گنجور

بخش ۳۳ - التمثّل فی‌الانسان و عمله

آن نبینی که پادشه‌زاده
که ورا ملکتست آماده
باشد اندر سرای و حجرهٔ خاص
بر سرش خادمان با اخلاص
تا به بازی فراش نگذارند
سال و مه پاس او همی دارند
آن وشاقان پر فغان و فضول
شده بر لهو یکدگر مشغول
در سرایی که بارگه باشد
زحمت و انبُه سپه باشد
همه را بر فلک رسیده خروش
بارگاه از فغانشان پر جوش
وآن ملک‌زاده ساعتی بی‌کار
نبود بی‌رقیب و بی‌کردار
تا نپوید به راه ناواجب
نبود بی‌اتابک و حاجب
نه به بازی و لهو پردازد
نه نپرسیده گفتن آغازد
آن چنانش نگاه می‌دارد
که یکی دم به هرزه برنارد
سرّ این چیست خود تو می‌دانی
زانکه مقصود کار دو جهانی
مر ترا تخت ملک منتظرست
از عبث جمله بخت بر حذرست
تو کز از نسل آدمی به نسب
پاک‌دار از عبث همیشه حسب
کار کن رنج کش بسان پدر
بازگردد ترا گهر به گهر
ورنه از آدمی ز شیطانی
هرچه خواهی بکن تو به دانی
ای دریغا که قیمت تن خویش
می‌ندانی سخن نگویم پیش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن نبینی که پادشه‌زاده
که ورا ملکتست آماده
هوش مصنوعی: آن کسی را که نمی‌بینی، پسر شاه است و سرزمینش برای او آماده است.
باشد اندر سرای و حجرهٔ خاص
بر سرش خادمان با اخلاص
هوش مصنوعی: در خانه و اتاق مخصوص او، خادمان با وفا و صمیمی به خدمت مشغولند.
تا به بازی فراش نگذارند
سال و مه پاس او همی دارند
هوش مصنوعی: بازی سرنوشت و زمان به گونه‌ای است که ما باید به نحوی مراقب باشیم و از هر لحظه بهره‌برداری کنیم، چرا که سال و ماه به شکلی به نفع ما در حال گذرند.
آن وشاقان پر فغان و فضول
شده بر لهو یکدگر مشغول
هوش مصنوعی: آن زیبایانی که مدام در حال ناله و زاری هستند، به خاطر سرگرمی با یکدیگر مشغولند.
در سرایی که بارگه باشد
زحمت و انبُه سپه باشد
هوش مصنوعی: در جایی که چادر و سرپناه باشد و جمعیت زیادی حضور داشته باشد، زندگی پر از مشغله و فعالیت است.
همه را بر فلک رسیده خروش
بارگاه از فغانشان پر جوش
هوش مصنوعی: همه به آسمان بلند صدای اعتراض و ناله‌شان به گوش می‌رسد و این صداها همچون جوش و خروش در بارگاه خدایی به هم می‌پیوندند.
وآن ملک‌زاده ساعتی بی‌کار
نبود بی‌رقیب و بی‌کردار
هوش مصنوعی: آن پسر شاهزاده همیشه در حال فعالیت و تلاش بود و هیچ رقیب یا کار اشتباهی در برابرش وجود نداشت.
تا نپوید به راه ناواجب
نبود بی‌اتابک و حاجب
هوش مصنوعی: تا زمانی که در مسیرهای نادرست و ناخواسته گام برمی‌داریم، نیاز به حامی و نظارت نداریم.
نه به بازی و لهو پردازد
نه نپرسیده گفتن آغازد
هوش مصنوعی: نه در سرگرمی‌ها غرق می‌شود و نه بدون فکر و بررسی صحبت‌هایی را آغاز می‌کند.
آن چنانش نگاه می‌دارد
که یکی دم به هرزه برنارد
هوش مصنوعی: او آنقدر به او توجه می‌کند و نگهش می‌دارد که حتی برای یک لحظه هم بی‌دلیل و بی‌هدف دور نمی‌شود.
سرّ این چیست خود تو می‌دانی
زانکه مقصود کار دو جهانی
هوش مصنوعی: راز این موضوع را خودت بهتر می‌دانی، زیرا هدف از این کار در دو جهان مشخص است.
مر ترا تخت ملک منتظرست
از عبث جمله بخت بر حذرست
هوش مصنوعی: سلطنت تو در انتظار توست و بی‌دلیل هیچ‌یک از بخت‌ها حواسشان به تو نیست.
تو کز از نسل آدمی به نسب
پاک‌دار از عبث همیشه حسب
هوش مصنوعی: تو که از نسل آدمی هستی و با نژادی پاک و با اصل و نسب، همواره از کارهای بیهوده دوری می‌جویی.
کار کن رنج کش بسان پدر
بازگردد ترا گهر به گهر
هوش مصنوعی: سختی بکش و تلاش کن، مثل پدرت، تا در نهایت همانند او به تو چیزهای ارزشمندی برسد و به نسل بعدی منتقل کنی.
ورنه از آدمی ز شیطانی
هرچه خواهی بکن تو به دانی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی می‌توانی از آدمی که تحت تاثیر شیطان است، هر کاری انجام دهی؛ اما خودت آگاه هستی و می‌دانی چه کار می‌کنی.
ای دریغا که قیمت تن خویش
می‌ندانی سخن نگویم پیش
هوش مصنوعی: افسوس که نمی‌دانی ارزش وجودت چقدر است، پس بهتر است سکوت کنم و چیزی نگویم.