گنجور

بخش ۸ - در صفت مرگ پیامبران علیهم‌السّلام

تا بگوید ز انبیا و رسل
چون گرفتم به قهر بر سر پُل
تا بگوید که شیث و آدم را
چون بریدم ز جسمشان دم را
تا بگوید ز کشتن هابیل
که ستم کرد بر تنش قابیل
تا بگوید ز نوش و نوح و لمک
مردن زار و رفتن هریک
تا بگوید ز هود وز صالح
راحت و رنج ناصح و طالح
تا بگوید ز حال ابراهیم
جور نمرود و آن عذاب الیم
حال اسحاق و حال اسماعیل
هاجر و ساره و آل اسرائیل
قصّهٔ رنج یوسف از اخوان
صبر یعقوب و خانهٔ احزان
تا بگوید ز مبتلا ایّوب
دل و جان در عنا و دا مکروب
حال الیاس و یوشع و ذوالکفل
یافته هریک از کفایت کفل
تا بگوید ز موسی و هارون
آل عمران و حوت با ذوالنون
تا بگوید ز گرِیهٔ داود
ناله و آب چشم و طول سجود
تا بگوید ز ملکت پسرش
سایه از پرّ مرغ کرد سرش
انس و جن مر ورا شده مطواع
باد چون مرکبی مطیع و مطاع
تا بگوید ز اشمویل و شعیب
پاکشان جیب و دامن از همه عیب
کالب و دانیال و لوط و خضر
شده هریک ز قوم خویش ضجر
پند لقمان و سرگذشت یسع
دین و دل در ورع بری ز طمع
تا بگوید ز لشکر کفّار
زکریّا بریده از منشار
تا بگوید ز عصمت یحیی
تا بگوید ز نالهٔ عیسی
تا بگوید ز سیّد سادات
که ز ما بر روان او صلوات
احمد مرسل آنکه فضل احد
کرده بر جمله انبیاش اوحد
آفتاب مساجد و خلوات
از حق او را صلوة در صلوات
شیخ ابوبکر و عمّر و عثمان
حیدر آن شیر خالق سبحان
تا بگوید ز حال میرحسن
وآن همه خصم چیره بر یک تن
واندر آن کار پور بوسفیان
یک زمان مر ورا نداده امان
از زنی خواست استعانت و عون
تا شد او هم جلیس با فرعون
تا بگوید ز کربلا و حسین
آن نبی را چو قلب و همچون عین
تا بگوید ز قوم پر شر و شین
شده راضی به قتل میرحسین
شده در نار قاتل و مقتول
رفته با مرتبت به نزد رسول
کربلا گشته گورخانه ورا
کرده تیر عدو نشانه ورا
زان برآوردن هلاک و دمار
از نژاد امیّهٔ خونخوار
تا بگوید که بهر آتش و آب
آب فرعون چون ببردم از آب
تا بگوید ز موت و بعث عُزیر
از بشر آن رخ آوریده به خیر
حال اصحاب کهف و دقیانوس
قصّهٔ تبخلوس و شهر فسوس
تا بگوید ز عاد و عاد نژاد
که به بادش چگونه کردم باد
تا بگوید ز زخم ناگاهان
بر سرِ رهبران ز گمراهان
زان در آوردن رسول از در
زان برون کردن فضول از سر
زان ببردن عروس نیکو روی
ناگهان از کنار زیبا شوی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا بگوید ز انبیا و رسل
چون گرفتم به قهر بر سر پُل
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فردی می‌خواهد بیان کند که به چه دلیل از پیامبران و فرستادگان خداوند در برابر پل و موانع عبور کرده و به سختی‌ها غلبه کرده است. او به نوعی به قدرت خود در مقابله با چالش‌ها اشاره می‌کند.
تا بگوید که شیث و آدم را
چون بریدم ز جسمشان دم را
هوش مصنوعی: تا به ما بگوید که شیث و آدم را چگونه از جسمشان جدا کردم و جانشان را گرفتم.
تا بگوید ز کشتن هابیل
که ستم کرد بر تنش قابیل
هوش مصنوعی: این جمله به داستان معروف هابیل و قابیل اشاره دارد. قابیل که برادر هابیل است، به دلیل حسادت و ستم، برادرش را به قتل رساند. در واقع این عبارت به بیان جنایت و ظلمی که بر هابیل رفته، می‌پردازد و نشان‌دهنده‌ی عواقب منفی حسادت و کینه‌توزی است.
