گنجور

بخش ۳۵ - التمثیل فی شکر هدایة‌الاسلام

بود عمّر نشسته روزی فرد
گردش اصحاب صفّه با غم و درد
هریک از شادی ره اسلام
یاد می‌کرد بر گشاده کلام
هم کهن پیر و هم جوان تازه
برده آوازه تا به دروازه
منّتی جمله یاد می‌کردند
فوت ایام کفر می‌خوردند
بود عبداللّٰه عُمر حاضر
لیک زان درد و رنج بُد قاصر
منتی کرد نیز بر خود یاد
زود عمّر برو زبان بگشاد
گفت ویحک چه لاف پاشی تو
خود مرین درد را چه باشی تو
درد دین تو تا کجا باشد
مر ترا درد کی روا باشد
تو در اسلام زاده و دیده
تلخی کفر هیچ نچشیده
درد ایام کفر خورده نه‌ای
خویشتن را ذلیل کرده نه‌ای
این چنین درد و زخم ما دانیم
زان به دین رسول شادانیم
ناچشیده تو درد و منّت و عار
هیچ نابرده ذُل و استحقار
نشناسی تو لذّت ایمان
قدر ایمان چه دانی و احسان
ما شناسیم کان چه ذُلّی بود
وان چه بندی و آن چه غُلّی بود
شکر اسلام کرد مادانیم
کین زمان مرد راه ایمانیم
شیر مردان عناء ره بردند
به تو نامرد راه بسپردند
تو به نامردی این ره دین را
جمله کردی خراب آیین را
به چه بنهم ترا به یار جواب
ای ز تو دین و شرع گشته خراب
نه زنی در ره صواب و نه مرد
نه مخنّث از آنت نبود درد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود عمّر نشسته روزی فرد
گردش اصحاب صفّه با غم و درد
هوش مصنوعی: روزی افراد صفّه در حال چرخیدن به دور هم بودند و در آن لحظه، عمر با غم و درد در آرامش نشسته بود.
هریک از شادی ره اسلام
یاد می‌کرد بر گشاده کلام
هوش مصنوعی: هرکسی درباره شادی و راه اسلام صحبت می‌کرد و با زبان باز و آسان این موضوع را بیان می‌نمود.
هم کهن پیر و هم جوان تازه
برده آوازه تا به دروازه
هوش مصنوعی: در اینجا به دو نوع شخصیت اشاره شده است: یکی افراد با تجربه و با سابقه کهنسال و دیگری جوانان تازه‌وارد که به تازگی به شهرت رسیده‌اند. این دو گروه در کنار هم و در فضای عمومی، به نوعی دروازه‌ای را نمایان می‌سازند که نشان‌دهنده‌ی ارتباط بین نسل‌ها و حضور همزمان آن‌ها در جامعه است.
منّتی جمله یاد می‌کردند
فوت ایام کفر می‌خوردند
هوش مصنوعی: همه به یاد من بودند و از روزهای گذشته سخن می‌گفتند، ولی در دل به آن روزها بی‌احترامی می‌کردند.
بود عبداللّٰه عُمر حاضر
لیک زان درد و رنج بُد قاصر
هوش مصنوعی: عبدالله عمر در آن جمع حاضر بود، اما به خاطر درد و رنجی که داشت، قادر به شرکت کامل در فعالیت‌ها نبود.
منتی کرد نیز بر خود یاد
زود عمّر برو زبان بگشاد
هوش مصنوعی: او به خود منت نهاد و از عمرش به سرعت یاد کرد و زبانش باز شد.
گفت ویحک چه لاف پاشی تو
خود مرین درد را چه باشی تو
هوش مصنوعی: ای وای تو! چرا اینقدر خود را بزرگ جلوه می‌دهی؟ تو خود به چه دردی مبتلا هستی؟
درد دین تو تا کجا باشد
مر ترا درد کی روا باشد
هوش مصنوعی: آیا می‌توانی بگویی که درد و رنج تو از مسائل مذهبی تا چه حد ادامه دارد و آیا رنجی که تحمل می‌کنی، منطقی و قابل توجیه است؟
تو در اسلام زاده و دیده
تلخی کفر هیچ نچشیده
هوش مصنوعی: تو به دنیا آمده‌ای در آغوش اسلام و هرگز طعم تلخی‌های کفر را تجربه نکرده‌ای.
درد ایام کفر خورده نه‌ای
خویشتن را ذلیل کرده نه‌ای
هوش مصنوعی: درد و غصه‌های روزگار تو را نرنجانده و خودت را هم بی‌ارزش و کوچک نکرده‌ای.
این چنین درد و زخم ما دانیم
زان به دین رسول شادانیم
هوش مصنوعی: ما از این همه درد و زخم آگاهیم و به خاطر دین پیامبر، خوشحال هستیم.
ناچشیده تو درد و منّت و عار
هیچ نابرده ذُل و استحقار
هوش مصنوعی: تو هرگز دردی از رنج و تحقیر را نچشیده‌ای، اما من بدون اینکه چیزی بخواهم، این بار سنگین را بر دوش می‌کشم و از ذلت و خوار شدن رنج می‌برم.
نشناسی تو لذّت ایمان
قدر ایمان چه دانی و احسان
هوش مصنوعی: اگر تو لذتی از ایمان را درک نمی‌کنی، چگونه می‌توانی ارزش ایمان را بفهمی و در مورد نیکی و احسان چه می‌دانی؟
ما شناسیم کان چه ذُلّی بود
وان چه بندی و آن چه غُلّی بود
هوش مصنوعی: ما از آنچه ذلت و بندگی است آگاهیم و همچنین از آنچه قیود و زنجیرهاست.
شکر اسلام کرد مادانیم
کین زمان مرد راه ایمانیم
هوش مصنوعی: در اینجا، منظور این است که باید به خاطر دین اسلام قدردان و شکرگزار باشیم، زیرا در این زمان ما بر سر راه ایمان و باورهای خود استوار هستیم.
شیر مردان عناء ره بردند
به تو نامرد راه بسپردند
هوش مصنوعی: شجاعان در راه دشواری‌ها به تو رسیدند و نامردان، راه را به آن‌ها سپردند.
تو به نامردی این ره دین را
جمله کردی خراب آیین را
هوش مصنوعی: تو با کردار ناپسند خود، دین و آئین را به کلی ویران کردی.
به چه بنهم ترا به یار جواب
ای ز تو دین و شرع گشته خراب
هوش مصنوعی: چگونه باید تو را پاسخ دهم، ای کسی که دین و آداب در اثر تو دچار نابسامانی شده است؟
نه زنی در ره صواب و نه مرد
نه مخنّث از آنت نبود درد
هوش مصنوعی: نه زنی در راه درست وجود دارد و نه مردی، حتی جنسیتی غیر از این هم از این وضع رنج نمی‌برد.