بخش ۹ - حکایة فی عفوالملک و عدله
احنف قیس بهر جمعی اسیر
گفت کین بستگان برِ تو امیر
گر بحقند بسته حلمت کو
ور خود از باطلند علمت کو
عفو کان هست اصل دینداری
از برای چه روز میداری
تو ظفر خواستی خدایت داد
او ز تو عفو خواست ناری یاد
هست نزد خدای و خلق ای شاه
شکر قدرت قبول عذر گناه
علم او نوش حلمشان بچشید
علم او بار جُرمشان بکشید
بخش ۸ - حکایت زن دادخواه با سلطان محمود: آن شنودی که بود چون در خوردبخش ۱۰ - در وصف بدان گوید: من ندانم ز جملهٔ اشرار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
احنف قیس بهر جمعی اسیر
گفت کین بستگان برِ تو امیر
هوش مصنوعی: احنف قیس برای افرادی که اسیر شده بودند، گفت که این بستگان تو هستند و تو بر آنها امیر و فرمانروا هستی.
گر بحقند بسته حلمت کو
ور خود از باطلند علمت کو
هوش مصنوعی: اگر حقیقت دارند، حوصلهات کجاست و اگر از باطلند، علم و آگاهیات کجا است؟
عفو کان هست اصل دینداری
از برای چه روز میداری
هوش مصنوعی: عفو و بخشش یکی از اصول اساسی دینداری است. برای چه روزی منتظر هستی تا این ویژگی را به کار بگیری؟
تو ظفر خواستی خدایت داد
او ز تو عفو خواست ناری یاد
هوش مصنوعی: اگر تو به پیروزی و موفقیت طلبی، خداوند تو را نصرت میدهد. اما اگر تو به دنبال عفو و بخشش هستی، باید یادآوری کنی که آن را از آتش و عذاب دور نگهدار.
هست نزد خدای و خلق ای شاه
شکر قدرت قبول عذر گناه
هوش مصنوعی: خداوند و مردم به شما احترام میگذارند، ای پادشاه. سپاسگوی قدرت شما هستم که میتوانید عذر و گناه را بپذیرید.
علم او نوش حلمشان بچشید
علم او بار جُرمشان بکشید
هوش مصنوعی: دانش او مانند شرابی شیرین است که حلیم و صبوری را به آنان میآموزد و در عین حال، علم او باری از گناه و خطا را بر دوششان میگذارد.