گنجور

بخش ۱۷ - اندر مذمّت دختر گوید

ور بود خود نعوذباللّٰه دخت
کار خام آمد و تمام نپخت
طالعت گشت بی‌شکی منحوس
بخت میمون تو شود منکوس
آنکه از نقش اوت عار آید
پی دخترت خواستار آید
خان و مان تو پر ز عار شود
خانه از بهر وی حصار شود
برکس ایمن مباش، زان پس تو
که نیابی امین برو کس تو
هیچ‌کس را به خود نیاری خواند
گوز بر گنبد ایچ کس نفشاند
مرد مهمان به خان نیاری برد
نکند امن بر عرابی کرد
آتش و پنبه جفت کی گردد
خان و مانت به جمله فی گردد
گر غلامی خری و گر شاگرد
با وی از ناکسی برآید گرد
زود دامادیت طمع دارد
خویشتن را ز خانه پندارد
چه نکو گفت آن بزرگ استاد
که وی افکند شعر را بنیاد
کانکه را دختر است جای پسر
گرچه شاهست هست بد اختر
وآنکه او را دهیم ما صلوات
گفت کالمکرمات دفن بنات
چون بود با بنات نعش فلک
بر زمین جفت نعش به بی‌شک
بر فلک چون بنات با نعش است
بر زمین هم بنات بر نعش است
هرکرا دختر است خاصه فلاد
بهتر از گور نبودش داماد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ور بود خود نعوذباللّٰه دخت
کار خام آمد و تمام نپخت
هوش مصنوعی: اگر کسی خودسرانه و بدون فکر عمل کند، ممکن است نتیجه‌ای ناپخته و ناخواسته به بار آورد.
طالعت گشت بی‌شکی منحوس
بخت میمون تو شود منکوس
هوش مصنوعی: سرنوشت تو به طرز مشکوکی دچار بدی شده است، بخت خوش تو هم به سمت بدی خواهد رفت.
آنکه از نقش اوت عار آید
پی دخترت خواستار آید
هوش مصنوعی: کسی که از تصویر او احساس شرم می‌کند، به خاطر تو خواستگاری می‌کند.
خان و مان تو پر ز عار شود
خانه از بهر وی حصار شود
هوش مصنوعی: خانه و زندگی تو به نشان عیب و ننگ پر می‌شود، و به خاطر او منزلتت به حصاری تبدیل می‌شود.
برکس ایمن مباش، زان پس تو
که نیابی امین برو کس تو
هوش مصنوعی: بر کسی که به او اعتماد نداری، ایمن نباش؛ زیرا اگر روزی به نیازش بیفتی، کسی برای تو نخواهد بود.
هیچ‌کس را به خود نیاری خواند
گوز بر گنبد ایچ کس نفشاند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس را به خود دعوت نکن، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند به گنبد آسمان نفشاند.
مرد مهمان به خان نیاری برد
نکند امن بر عرابی کرد
هوش مصنوعی: مرد مهمان به خانه کسی نمی‌رود مگر آنکه احساس امنیت کند و در دلش آرامش باشد.
آتش و پنبه جفت کی گردد
خان و مانت به جمله فی گردد
هوش مصنوعی: آتش و پنبه هرگز با هم سازگار نمی‌شوند. زندگی و آسایش تو نیز نمی‌تواند با چیزهایی که به تو آسیب می‌زنند، در کنار هم وجود داشته باشد.
گر غلامی خری و گر شاگرد
با وی از ناکسی برآید گرد
هوش مصنوعی: اگر تو بنده‌ای از بنده‌ها باشی یا شاگردی در کنار او، از گمنامی و بی‌اعتنایی به جایی نمی‌رسی.
زود دامادیت طمع دارد
خویشتن را ز خانه پندارد
هوش مصنوعی: عاجزی که در عزم ازدواج دارد، به زودی به خود می‌بالد و خانه خود را مانند یک قصر می‌بیند.
چه نکو گفت آن بزرگ استاد
که وی افکند شعر را بنیاد
هوش مصنوعی: استاد بزرگ به زیبایی فرمود که او اساس شعر را گذاشت.
کانکه را دختر است جای پسر
گرچه شاهست هست بد اختر
هوش مصنوعی: کسی که دختر دارد، اگرچه به مقام شاهی برسد، در واقع بدشانس است.
وآنکه او را دهیم ما صلوات
گفت کالمکرمات دفن بنات
هوش مصنوعی: هر کسی که بر او درود بفرستیم، مانند آن است که بزرگواری را در دل خود جا داده‌ایم و به خوبی از او یاد کرده‌ایم.
چون بود با بنات نعش فلک
بر زمین جفت نعش به بی‌شک
هوش مصنوعی: زمانی که ستاره‌ها با همعصبان خود در آسمان هم‌نشینی کنند، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان از مرگ و فراق بر زمین استثنایی دید.
بر فلک چون بنات با نعش است
بر زمین هم بنات بر نعش است
هوش مصنوعی: در آسمان مانند دختران، جنازه‌ها نشسته‌اند و بر زمین نیز دختران، بر جنازه‌ها حضور دارند.
هرکرا دختر است خاصه فلاد
بهتر از گور نبودش داماد
هوش مصنوعی: هر کسی که دختر دارد، به ویژه اگر او از نسل خوب باشد، برایش بهتر است که داماد نباشد تا به جای گور و مرگ، دوری از زندگی را تجربه کند.

حاشیه ها

1403/06/29 20:08
احمد رحمت‌بر

در بیت یازدهم منظور از بزرگ استاد، فردوسی است. 

بیت دوازدهم هم اشاره به این بخش از شاهنامه دارد:

هنگامی که افراسیاب از شیفتگی دخترش منیژه به بیژن، دلاور ایرانی، آگاهی می‌یابد و در می‌یابد که «ز ایزان گزیده ست جفت»:

برآشفت و این داستان باز گفت/ به دست از مژه خون مژگان برفت

کرا از پس پرده دختر بود/ اگر تاج دارد بداختر بود

1403/06/29 23:08
احمد رحمت‌بر

بیت ۱۳:

در کتاب حدیث ابی الفضل الزهری، حدیث ۷۱۰ چنین آمده است: 

ابْنِ عَبَّاسٍ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: لَمَّا عُزَّیَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، ⦗٦٤٨⦘ عَلَی رُقْیَةَ امْرَأَةِ عُثْمَانَ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ، دَفْنُ الْبَنَاتِ مِنَ الْمَکْرُمَاتِ»

ابن عباس روایت می‌کند که هنگامی که رسول خدا بر رقیه دخترش که زن عثمان (خلیفه سوم) بود عزادار بود، گفت: الحمدلله، دفن دختران از کارهای نیکوست.