بخش ۳۱ - اندر صفت مرائی و قرّاء و سالوس گوید
خلق را زیر گنبد دوّار
دیدهها کور و دیدنی بسیار
هرکه از خواندنی کرانه کند
اوستادش به موش خانه کند
نیست اندر جهان نکو نفسی
نه بسی ماند چرخ را نه کسی
خواجه لاحول گوی در کویت
زان بماندست تا کَند مویت
اندرین کارگاه بومرّه
تو به لاحولشان مشو غرّه
کاندرین روزگار پر تلبیس
نان ز لاحول میخورد ابلیس
تو چنانی به حیلت و تلبیس
کز تو اعراض میکند ابلیس
هرکه در خود زد از فضولی رای
دست ازو شست شرع بار خدای
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خلق را زیر گنبد دوّار
دیدهها کور و دیدنی بسیار
هوش مصنوعی: مردم در زیر آسمان همیشه در حال تغییر، عملاً نابینا هستند و چیزهای زیادی را نمیبینند.
هرکه از خواندنی کرانه کند
اوستادش به موش خانه کند
هوش مصنوعی: هرکسی که به مطالعه و آموختن پایان دهد، به درستی استادش را به موجودات بیارزش شبیه میکند.
نیست اندر جهان نکو نفسی
نه بسی ماند چرخ را نه کسی
هوش مصنوعی: در جهان کسی وجود ندارد که روح خوبی داشته باشد؛ نه چرخ زمان ماندگار است و نه کسی.
خواجه لاحول گوی در کویت
زان بماندست تا کَند مویت
هوش مصنوعی: آقای عزیز، در کوی تو بدون هیچ نیرو و تلاشی ماندهام و این وضعیت مرا به خاطر موی زیبایت به این حال و روز انداخته است.
اندرین کارگاه بومرّه
تو به لاحولشان مشو غرّه
هوش مصنوعی: در این محل که تو مشغول فعالیت هستی، به خودت مغرور نشو و فریب نخور.
کاندرین روزگار پر تلبیس
نان ز لاحول میخورد ابلیس
هوش مصنوعی: در این روزگار پر از فریب و نیرنگ، ابلیس بدون هیچ توان و قدرتی نان میخورد.
تو چنانی به حیلت و تلبیس
کز تو اعراض میکند ابلیس
هوش مصنوعی: تو آنقدر در نیرنگ و فریب ماهر هستی که حتی ابلیس هم از تو دوری میجوید.
هرکه در خود زد از فضولی رای
دست ازو شست شرع بار خدای
هوش مصنوعی: هرکس که از دخالت و کنجکاوی در امور دیگران خودداری کند و از آن فاصله بگیرد، بار گناهش بر دوش خدا نخواهد بود.