بخش ۲۵ - در حلم پادشاه و احتمال از زیردستان
بشنو تا ابوحنیفه چه گفت
صفّهٔ عقل خویش را چون رُفت
که سفیهی چو داد دشنامش
گشت خامش ز گفتن خامش
گفت از این ژاژ او چه آزارم
آنچه او گفت بیش بنگارم
گر چنانم بشویم آن از خود
ورنهام با بدی چه گویم بَد
زو بهم چونکه عیب خود جویم
ورنه چه او چه من که بد گویم
مرد دیندار همچنین باشد
کز برون وز درونش دین باشد
نه خرد جُستن مراد خودست
از دو بد به گزین کنی خردست
گرچه با خام طبع تو نپزد
تو چنان زی برو که از تو سزد
گر کسی عیب تو کند بشنو
وآنچه عیبست جملگی بدرو
باغ دل را تو از بدی کن پاک
تا برآید نهال تو چالاک
گر کند عیب از دو بیرون نیست
یا بُوَد یا نه بر دو رای مایست
گر بود عیب آن ز خود بدرَو
ور نباشدت آن سخن به دو جو
گر تو معیوبی آن بشو از هوش
ور نهای ژاژ او میار به گوش
خلق اگر در تو خست ناگه خار
تو گل خویش ازو دریغ مدار
آنکه دشنام دادت از سرِ خشم
خاک پایش گزین چو سرمهٔ چشم
وانکه بد گفت نیکویی گویش
ور نجوید ترا تو میجویش
آنکه زَهرت دهد بدو ده قند
وانکه از تو بُرد درو پیوند
وانکه سیمت نداد زر بخشش
وانکه پایت برید سر بخشش
همه را در محلّ خویش بدار
هیچکس را ز خوی بد مازار
تا بوی در کنار وصل و فراق
دفتری از مکارم الاخلاق
هست در دین و ملک ظلم و محال
همچو در جسم و جان و با و وبال
بخش ۲۴ - در پند و نصیحت پادشاه گوید: همه خلق آنچه ماده وانچه نرندبخش ۲۶ - در عدالت و ستم ناکردن: شاه چون بستد از رعیّت نان
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بشنو تا ابوحنیفه چه گفت
صفّهٔ عقل خویش را چون رُفت
هوش مصنوعی: بشنو چه چیزی را ابوحنیفه گفت وقتی که قدرت تفکر و عقل خود را از دست داد.
که سفیهی چو داد دشنامش
گشت خامش ز گفتن خامش
هوش مصنوعی: چنانچه کسی به تو ناسزا گفت، خاموشی و سکوت بهتر است، زیرا جواب دادن به او تنها بر بیخود بودن او میافزاید.
گفت از این ژاژ او چه آزارم
آنچه او گفت بیش بنگارم
هوش مصنوعی: آنچه او میگوید برای من اهمیتی ندارد و به من آسیبی نمیزند. من در جواب او بیشتر مینویسم و برایش دلیل میآورم.
گر چنانم بشویم آن از خود
ورنهام با بدی چه گویم بَد
هوش مصنوعی: اگر به آن حالتی که میخواهم برسم، از خودم میشوم و اگر نه، نمیدانم با بدی چه بگویم.
زو بهم چونکه عیب خود جویم
ورنه چه او چه من که بد گویم
هوش مصنوعی: اگر بخواهم عیب خود را پیدا کنم، باید به خودم توجه کنم، در غیر این صورت چه او و چه من نمیتوانیم همدیگر را بد بگوییم.
مرد دیندار همچنین باشد
کز برون وز درونش دین باشد
هوش مصنوعی: مرد با ایمان باید به گونهای باشد که دین او نهتنها در ظاهر بلکه در باطن و درونش نیز وجود داشته باشد.
نه خرد جُستن مراد خودست
از دو بد به گزین کنی خردست
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به خواستهات برسی، لازم نیست که از راههای نادرست استفاده کنی. انتخابهای عاقلانه و درست نشانهٔ خرد توست.
