هوش مصنوعی: روزی یکی از افراد مورد اعتماد به نقیبی گفت که در صفی از جنگجویان، صد نفر پیاده به صف آمده‌اند.

هوش مصنوعی: او داستان راستگو را به یادگار گذاشت و با گروهی از سواران، به صف یگانگی پیوست.

هوش مصنوعی: وقتی او این وضعیت را دید، احساس گرما کرد و به او گفت: "ای کسی که اینگونه هستی و چنین ویژگی‌هایی داری."

هوش مصنوعی: در این لحظه، ای شخص شرور و بدکار، من به تو گفتم که به حالت ضعیف و بدون قدرت آمده‌ام و از درختی بالا نرفته‌ام.

هوش مصنوعی: وقتی نقیب این سخن را از او شنید، به خوبی فهمید که چیز پاک و خالص از چیز ناپاک و آلوده قابل تشخیص است.

هوش مصنوعی: نگو به من که حالت گرفته است، چون به زودی خودت می‌بینی که چه اتفاقی می‌افتد.

هوش مصنوعی: اگر از بدی‌های تو و نیز از مردانه‌گی‌ات دور شوند، هم فقیر می‌شوند و هم تنها.

هوش مصنوعی: علامت و اراده شاهان به کجا می‌نگرد؟ آن‌ها که با قدم‌هایی محکم و آماده، و با سرهایی پر از شجاعت و انرژی به سمت هدف‌های خود پیش می‌روند.

هوش مصنوعی: کسی که نیکو سرشت نیست، چگونه می‌تواند رفیق خوب داشته باشد؟ و هم چنین، کسی که از خدای خود دور است، چگونه می‌تواند از رحمت و نعمت‌های او بهره‌مند شود؟

هوش مصنوعی: طلا از آهن باارزش‌تر است و به همین خاطر، کاهن به دلیل ترس از شاه، مضطرب و لرزان شده است.

هوش مصنوعی: یک نظر نادرست و خیالاتی درباره سلطنت و دین مانند دوستی بد است که بر روی جسم انسان سایه می‌اندازد.