گنجور

بخش ۵۹ - در طلب کردن از در دلها

درِ دل کوب تا رسی به خدای
چند گردی به گرد بام و سرای
از درِ کار اگر درآیی تو
دانکه بر بام دین برآیی تو
دل کند سوی آسمان پرواز
بام دین را به نردبان نیاز
نردبانی که سوی بام دلست
پایهٔ عرش زیر او خجلست
تنگهای شکر مریز به باغ
که همه باغ طوطی‌اند چو زاغ
طوطیانی چو زاغ پیش تو در
تو فرو ریخته به تنگ شکر
در نهاد و مزاج خویش نگر
لوطیان را چو طوطیان مشمر
این زمان طوطیان جگر خوارند
لیکن الکن به گاه گفتارند
زهرِ جان را به آشیانه برد
شکرت با ذباب‌خانه برد
مرجع جان ز زهر عمر گزای
بازگشت شکر طهارت جای
هیچ باشی چو جفت و فردی تو
همه باشی چو هیچ گردی تو
گر همی یوسفیت باید و جاه
رنجها کش ببر ریاضت چاه
چون سلیمان تو ملک را شایی
که چو یوسف به حسن زیبایی
شادمان باش و چهره را بفروز
خویشتن را به نار جهل مسوز
روبرون نه ز خویش هستی خویش
عزّ خود دان همیشه پستی خویش
گر شوی سال و مه برین منهاج
برنهد بر سرِ تو گردون تاج
اجل نفس در گدایی دان
اصل او را ز پادشایی دان
همچو مردان سبک به کار درآی
تا ببینی هزار شاه گدای
اندرین رَسته بهر رَستن خود
آن فروش ای پسر که کس نخرد
چو سؤالت گزید مرد محال
مر ترا کسب خوبتر ز سؤال
کز صلاحت سلیح هستی تست
چون عمل جای بت‌پرستی تست
چون دل از کم زدنت شاد شود
آنچه آن هست تست باد شود
قامتِ عمر خویش را خم ده
دیدهٔ خشک خویش را نم ده
خم قامت که نم پذیر بُوَد
صد کمان پیش او چو تیر بُوَد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درِ دل کوب تا رسی به خدای
چند گردی به گرد بام و سرای
هوش مصنوعی: به قلب خود بکوب تا به خدا برسی، چند بار که دور بام و خانه بچرخی.
از درِ کار اگر درآیی تو
دانکه بر بام دین برآیی تو
هوش مصنوعی: اگر وارد عرصهٔ کار بشوی، بدان که به اوج و قلهٔ دین و ایمان می‌رسی.
دل کند سوی آسمان پرواز
بام دین را به نردبان نیاز
هوش مصنوعی: دل از زمین کنده می‌شود و به سوی آسمان پرواز می‌کند، و برای دستیابی به دیانت و باورهایش به نردبانی از احتیاجات و نیازها نیاز دارد.
نردبانی که سوی بام دلست
پایهٔ عرش زیر او خجلست
هوش مصنوعی: نردبانی که به سمت دل می‌رود، پایه‌اش باعث شرمندگی عرش خداوند است.
تنگهای شکر مریز به باغ
که همه باغ طوطی‌اند چو زاغ
هوش مصنوعی: به باغ نرو، زیرا درختان و گل‌ها همگی شاداب و زیبا هستند، مثل طوطی‌ها که رنگارنگ و خوش‌آوا هستند. در عوض، زاغ‌ها که سیاه و ناشاداب‌اند، به باغ نمی‌آیند.
طوطیانی چو زاغ پیش تو در
تو فرو ریخته به تنگ شکر
هوش مصنوعی: پرندگان رنگارنگی مانند طوطی که به زاغ تبدیل شده‌اند، در برابر تو همچون تنگ شکر، جمع شده‌اند.
در نهاد و مزاج خویش نگر
لوطیان را چو طوطیان مشمر
هوش مصنوعی: به درون خودت نگاه کن و خود را با خصایص لوطیان مقایسه نکن، زیرا آنها را نمی‌توان مانند طوطی‌ها در نظر گرفت.
این زمان طوطیان جگر خوارند
لیکن الکن به گاه گفتارند
هوش مصنوعی: در این زمان، پرنده‌هایی که دلمان را می‌سوزانند، هرچند در صحبت کردن کم‌حرف و بی‌زبان هستند.
زهرِ جان را به آشیانه برد
شکرت با ذباب‌خانه برد
هوش مصنوعی: شکر در حالی که زهر جان را به آشیانه‌ای می‌برد، آن را به جایی می‌برد که پر از مگس‌هاست.