تا بگوید ز نوش و نوح و لمک
مردن زار و رفتن هریک
هوش مصنوعی: این بیت به مرگ و بی‌کسی انسان‌ها اشاره دارد و بیان می‌کند که هر یک از شخصیت‌های تاریخی و افسانه‌ای مانند نوش، نوح و لمک با غم و اندوه خاصی از دنیا رفته‌اند. این جمله نشان‌دهنده این است که مرگ، تجربه‌ای مشترک و اجتناب‌ناپذیر برای همه انسان‌هاست، صرف‌نظر از مقام و جایگاه‌شان.
تا بگوید ز هود وز صالح
راحت و رنج ناصح و طالح
هوش مصنوعی: این جمله به نقل از داستان‌ها و تجربیات دو شخصیت مختلف به نام‌های هود و صالح اشاره دارد و به این موضوع می‌پردازد که چگونه می‌توان از زندگی آن‌ها در زمینه‌های راحتی و رنج درس گرفت. همچنین به دو نوع شخصیت، یکی ناصح (دلسوز) و دیگری طالح (بد) اشاره می‌کند که نشان‌دهنده تفاوت در رفتار و نتایج زندگی انسان‌هاست.
تا بگوید ز حال ابراهیم
جور نمرود و آن عذاب الیم
هوش مصنوعی: داستان ابراهیم و ظلم نمرود را بازگو می‌کند و عذاب سنگینی که بر او رفت.
حال اسحاق و حال اسماعیل
هاجر و ساره و آل اسرائیل
هوش مصنوعی: وضعیت اسحاق و اسماعیل، هاجر و ساره و همچنین خاندان اسرائیل.
قصّهٔ رنج یوسف از اخوان
صبر یعقوب و خانهٔ احزان
هوش مصنوعی: داستان سختی‌های یوسف از صبر برادرانش و اندوه یعقوب و منزل پر از غم و غصه روایت می‌کند.
تا بگوید ز مبتلا ایّوب
دل و جان در عنا و دا مکروب
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالتی می‌پردازد که فردی دچار گرفتاری و دردسر است. او در عذاب و رنج است و به نظر می‌رسد که به علت بیماری و مصیبت، از درون و بیرون به شدت تحت فشار قرار دارد. این احساس پیچیده، نوعی نشان‌دهنده ناتوانی و عجز در مقابله با سختی‌هاست.
حال الیاس و یوشع و ذوالکفل
یافته هریک از کفایت کفل
هوش مصنوعی: حال الیاس و یوشع و ذوالکفل به این اشاره دارد که هر یک از این شخصیت‌ها به نوعی از حمایت و کفایت برخوردار بوده‌اند. به عبارت دیگر، هر کدام از این پیامبران در مقام خود به طور کامل و شایسته وظایفشان را انجام داده‌اند و به یکی از ویژگی‌های ویژه‌ای که داشتند، نائل آمده‌اند.
تا بگوید ز موسی و هارون
آل عمران و حوت با ذوالنون
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به داستان‌های موسی و هارون از نسل عمران و همچنین یادآوری یونس نبی (ذوالنون) و ماجرای او می‌شود. این افراد همگی از پیامبران بزرگ و مهم در تاریخ ادیان شناخته می‌شوند و هر کدام نقش‌های خاصی در هدایت بشر داشتند. هنرمند در اینجا به تبیین و گفتن داستان‌های این شخصیت‌ها و نیکی‌هایشان پرداخته است.
تا بگوید ز گرِیهٔ داود
ناله و آب چشم و طول سجود
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف احساسات عمیق و غم‌انگیز اشاره دارد که از گریه و ناله داود ناشی می‌شود. او به اندازه‌ای از درد و اندوه پر شده که آب چشمش جاری شده و سجده‌های طولانی‌اش نمایانگر تسلیم و ایمانی عمیق است.
تا بگوید ز ملکت پسرش
سایه از پرّ مرغ کرد سرش
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که پسر ملکت، بر سرش سایه‌ای مانند پرنده‌ای را به وجود آورده است. به عبارتی، او با کارهایی که انجام می‌دهد، به نوعی نگرانی و سایه‌ای از نفوذ و قدرت را ایجاد می‌کند.
