بخش ۵۰ - حکایت
آن شنیدی که پیر با همراه
گفت چون شد ز همرهیش آگاه
از سر و سینه بهر صحبت یار
پای سازم به ره چو مور و چو مار
گر تو کار سفر همی سازی
تو ز من خواه و گیر جان بازی
همرهت باشم و ز دزد و هراس
کم ز سگ مر ترا ندارم پاس
بس عجب نبود ار چنین باشم
گر کنم با سگی قرین باشم
بندم از جد و جهد و عشق و طلب
بر گریبان روز دامن شب
خود ز یاران نباشد ایچ محال
کین سگی کرد سیصد و نه سال
خفته اصحاب کهف و سگ بیدار
پاس همراه داشت بر درِ غار
راه چون مار و غار دارد ساز
یار در غار مار دارد باز
مصطفی را به دفع هر مکری
یار بایست همچو بوبکری
آب را گر نه آتشستی یار
خاک فعلستی و هوا آثار
بخش ۴۹ - اندر دور قمر و گردش روزگار: دور ماهست و خلق را از ماهبخش ۵۱ - اندر نگاه داشتن راز و مشورت کردن: سر چه پوشی که در بهاران گِل
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن شنیدی که پیر با همراه
گفت چون شد ز همرهیش آگاه
هوش مصنوعی: شنیدی که آن پیر با همراهش گفت زمانی که از همراهش باخبر شد.
از سر و سینه بهر صحبت یار
پای سازم به ره چو مور و چو مار
هوش مصنوعی: برای صحبت با معشوق، از سر و سینهام میزنم به راه، مانند مور و مار که برای رسیدن به هدف خود تلاش میکنند.
گر تو کار سفر همی سازی
تو ز من خواه و گیر جان بازی
هوش مصنوعی: اگر به سفر میروی، از من بخواه و جانم را به بازی بگیر.
همرهت باشم و ز دزد و هراس
کم ز سگ مر ترا ندارم پاس
هوش مصنوعی: میخواهم همراه تو باشم و از ترس دزد و خطر بیفتم، زیرا من هیچ نگرانی برای نگهبانی از تو ندارم.
بس عجب نبود ار چنین باشم
گر کنم با سگی قرین باشم
هوش مصنوعی: اگر با سگی دوست شوم، چیز عجیبی نیست اگر اینگونه باشم.
بندم از جد و جهد و عشق و طلب
بر گریبان روز دامن شب
هوش مصنوعی: من از تلاش و عشق و جستجو به دست آوردهام که روز را در دامن شب بگیرم و از آن بهرهمند شوم.
خود ز یاران نباشد ایچ محال
کین سگی کرد سیصد و نه سال
هوش مصنوعی: هرگز نمیشود که کسی از دوستان خود دور باشد، چرا که این سگ (وفاداری) برای سیصد و نه سال، به وظیفهاش به خوبی عمل کرده است.
خفته اصحاب کهف و سگ بیدار
پاس همراه داشت بر درِ غار
هوش مصنوعی: در این بیت به داستان اصحاب کهف اشاره شده است. این عده جوانان که برای فرار از ظلم و ستم به غاری پناه بردند و سالها در خواب بودند. در کنار آنها، سگ وفاداری نیز بیدار بود و همراهمان کرد. این تصویر نشاندهنده وفاداری و همراهی در سختیها است.
راه چون مار و غار دارد ساز
یار در غار مار دارد باز
هوش مصنوعی: راه مانند مار پر پیچ و خم است و در درون خود، همانند غار، خطراتی نهفته دارد. در این مسیر، همراه انسان نیز با چالشها و موانع مواجه است.
مصطفی را به دفع هر مکری
یار بایست همچو بوبکری
هوش مصنوعی: برای دفع هر فریب و نیرنگی، یاری به مانند بوبکر باید در کنار مصطفی بایستد.
آب را گر نه آتشستی یار
خاک فعلستی و هوا آثار
هوش مصنوعی: اگر آب وجود نداشته باشد، آتش به وجود میآید و خاک همچنین تأثیرات را ایجاد میکند.