گنجور

بخش ۶۲ - حکایت در حقیقت تصوّف

صوفیی از عراق با خبری
به خراسان رسید زی دگری
گفت شیخا طیقتان بر چیست
پیرتان این زمان نگویی کیست
راه و آیینتان مرا بنمای
دُرج دُرّت به پیش من بگشای
چیست آیین و رسم و راه شما
به که باشد همه پناه شما
آن خراسانی این دگر را گفت
ای شده با همه مرادی جفت
آن نصیبی که اندر آن سخنیم
بخوریم آن نصیب و شکر کنیم
ور نیابیم جمله صبر کنیم
آرزو را به دل درون شکنیم
گفت مرد عراقی ای سره مرد
این چنین صوفیی نشاید کرد
کین چنین صوفیی بی‌ایمان
اندر اقلیم ما کنند سگان
چون بیابند استخوان بخورند
ورنه صابر بوند و درگذرند
گفت بر گوی تا شما چکنید
که به دل دور از انُده و حزنید
گفت ما چون بُوَد کنیم ایثار
ور نباشد به شکر و استغفار
هم براین گونه روز بگذاریم
بوده نابوده رفته انگاریم
راه ما این بود که بشنودی
این چنین شو که همم تو برسودی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صوفیی از عراق با خبری
به خراسان رسید زی دگری
هوش مصنوعی: یک صوفی از عراق، خبری به خراسان آورد که مربوط به شخص دیگری بود.
گفت شیخا طیقتان بر چیست
پیرتان این زمان نگویی کیست
هوش مصنوعی: شیخ، راه و روش شما چیست؟ و در این زمان، پیر شما کیست که درباره‌اش صحبت نمی‌کنید؟
راه و آیینتان مرا بنمای
دُرج دُرّت به پیش من بگشای
هوش مصنوعی: به من نشان بدهید که چگونه باید بروم و راه و رسم شما را به من بیاموزید، دروازه گرانبهای خود را به روی من باز کنید.
چیست آیین و رسم و راه شما
به که باشد همه پناه شما
هوش مصنوعی: آیین و رسم و راه شما چیست که بتواند همه را به خود پناه دهد؟
آن خراسانی این دگر را گفت
ای شده با همه مرادی جفت
هوش مصنوعی: مرد خراسانی به دیگری گفت: ای دوست، تو که به تمام آرزوهایت رسیده‌ای، به چه حال هستی؟
آن نصیبی که اندر آن سخنیم
بخوریم آن نصیب و شکر کنیم
هوش مصنوعی: هرچه قسمتی از زندگی که در آن هستیم را به دست آورده‌ایم، باید از آن بهره بگیریم و بابتش شکرگزار باشیم.
ور نیابیم جمله صبر کنیم
آرزو را به دل درون شکنیم
هوش مصنوعی: اگر به خواسته‌هایمان نرسیم، صبر خواهیم کرد و آرزوهایمان را در دل نگه می‌داریم.
گفت مرد عراقی ای سره مرد
این چنین صوفیی نشاید کرد
هوش مصنوعی: مرد عراقی گفت: ای مرد با شخصیت، آدمی مثل این صوفی را نباید به چنین حالتی درآورد.
کین چنین صوفیی بی‌ایمان
اندر اقلیم ما کنند سگان
هوش مصنوعی: این صوفیانی که در سرزمین ما هستند و ایمان ندارند، مانند سگان عمل می‌کنند.
چون بیابند استخوان بخورند
ورنه صابر بوند و درگذرند
هوش مصنوعی: وقتی چیزی به دستشان بیاید، آن را می‌خورند، وگرنه با صبوری از آن می‌گذرد.
گفت بر گوی تا شما چکنید
که به دل دور از انُده و حزنید
هوش مصنوعی: بگوید که چه کنید تا خاطر شما از غم و اندوه دور باشد و احساس خوشحالی کنید.
گفت ما چون بُوَد کنیم ایثار
ور نباشد به شکر و استغفار
هوش مصنوعی: اگر ما به ایثار و فداکاری بپردازیم، این کار باید بدون انتظار پاداش و شکرگزاری باشد.
هم براین گونه روز بگذاریم
بوده نابوده رفته انگاریم
هوش مصنوعی: ما نیز روزها را به همین شکل سپری می‌کنیم، گویی که هیچ چیز از گذشته وجود نداشته است و همه چیز به فراموشی سپرده شده است.
راه ما این بود که بشنودی
این چنین شو که همم تو برسودی
هوش مصنوعی: ره ما این است که به گونه‌ای شنوا باشی که همه‌چیز در تو تجلی پیدا کند.

حاشیه ها

1391/08/13 23:11
farivar

بیت 2 : (طریقتان) صحیح است.
بیت 14 : (که هم تو برسودی) صحیح است ،
(همم) اشتباه است.