انس و جن مر ورا شده مطواع
باد چون مرکبی مطیع و مطاع
هوش مصنوعی: دوستان و دشمنان از همه طرف به راحتی و با تسلط با هم ارتباط برقرار می‌کنند، مانند یک مرکب که به خوبی رام و فرمان‌بردار است.
تا بگوید ز اشمویل و شعیب
پاکشان جیب و دامن از همه عیب
هوش مصنوعی: این بیت به معرفی شخصیت‌های برجسته‌ای اشاره دارد که خلوص و پاکی‌شان باعث شده که از هر ناپاکی و عیب دور باشند. آنها به گونه‌ای زندگی کرده‌اند که در نظر جامعه و مردم، مظهر نیکی و پاکی به حساب می‌آیند.
کالب و دانیال و لوط و خضر
شده هریک ز قوم خویش ضجر
هوش مصنوعی: هر یک از شخصیت‌های کالب، دانیال، لوط و خضر از قوم و سرزمین خود جدا شده‌اند و به نوعی به ناامیدی یا خستگی رسیده‌اند.
پند لقمان و سرگذشت یسع
دین و دل در ورع بری ز طمع
هوش مصنوعی: پند لقمان و داستان یسع را فراموش نکن و دل خود را از طمع و خواهش‌های بیجا آزاد کن.
تا بگوید ز لشکر کفّار
زکریّا بریده از منشار
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به آن است که زکریا، از لشکر دشمنان، به طرز ناراحت کننده‌ای جدا شده و این جدایی شبیه به بریده شدن از یک اره است. این تصویر به نوعی نشان‌دهنده‌ی درد و سختی ناشی از جدایی و تنهایی است.
تا بگوید ز عصمت یحیی
تا بگوید ز نالهٔ عیسی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سخن از پاکی و معصومیت یحیی و همچنین از فریاد و ناله‌های عیسی صحبت می‌کند. در واقع، اشاره به ویژگی‌های معنوی و روحانی این دو پیامبر دارد و نشان‌دهنده اهمیت و تاثیر آنان در زندگی بشر است.
تا بگوید ز سیّد سادات
که ز ما بر روان او صلوات
هوش مصنوعی: تا بگوید از سید سادات که بر روح او صلوات می‌فرستیم.
احمد مرسل آنکه فضل احد
کرده بر جمله انبیاش اوحد
هوش مصنوعی: احمد، فرستاده‌ای است که خداوند بر او فضیلت‌هایی قرار داده است که موجب برتری او نسبت به تمام پیامبران دیگر می‌شود.
آفتاب مساجد و خلوات
از حق او را صلوة در صلوات
هوش مصنوعی: نور و روشنی مساجد و مکان‌های عبادت از طاعت و بندگی خدا سرچشمه می‌گیرد، و بر این بندگی، درودهایی نازل می‌شود.
شیخ ابوبکر و عمّر و عثمان
حیدر آن شیر خالق سبحان
هوش مصنوعی: این بیت به شخصیت‌های برجسته تاریخ اسلام اشاره دارد. به نوعی به چهار نفر از بزرگ‌ترین صحابه پیامبر اشاره می‌کند که هر یک نقش مهمی در ترویج و گسترش دین اسلام داشتند. شیخ ابوبکر، عمر، عثمان و علی(ع) به عنوان الگوهای رهبری و شجاعت شناخته می‌شوند. مقصود از "شیر" نیز نشان‌دهنده قوت و دلیر بودن آن‌ها در دفاع از ایمان و اصول اسلامی است.
تا بگوید ز حال میرحسن
وآن همه خصم چیره بر یک تن
هوش مصنوعی: این بیت به وضعیت میرحسن اشاره دارد که در شرایطی دشوار و زیر فشار خصم‌ها قرار گرفته است. او می‌خواهد بیان کند که چگونه این فرد با وجود این همه دشمن، همچنان مقاومت می‌کند.
واندر آن کار پور بوسفیان
یک زمان مر ورا نداده امان
هوش مصنوعی: در آن کار، فرزند بوسفیان به او فرصتی نداده و او را در مضیقه قرار داده است.
از زنی خواست استعانت و عون
تا شد او هم جلیس با فرعون
هوش مصنوعی: از زنی کمک و یاری خواسته شد تا او نیز همراه فرعون قرار گیرد.