مرجع جان ز زهر عمر گزای
بازگشت شکر طهارت جای
هوش مصنوعی: روح انسان از زهر زندگی رها شده و به سمت شکر و پاکی بازگشته است.
هیچ باشی چو جفت و فردی تو
همه باشی چو هیچ گردی تو
هوش مصنوعی: اگر تو هیچ نباشی، چه در حالتی که به تنهایی هستی و چه در حالتی که با دیگران هستی، در واقع هیچ، هیچ نخواهی بود.
گر همی یوسفیت باید و جاه
رنجها کش ببر ریاضت چاه
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به مقام یوسف برسید و به جایگاه بلند و شرافت دست یابید، باید زحمت‌ها و سختی‌ها را تحمل کنی و در راه رسیدن به هدف خود تلاش کنی.
چون سلیمان تو ملک را شایی
که چو یوسف به حسن زیبایی
هوش مصنوعی: تو مانند سلیمان بر ملک حکومت می‌کنی، زیرا به زیباییِ یوسف هستی.
شادمان باش و چهره را بفروز
خویشتن را به نار جهل مسوز
هوش مصنوعی: خوشحال باش و چهره‌ات را روشن کن، خودت را در آتش نادانی نسوزان.
روبرون نه ز خویش هستی خویش
عزّ خود دان همیشه پستی خویش
هوش مصنوعی: در برابر خودت قرار نگیر و به یاد داشته باش که عزت و بزرگی تو در شناخت خودت و وضعیت واقعی‌ات نهفته است. همیشه به یاد داشته باش که خود را در موقعیت‌های نادیده و پایین‌تر از آن‌چیزی که هستی، ندانید.
گر شوی سال و مه برین منهاج
برنهد بر سرِ تو گردون تاج
هوش مصنوعی: اگر در مسیر درست قرار بگیری و تلاش کنی، زمان و مکان بر تو تاثیر خواهند گذاشت و موفقیت در زندگی‌ات را رقم خواهند زد.
اجل نفس در گدایی دان
اصل او را ز پادشایی دان
هوش مصنوعی: مرگ را مانند یک نیاز طبیعی و بنیادی بدان، که از مقام پادشاهی نیز فراتر است و در نهایت هیچ کس نمی‌تواند از آن فرار کند.
همچو مردان سبک به کار درآی
تا ببینی هزار شاه گدای
هوش مصنوعی: مثل مردان با اعتماد به نفس فعالیت کن تا ببینی هزاران پادشاه در حال نیاز و گدایی هستند.
اندرین رَسته بهر رَستن خود
آن فروش ای پسر که کس نخرد
هوش مصنوعی: در این دنیا هر کسی باید به دنبال پیشرفت و بهبود خودش باشد، زیرا دیگران به سختی به او توجه می‌کنند و از او چیزی نمی‌خرند.
چو سؤالت گزید مرد محال
مر ترا کسب خوبتر ز سؤال
هوش مصنوعی: وقتی که از تو سوال می‌شود، باید دقت کنی که به چه کسانی پاسخ می‌دهی و از چه چیزهایی می‌پرسی، زیرا انتخاب درست در سوالات می‌تواند به تو در رسیدن به موفقیت‌های بیشتر کمک کند.
کز صلاحت سلیح هستی تست
چون عمل جای بت‌پرستی تست
هوش مصنوعی: به خاطر نیکوکاری‌ات، از تو سلاحی ساخته شده است، زیرا رفتار تو نشان‌دهنده‌ی پرستش غیر خداست.
چون دل از کم زدنت شاد شود
آنچه آن هست تست باد شود
هوش مصنوعی: زمانی که دل تو با کم شدن غم شاد می‌شود، آنچه که هست، به خوشی و خوشبختی تبدیل می‌شود.
قامتِ عمر خویش را خم ده
دیدهٔ خشک خویش را نم ده
هوش مصنوعی: برای به نمایش گذاشتن زیبایی‌های زندگی و کسب تجربه، خود را جلب توجه کن و احساساتت را آزاد کن. استعدادها و قابلیت‌های خود را با اندکی انعطاف و نرمش در نظر بگیر تا بتوانی از زیبایی‌های درون و بیرون خود بهره‌مند شوی.
خم قامت که نم پذیر بُوَد
صد کمان پیش او چو تیر بُوَد
هوش مصنوعی: اگر کسی قوی و با اراده باشد، خم شدن او نشان از ضعف نیست؛ بلکه او از همه در تسلط و قدرت برتر است، مثل تیری که درست هدف گیری شده و هیچ چیز نمی‌تواند مانع آن شود.