بخش ۳۶ - در حکم راندن پادشاه
پایهٔ قدر آن جهانی جوی
سایه و فرّ آسمانی جوی
همّت اندر نهاد عالی دار
دل ز کار زمانه خالی دار
دست از این آبهای جوی بشوی
شربت از آب حوض کوثری جوی
ملک باقی کمال ساز بُوَد
ملک دنیا خیال باز بود
نیست این ملک دهر را حاصل
ملک بقی طلب برآن نه دل
دل چه بندی در این سرای مجاز
همت پست کی رسد به فراز
اوست مقصود هر دو عالم تو
زو تسلی رسد بدین غم تو
به سگان مان برای مرداری
سایه و فرّ استخوان خواری
امر و نهی زمانه خوابی دان
سرِ آبش تو چون سرابی دان
تشنه چون زی سراب روی نهاد
پشت اقبال در برو بگشاد
چکنی پنج روزه ملک خیال
کز پی تست ملک عزّ و جلال
به سراب از سرِ طمع مشتاب
زانکه نبود سراب را پایاب
صدهزاران جنیبت اندر زین
هست پیش سرای پردهٔ دین
اوت ره داد اوت شه دارد
اوت برداشت او نگه دارد
تخت تو بر رخ زمین عارست
گردن چرخ بهر این کارست
کام زخم زمانه کام تراست
اشهب و ادهمش لگام تراست
بخش ۳۵ - در سیاست پادشاه: ملک چون بوستان نخندد خوشبخش ۳۷ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه: پای برنه بر آسمان سرمست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پایهٔ قدر آن جهانی جوی
سایه و فرّ آسمانی جوی
هوش مصنوعی: قدرت و ارزش زندگی در این دنیاست، که تحت سایهی رحمت و نعمتهای الهی قرار دارد.
همّت اندر نهاد عالی دار
دل ز کار زمانه خالی دار
هوش مصنوعی: برای داشتن ارادهای قوی، دل و روح خود را از مشغلههای دنیوی خالی کن و به کارهای بزرگ و معنوی فکر کن.
دست از این آبهای جوی بشوی
شربت از آب حوض کوثری جوی
هوش مصنوعی: از این آبهای جوی دوری کن و از آب حوض کوثر که شربت خوشمزهای دارد بنوش.
ملک باقی کمال ساز بُوَد
ملک دنیا خیال باز بود
هوش مصنوعی: فرمانروایی که همیشگی و پایدار است، به کمال میرسد، در حالی که فرمانروایی دنیا تنها یک خیال و تصور گذراست.
نیست این ملک دهر را حاصل
ملک بقی طلب برآن نه دل
هوش مصنوعی: این جهان هیچگاه به پایدار بودن و املاک مادی نمیارزد. بهتر است دل را به طلب چیزی بالاتر و ماندگارتر مشغول کنیم.
دل چه بندی در این سرای مجاز
همت پست کی رسد به فراز
هوش مصنوعی: دل چرا اینجا در این دنیا به فریب و ظاهر مشغول است؟ انسان با نیت ضعیف و کمتوانی هرگز نمیتواند به اوج و بلندای واقعی دست یابد.
اوست مقصود هر دو عالم تو
زو تسلی رسد بدین غم تو
هوش مصنوعی: او هدف و مقصد هر دو جهان است و از اوست که تسلی و آرامش در این اندوه تو به دست میآید.
به سگان مان برای مرداری
سایه و فرّ استخوان خواری
هوش مصنوعی: به برخی از سگها اجازه داده میشود که در کنار لاشهها و بقایای مرده فعالیت کنند و از استخوانها تغذیه کنند.
امر و نهی زمانه خوابی دان
سرِ آبش تو چون سرابی دان
هوش مصنوعی: زمانه که دائم در حال تغییر و تحول است، تو نباید به آنچه که میگوید (امر و نهیهایش) خیلی توجه کنی، چون اینها مانند سراب هستند که واقعیت نداشته و در واقعیت وجود ندارند.
تشنه چون زی سراب روی نهاد
پشت اقبال در برو بگشاد
هوش مصنوعی: زمانی که تشنهای به چشمه سراب نزدیک میشوی، در واقع به جایی میروی که ظاهراً آب دارد، اما حقیقتاً چیزی جز فریب نیست. اگر به صورت خودت در این سراب نگاه کنی و به زندگیات تکیه کنی، درها به روی تو باز خواهد شد.
چکنی پنج روزه ملک خیال
کز پی تست ملک عزّ و جلال
هوش مصنوعی: خود را در خیال و آرزو غرق کردهای و هر روز به جستجوی قدرت و بزرگی که به دنبالش هستی، میپردازی.
به سراب از سرِ طمع مشتاب
زانکه نبود سراب را پایاب
هوش مصنوعی: به دنبال سراب نرو زیرا که سراب هیچگاه به حقیقت نمیرسد و پایانی ندارد.
صدهزاران جنیبت اندر زین
هست پیش سرای پردهٔ دین
هوش مصنوعی: در دنیای معنوی و عرفانی، هزاران جنبه و جنایت از وجود انسانها در برابر درگاه دین و حقیقت حاضر است. این امر اشاره به چالشها و مسائل مختلفی دارد که انسانها در پی درک و رسیدن به حقیقت الهی با آن مواجهند.
اوت ره داد اوت شه دارد
اوت برداشت او نگه دارد
هوش مصنوعی: او به تو راهی را نشان میدهد، او دارای مقام و اعتبار است، او کسی است که از تو حمایت میکند و تو را در کنار خود نگه میدارد.
تخت تو بر رخ زمین عارست
گردن چرخ بهر این کارست
هوش مصنوعی: تخت تو بر روی زمین زینت و زیبایی است و برای این کار، آسمان به خود میبالد.
کام زخم زمانه کام تراست
اشهب و ادهمش لگام تراست
هوش مصنوعی: زمانه به تو آسیب زده و آن زخمها حالا بر زندگی تو تسلط دارند و تو همچنان در کنترل آن زخمها هستی.