تا بگوید ز کربلا و حسین
آن نبی را چو قلب و همچون عین
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی اشاره دارد به نقش و اهمیت کربلا و امام حسین (ع) در دین و تاریخ اسلام. در اینجا بیان می‌شود که کربلا و حسین، همچون قلب و چشمی برای نبی (پیامبر) هستند؛ یعنی این واقعه و شخصیت، در وجود پیامبر و رسالت او نقشی بنیادی و اساسی دارند.
تا بگوید ز قوم پر شر و شین
شده راضی به قتل میرحسین
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی به نارضایتی و آشفتگی در میان گروهی از مردم اشاره دارد که به خاطر مخالفت با شخصی خاص، در صدد قضاوت و تصمیم‌گیری درباره او هستند. در اینجا، اشاره به نیت و رفتارهای منفی و پرتنش این گروه وجود دارد.
شده در نار قاتل و مقتول
رفته با مرتبت به نزد رسول
هوش مصنوعی: در آتش جنگ، قاتل و مقتول هر دو با حالتی ویژه و با احترام به نزد پیامبر رفته‌اند.
کربلا گشته گورخانه ورا
کرده تیر عدو نشانه ورا
هوش مصنوعی: کربلا تبدیل به محل دفن شده و دشمن تیرها را به سوی او نشانه گرفته است.
زان برآوردن هلاک و دمار
از نژاد امیّهٔ خونخوار
هوش مصنوعی: از آن زمان، نابودی و ویرانی از نسل امیّه‌ای که خونریزی می‌کنند، به وجود آمد.
تا بگوید که بهر آتش و آب
آب فرعون چون ببردم از آب
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که شعله‌های آتش و جریان آب، قدرت و خطرات خاص خود را دارند. همچنین اشاره دارد به این که چگونه می‌توان از موانع و مشکلات عبور کرد و بر آن‌ها غلبه یافت. به نوعی، این بیت نماد غلبه بر چالش‌ها و تلاش برای پیشرفت است، حتی اگر این چالش‌ها بسیار بزرگ و ترسناک به نظر برسند.
تا بگوید ز موت و بعث عُزیر
از بشر آن رخ آوریده به خیر
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به موضوعی که نشان می‌دهد، روح و انسانیت از مرگ و زندگی دوباره (بعث) عُزیر با برکت و خیر پدیدار شده است. به عبارت دیگر، این سخن در مورد این است که فطرت انسانی، همواره در مسیر خیر و نیکی قرار دارد و از تجربیات مختلف، به زندگی و تجدد جان و باروری می‌رسد.
حال اصحاب کهف و دقیانوس
قصّهٔ تبخلوس و شهر فسوس
هوش مصنوعی: داستان اصحاب کهف و فردی به نام دقیانوس، مربوط به یک داستان قدیمی و عبرت‌آموز از زندگی در شهر فسوس و امتحانات ایمان و صبر است. این داستان به ما می‌آموزد که چگونه ایمان می‌تواند در درازای زمان و در مواجهه با چالش‌ها حفظ شود.
تا بگوید ز عاد و عاد نژاد
که به بادش چگونه کردم باد
هوش مصنوعی: تا بگوید درباره قوم عاد و نسل آن‌ها که چگونه از بینشان بردم و آن‌ها را به باد دادم.
تا بگوید ز زخم ناگاهان
بر سرِ رهبران ز گمراهان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ناگهان و به طور غیرمنتظره‌ای، زخم و آسیب‌هایی که رهبران از گمراهان متحمل شده‌اند، به زبان می‌آید. به بیان دیگر، مشکلات و دشواری‌هایی که این رهبران در نتیجه‌ی راه‌های ناکارآمد یا افراد گمراه تجربه کرده‌اند، آشکار می‌شود.
زان در آوردن رسول از در
زان برون کردن فضول از سر
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که خروج پیامبر از در، نشان‌دهنده‌ی خروج ناپسندها و افکار اضافی از ذهن انسان است. یعنی وقتی فردی راه راست و درست را پیدا کند، ناپاکی‌ها و افکار بی‌فایده از او دور می‌شوند.
زان ببردن عروس نیکو روی
ناگهان از کنار زیبا شوی
هوش مصنوعی: ناگهان، عروس زیبایی از کنار شوهر دل‌خواهش غافلگیرانه دور شد.