گرچه با خام طبع تو نپزد
تو چنان زی برو که از تو سزد
هوش مصنوعی: اگرچه شاید تو به دلیل نداشتن تجربیات کافی به نتیجه نرسی، اما باید به گونهای زندگی کنی که شایستهات باشد.
گر کسی عیب تو کند بشنو
وآنچه عیبست جملگی بدرو
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو انتقاد کند، به حرفهای او گوش بده و اگر عیبی در خود میبینی، تمام آن را از خودت دور کن.
باغ دل را تو از بدی کن پاک
تا برآید نهال تو چالاک
هوش مصنوعی: باید قلب خود را از ناپاکیها پاکسازی کنی تا جوانههای امید و نشاط در آن به خوبی رشد کند.
گر کند عیب از دو بیرون نیست
یا بُوَد یا نه بر دو رای مایست
هوش مصنوعی: اگر عیب از دو طرف برطرف شود، دیگر نمیتواند وجود داشته باشد یا نیست، پس بر دو نظر نباید تکیه کرد.
گر بود عیب آن ز خود بدرَو
ور نباشدت آن سخن به دو جو
هوش مصنوعی: اگر عیب و نقص آن از خود انسان باشد، بینهایت معذور است؛ اما اگر آن سخن از دیگری باشد، نباید به آن توجه کرد.
گر تو معیوبی آن بشو از هوش
ور نهای ژاژ او میار به گوش
هوش مصنوعی: اگر تو نقصی داری، به آن عیب توجه کن و از هوش و خرد دوری کن، اما اگر عیب نداری، حرف بیمخل را به گوش دیگران نرسان.
خلق اگر در تو خست ناگه خار
تو گل خویش ازو دریغ مدار
هوش مصنوعی: اگر مردم در مورد تو بیاعتنایی یا خست به خرج دهند، نگذار که محبت و خوبیهای خود را از آنها دریغ کنی.
آنکه دشنام دادت از سرِ خشم
خاک پایش گزین چو سرمهٔ چشم
هوش مصنوعی: اگر کسی در حال عصبانیت به تو فحش داد، باید او را مانند سرمهای برای چشمانت با ارزش و با احترام در نظر بگیری.
وانکه بد گفت نیکویی گویش
ور نجوید ترا تو میجویش
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی درباره تو بد بگوید، به جای اینکه به او پاسخ دهی یا به آن توجه کنی، تلاش کن تا خوبیها و نکات مثبت خود را بگویی و به دنبال آن باشی. همچنین این نشان میدهد که در نهایت خوبها تو را پیدا خواهند کرد و تو را به سمت خود جذب خواهند کرد.
آنکه زَهرت دهد بدو ده قند
وانکه از تو بُرد درو پیوند
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو تلخی و زهر دهد، تو به او قند و شیرینی ببخش. و اگر کسی از تو چیزی بگیرد و با تو رابطهای ایجاد کند، باید با او پیوند برقرار کنی.
وانکه سیمت نداد زر بخشش
وانکه پایت برید سر بخشش
هوش مصنوعی: کسی که به تو طلا و سیم ندهد و چیزی برای بخشش نداشته باشد، هرگز نمیتواند به تو خدمتی کند.
همه را در محلّ خویش بدار
هیچکس را ز خوی بد مازار
هوش مصنوعی: هر کسی را در جایگاه خود نگهدار و هیچکس را به خاطر بدیهای خود اذیت نکن.
تا بوی در کنار وصل و فراق
دفتری از مکارم الاخلاق
هوش مصنوعی: تا زمانی که عطر وصل و جدایی در کنار هم باشد، کتابی از ویژگیهای نیکو و اخلاقی در دست داریم.
هست در دین و ملک ظلم و محال
همچو در جسم و جان و با و وبال
هوش مصنوعی: در دین و حکومت، ظلم و نادرستی وجود دارد، همچنان که در جسم و جان و در زندگی مشکلات و خطراتی هست.