بخش ۶۴ - فیالتفکّر والمراقبة فی احوال التصوّف
دست دین کن به علم و عدل قوی
چون سگ پای سوخته چه دوی
این ترا گویم ای لهاوری
کز جمال حریم حق دوری
لیکن آن کس که سینه صاف کند
کعبه بر درگهش طواف کند
تو نهای همچو سیر در یک پوست
برگ تو چون پیاز تو بر توست
یوسف تو هنوز در چاهست
کش نه هنگام افسر و گاهست
مهر نادیده ماه کی شود او
بنده نابوده شاه کی شود او
بنده شو تا دمی زبون باشی
تا بدانی که شاه چون باشی
بد و نیکت ز بیم و اومید است
شب و روزت ز خاک و خورشید است
تو هنوز آنچنان نه ای کز رنگ
از تو دین و خرد ندارد ننگ
هرچه ز آغاز دل به رنج بُوَد
عاقبت ناز و عزّ و گنج بُوَد
چند تر دامنی و لاف و صلف
شرمسارست آدم از تو خلف
تو به آدم به خلقتی مانند
ورنه از راه حق نهای فرزند
خلقتت هست خلقت آدم
لیک معنی آدمی مبهم
مادری را که رستمی زاید
دردِ زه در زمانش بگزاید
گربه بر شیربچه باشد چیر
شیر درّد چو گشت روزی شیر
گرچه آن دم بود ز گربه رمان
گربه زاید به عطسهای پس از آن
تو ز موشان مدار طمع صلاح
کانچه فاسق نباشد اهل فلاح
بخش ۶۳ - التمثیل فیتعلیم الابالغافل لابن الجاهل فیالتصوّف: پسری داشت شیخ ناهمواربخش ۶۵ - در دنیا نابودن به که بودن: یک جهانند زیر این افلاک
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دست دین کن به علم و عدل قوی
چون سگ پای سوخته چه دوی
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که باید با علم و انصاف، تقویت شویم و در راه ایمان تلاش کنیم. مانند سگی که پاهایش زخمی است و به سختی میدود، نباید از مسیر خود منحرف شویم و باید با عزم راسخ به جلو برویم.
این ترا گویم ای لهاوری
کز جمال حریم حق دوری
هوش مصنوعی: ای لهاوری، به تو میگویم که دوری از زیباییهای حریم الهی.
لیکن آن کس که سینه صاف کند
کعبه بر درگهش طواف کند
هوش مصنوعی: اما کسی که دلش را پاک کند، کعبه به دور درگاه او میچرخد.
تو نهای همچو سیر در یک پوست
برگ تو چون پیاز تو بر توست
هوش مصنوعی: تو مانند سیر نیستی که در یک پوست برگ جای بگیرد؛ بلکه مانند پیاز هستی که لایههایش روی هم انباشته شدهاند.
یوسف تو هنوز در چاهست
کش نه هنگام افسر و گاهست
هوش مصنوعی: یوسف هنوز در چاه گرفتار است و زمان ظهور او برای درخشش و رسیدن به مقامش نرسیده است.
مهر نادیده ماه کی شود او
بنده نابوده شاه کی شود او
هوش مصنوعی: اگر مهر و علاقهای به ماه پنهان نباشد، چگونه میتواند چیزی ارزشمند باشد یا سلطنتی به وجود آورد؟
بنده شو تا دمی زبون باشی
تا بدانی که شاه چون باشی
هوش مصنوعی: خودت را تابع و مطیع قرار بده تا لحظاتی از خودت صحبت کنی و بفهمی که مقام سلطنت چگونه است.
بد و نیکت ز بیم و اومید است
شب و روزت ز خاک و خورشید است
هوش مصنوعی: عاقبت کار تو بستگی به ترس و امیدت دارد و زندگیات تحت تأثیر زمین و آفتاب است.
تو هنوز آنچنان نه ای کز رنگ
از تو دین و خرد ندارد ننگ
هوش مصنوعی: تو هنوز به مرحلهای نرسیدهای که رنگ و روی تو باعث ننگ دین و عقل شود.
هرچه ز آغاز دل به رنج بُوَد
عاقبت ناز و عزّ و گنج بُوَد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در ابتدا باعث رنج و زحمت دل شود، در پایان به شادی و نعمت و بزرگی میانجامد.
چند تر دامنی و لاف و صلف
شرمسارست آدم از تو خلف
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسانها به رغم ظاهری که دارند و ادعای بزرگی میکنند، در واقع از اشتباهات و کاستیهای خود شرمنده و خجالتزده هستند. به عبارتی دیگر، ظاهر و ادعاهای افراد میتوانند گمراهکننده باشند و واقعیت درونی آنها متفاوت است.
تو به آدم به خلقتی مانند
ورنه از راه حق نهای فرزند
هوش مصنوعی: اگر تو به انسان بودن و آفرینش خودت اهمیت ندهی، پس به راستی که در مسیر حق قرار نگرفتهای و نمیتوانی فرزندی از آن مسیر باشی.
خلقتت هست خلقت آدم
لیک معنی آدمی مبهم
هوش مصنوعی: خالق تو همان خالق آدم است، اما مفهوم انسان بودن هنوز برای ما روشن نیست.
مادری را که رستمی زاید
دردِ زه در زمانش بگزاید
هوش مصنوعی: مادری که رستم را به دنیا میآورد، در زمان خودش از مشکلات و دردهای زایمان رهایی مییابد.
گربه بر شیربچه باشد چیر
شیر درّد چو گشت روزی شیر
هوش مصنوعی: وقتی که گربه بر روی شیر بچه نشسته باشد، شیر قوی و نیرومند هم دچار درد و مشکل میشود، هر چند که واقعاً میتواند قدرتمند باشد. روزی روزگاری، حتی شیر هم در معرض آسیب و زخم قرار میگیرد.
گرچه آن دم بود ز گربه رمان
گربه زاید به عطسهای پس از آن
هوش مصنوعی: با اینکه در آن لحظه فرار کرد، اما بعد از آن، مثل گربهای که به عطسهای، دوباره به وجود میآید.
تو ز موشان مدار طمع صلاح
کانچه فاسق نباشد اهل فلاح
هوش مصنوعی: به دیگران امید نداشته باش که از چیزهای بیارزش و ناپاک، به خوبی و صلاح دست پیدا کنند، زیرا فقط افراد درستکار و با ایمان به فلاح و رستگاری خواهند رسید.