راست گوی این باشد
قسم من دان ز جملهٔ شعرا
از پیمبر من از خدای آلا
قدر من کم کند عدو گه گاه
چون دبیران ز نقش بسماللّٰه
کی شود ز آفت دبیر و قلم
قدر بسماللّٰه از دو مُدبر کم
کس بنگرفت ماهی از تابه
دیو باشد مقیم گرمابه
حایض او من شده به گرمابه
ماهی او من طپیده در تابه
مرغ خانه که اندر آب افتاد
دان که در ورطهٔ عذاب افتاد
بندهٔ دین و چاکر ورعم
شاعری راست گوی و بیطمعم
همچو آبم به هرکجا باشم
تا نیابی گرانبها باشم
من شناسم که چیست نور شراب
که بسی خوردهام غرور سراب
آب نایافته گران باشد
چون بیابند رایگان باشد
آب چون کم بود به جان جویند
چون بیابند کون بدان شویند
آنگهی کاب را عزیز کنند
در زمان جای او گمیز کنند
بخش ۹ - در رهایی جستن جان گوید از تن: رقص کن پیش دل به چارهٔ خویشبخش ۱۱ - اندر مدح خواجهٔ عمید احمدبن مسعود تیشه و وصف حال خانهای گوید که از جهت حکیم سنایی کرده بود و اسباب مهیّا گردانیده: دوستی مخلص اندرین شهرم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از همه شاعران به اصل و به فرع
من حکیمم به قول صاحب شرع
هوش مصنوعی: من از تمام شاعران به اصل و بنیاد خود دانا و حکیم هستم، بر اساس گفتههای کسی که عادل و صاحب حق است.
شعر من شرح شرع و دین باشد
شاعر راست گوی این باشد
هوش مصنوعی: شعر من باید توصیف کننده احکام و اصول دین باشد و من به عنوان شاعر، تنها میخواهم حقیقت را بیان کنم.
قسم من دان ز جملهٔ شعرا
از پیمبر من از خدای آلا
هوش مصنوعی: سوگند یاد میکنم که از میان تمام شاعران، من از پیامبر و خداوند الهام گرفتهام.
قدر من کم کند عدو گه گاه
چون دبیران ز نقش بسماللّٰه
هوش مصنوعی: عدو گاهی به قدر و ارزش من پی میبرد، درست مانند دبیرانی که گاهی از نقش بسمالله در خط خود غفلت میکنند.
کی شود ز آفت دبیر و قلم
قدر بسماللّٰه از دو مُدبر کم
هوش مصنوعی: کی میتواند سرنوشت و تأثیر قلم و نویسنده، از قدرت بسمالله که به دست دو تدبیرکننده است، کمتر باشد؟
کس بنگرفت ماهی از تابه
دیو باشد مقیم گرمابه
هوش مصنوعی: اگر کسی ماهی را از تابه بگیرد، به شخصی اشاره دارد که در جایی نامناسب و غیرمناسب ساکن میشود. به عبارت دیگر، این عمل به ماندن یا زندگی در مکانی نامناسب و غیراخلاقی تعبیر میشود.
حایض او من شده به گرمابه
ماهی او من طپیده در تابه
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حالتی است که فردی در حال تجربهی حرارت و فعالیتی پرنشاط مانند یک ماهی در تابه است. همچنین، اشارهای به مکانی مانند حمام دارد که نشاندهندهی آرامش و شادابی میباشد. این توصیف حالت وجودی و احساسی عمیق را به رخ میکشاند.
مرغ خانه که اندر آب افتاد
دان که در ورطهٔ عذاب افتاد
هوش مصنوعی: پرندهای که در آب سقوط کند، بدانید که در خطر عذاب و بلا قرار گرفته است.
بندهٔ دین و چاکر ورعم
شاعری راست گوی و بیطمعم
هوش مصنوعی: من یک خدمتگزار برای دین هستم و به عنوان یک شاعر راستگو و بدون هیچگونه طمعی، وظیفهام را انجام میدهم.
همچو آبم به هرکجا باشم
تا نیابی گرانبها باشم
هوش مصنوعی: من مانند آب هستم؛ هرجا که باشم، تا مرا پیدا نکنی، ارزشمند خواهم بود.
من شناسم که چیست نور شراب
که بسی خوردهام غرور سراب
هوش مصنوعی: من میدانم که نور شراب چیست، چرا که بارها از آن نوشیدهام و احساس میکنم که در حال غرق شدن در توهمات و خیالات هستم.
آب نایافته گران باشد
چون بیابند رایگان باشد
هوش مصنوعی: آب که به سختی پیدا میشود، ارزش بیشتری دارد، اما زمانی که زیاد باشد و به راحتی در دسترس باشد، قیمتش پایین میآید.
آب چون کم بود به جان جویند
چون بیابند کون بدان شویند
هوش مصنوعی: وقتی آب کم میشود، برای به دست آوردن آن تلاش میکنند و هنگامی که به آن دست پیدا کنند، خود را به آن میزنند.
آنگهی کاب را عزیز کنند
در زمان جای او گمیز کنند
هوش مصنوعی: سپس جمع میشوند و به گرامیداشت و احترام به او پرداخته و جای او را در دلها گم میکنند.