گنجور

بخش ۶۱ - اندر بیان حال صوفی و ستایش صوفیان فرماید علامة اصحاب التصوّف ان لایسأل ولا ینهر ولا یدّخر

تازه اندر بهار حق صوفیست
سرو بر جویبار حق صوفیست
صورت سرو چیست زی عامه
راست قد تازه‌روی و خوش کامه
صوفیانی که کاسه پردازند
چشم تحقیق را همه گازند
مرد صوفی تصلّفی نبود
خود تصوّف تکلّفی نبود
صوفیانی که اهل اسرارند
در دل نار و بر سر دارند
صوفی آنست کز تمنّی و خواست
گشت بیزار و یک ره برخاست
سه نشانست مرد صوفی را
خواه بصری و خواه کوفی را
اوّل آن کو سؤال خود نکند
بد بُوَد خود سؤال بد نکند
دوم آنک ار کسی ازو خواهد
ماحضر بدهدش که می‌شاید
نکند باطل آن به منّ و اذی
که بیابد عوض به روز جزا
سیوم آن کز جهان شود بیرون
نبود مدّخر ورا افزون
ساز تجهیز او ز نیک و ز بد
هیچ‌گونه معدّ نباشد خود
شادمانه بُوَد به گاه رحیل
نبود خوار همچو مرد معیل
بود آزاد از آنچه بگریزد
وآنچه بدهند خلق نپذیرد
هرچه باید ز کردگار جهان
خواهد و خلق ازو بُوَد به امان
بُوَد از بند جاه و مال آزاد
رخ به سوی جهان بی‌فریاد
همه بی‌خان و مان و بی زن و جفت
نه مقام نشست و معدن خفت
همه بی بارنامه و دلشاد
همه کوتاه‌جامه و آزاد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تازه اندر بهار حق صوفیست
سرو بر جویبار حق صوفیست
هوش مصنوعی: در بهار، زیبایی و طراوتی وجود دارد که همواره یادآور حقیقت است و این زیبایی همچون درخت سرو که بر کنار جویبار قرار دارد، نمادی از روح و حقیقت صوفیانه است.
صورت سرو چیست زی عامه
راست قد تازه‌روی و خوش کامه
هوش مصنوعی: زیبایی و قامت کشیده‌ای که به مانند درخت سروی است، در میان مردم جلوه‌گری می‌کند و چهره‌ای تازه و کامروا دارد.
صوفیانی که کاسه پردازند
چشم تحقیق را همه گازند
هوش مصنوعی: صوفیانی که به کار تزکیه و تعلیم مشغولند، به جای آنکه تنها به استقبال ظواهر بپردازند، باید به عمق مسائل و حقیقت‌ها بنگرند و از سطحی‌نگری پرهیز کنند.
مرد صوفی تصلّفی نبود
خود تصوّف تکلّفی نبود
هوش مصنوعی: مرد کامل و روحانی کسی نیست که فقط به ظاهرسازی و نمایش بپردازد؛ او از عمق وجودش به معنویات می‌پردازد و تصوف او واقعی و عمیق است، نه صرفاً یک سری رسوم و ظواهر.
صوفیانی که اهل اسرارند
در دل نار و بر سر دارند
هوش مصنوعی: صوفیانی که به باطن و حقایق عمیق آگاهند، در دل خود آتش عشق و آگاهی دارند و بر سر خود آراستگی و زینتی از معرفت و حکمت دارند.
صوفی آنست کز تمنّی و خواست
گشت بیزار و یک ره برخاست
هوش مصنوعی: صوفی واقعی کسی است که از آرزوها و خواسته‌های دنیا پرهیز کرده و به یکباره به سوی حق و حقیقت می‌رود.
سه نشانست مرد صوفی را
خواه بصری و خواه کوفی را
هوش مصنوعی: سه ویژگی برای مرد صوفی وجود دارد که او را از دیگران متمایز می‌کند، خواه او بصری باشد یا کوفی.
اوّل آن کو سؤال خود نکند
بد بُوَد خود سؤال بد نکند
هوش مصنوعی: اگر کسی سوال نکند، او در واقع خود را در وضعیتی نادرست قرار داده است. کسیکه سوالی ندارد، نشان می‌دهد که وضعیتش خوب نیست و باید دقت بیشتری کند.
دوم آنک ار کسی ازو خواهد
ماحضر بدهدش که می‌شاید
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از او چیزی را دریافت کند، باید آنچه را که شایسته است به او بدهد.
نکند باطل آن به منّ و اذی
که بیابد عوض به روز جزا
هوش مصنوعی: مبادا عمل نادرستی که با کبر و خودستاگی انجام می‌دهم، به نوعی به من پاداش داده شود و روز قیامت عوض آن را دریافت کنم.
سیوم آن کز جهان شود بیرون
نبود مدّخر ورا افزون
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی کسی از این دنیا خارج می‌شود و به حیات دیگری می‌رود، هیچ چیز ماندگار یا اضافی برای او باقی نخواهد ماند. در واقع، آنچه در این دنیا داریم، فقط مدت کوتاهی با ماست و پس از رفتن، چیزی از آن نمی‌ماند.
ساز تجهیز او ز نیک و ز بد
هیچ‌گونه معدّ نباشد خود
هوش مصنوعی: ساز و افزار او از خوبی و بدی هیچ نوعی از تجهیزات را ندارد.
شادمانه بُوَد به گاه رحیل
نبود خوار همچو مرد معیل
هوش مصنوعی: در زمان جدایی و سفر، شاد و خوشحال باشید و مانند مردی که در تنگنا است، خود را خوار و ناچیز ندانید.
بود آزاد از آنچه بگریزد
وآنچه بدهند خلق نپذیرد
هوش مصنوعی: کسی که از آنچه دیگران به او ارائه می‌دهند فرار کند و چیزی از آن‌ها نپذیرد، آزاد است.
هرچه باید ز کردگار جهان
خواهد و خلق ازو بُوَد به امان
هوش مصنوعی: بر هر چه که نیاز باشد، از خداوند جهان به دست می‌آید و مردم نیز تنها از او در امان هستند.
بُوَد از بند جاه و مال آزاد
رخ به سوی جهان بی‌فریاد
هوش مصنوعی: آزاد شدن از قید و بند قدرت و ثروت، انسان را به سوی دنیایی بدون دردسر و دغدغه هدایت می‌کند.
همه بی‌خان و مان و بی زن و جفت
نه مقام نشست و معدن خفت
هوش مصنوعی: همه در بی‌خانمانی و بدون همراهی و عشق هستند. نه جایی برای نشستن دارند و نه جایی برای استراحت.
همه بی بارنامه و دلشاد
همه کوتاه‌جامه و آزاد
هوش مصنوعی: همه خوشحال و بی‌خبر از مشکلات زندگی هستند و به خاطر سادگی و راحتی در لباس، احساس آزادی می‌کنند.