بخش ۳۱ - در صفت ابلهان گوید
صحبت ابلهان چو دیگ تهیست
از درون خالی از برون سیهیست
دوستی ابلهان ز تقلید است
نز ره عقل و دین و توحیدست
ببُر از دوستی خلق سبک
دوستی خلق سنگ و شیشه تُنُک
سنگ در ظرف شیشه نتوان برد
نبود دوست با عرابی کرد
چنگ و نایست در صفت نادان
تنگدل باشد و فراخ دهان
زانکه ابله چو باشدت دلجوی
آب تهمت دواند اندر جوی
تا بوی تندرست و حکم روان
داردت خویشو دوست چون تنو جان
چون شود مویی از تو دیگرگون
آن شود موسی این دگر قارون
سوز بینور بینی از خویشان
راست همچون چراغ درویشان
یار دانا چو شد ترا همراه
بس درازی راه شد کوتاه
چون کم آید به راه توشهٔ تو
ننگرد در کلاه گوشهٔ تو
نه برادر بود به نرم و درشت
که برای شکم بود هم پشت
دلِ تو با خدای و خلق ای خر
چون جوست ای ز نیم جو کمتر
که یکی دانه بهر زر باشد
بار یک خانه بهر خر باشد
از خریّ خران تبرّا کن
دل خود با خدای یکتا کن
تا دلت معدن نیاز کند
درِ دل پیش جانت باز کند
نه همی گویدت فلک ز فراز
کز خرد نردبان کن و بر تاز
لیک مینشنوی که کر شدهای
عقل بگذاشتی چو خر شدهای
گر ترا گوش عقل بودی باز
بشنیدی چو عاقلان آواز
در تو زیرا سخن مؤثر نیست
که ترا زآن جهان مبشّر نیست
در جهان خدا بر آی از خاک
چکنی کلبهای که آن کاواک
چون کتابی است صورت عالم
کاندرویست بند و پند بهم
صورتش بر تن لئیمان بند
صفتش در دل حکیمان پند
صورتش خامش و سخن در وی
تن او نو و جان کهن در وی
بخش ۳۰ - حکایت در بیوفایی: قصهای یاد دارم از پدرانبخش ۳۲ - فی تحقیق العشق: آن شنیدی که در عرب مجنون
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صحبت ابلهان چو دیگ تهیست
از درون خالی از برون سیهیست
هوش مصنوعی: گفتگوهای نادانها مانند دیگی است که از داخل خالی بوده و از بیرون تنها ظاهری دارد.
دوستی ابلهان ز تقلید است
نز ره عقل و دین و توحیدست
هوش مصنوعی: دوستی احمقها بر پایه تقلید است و از مسیر عقل، دین و یکتا پرستی دور است.
ببُر از دوستی خلق سبک
دوستی خلق سنگ و شیشه تُنُک
هوش مصنوعی: اگر دوستی با مردم را سبک یک رابطه بدانیم، باید بدانیم که دوستی با بعضی از افراد مانند دوستی با سنگ و شیشه است که بسیار شکننده و آسیبپذیر است.
سنگ در ظرف شیشه نتوان برد
نبود دوست با عرابی کرد
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده است که نمیتوان سنگ را در ظرف شیشهای برد، چرا که این کار باعث شکستن شیشه میشود. این مضمون بیانگر این است که در نبود دوست، انجام کارها دشوار و پرخطر میشود. در واقع، وجود دوست و همراهی او باعث تسهیل در امور و جلوگیری از آسیبهاست.
چنگ و نایست در صفت نادان
تنگدل باشد و فراخ دهان
هوش مصنوعی: کسی که دلش تنگ و حقیر است، هرچقدر هم که به ظاهر سخن بگوید و ادعا کند، در واقع نادان و بیفهم است.
زانکه ابله چو باشدت دلجوی
آب تهمت دواند اندر جوی
هوش مصنوعی: چرا که وقتی نادانی در کنار تو باشد، دل پربرکت میشود و آب تهمت به سمت او روان میشود.
تا بوی تندرست و حکم روان
داردت خویشو دوست چون تنو جان
هوش مصنوعی: تا زمانی که بوی سلامتی و تأثیر روحی تو برقرار است، روابطت با خود و دوستانت مانند پیوند تن و جان مهم و ارزشمند است.
چون شود مویی از تو دیگرگون
آن شود موسی این دگر قارون
هوش مصنوعی: وقتی که مویی از تو تغییر کند، تو هم دچار تحول میشوی و به یک انسان دیگر تبدیل میگردی.
سوز بینور بینی از خویشان
راست همچون چراغ درویشان
هوش مصنوعی: سوز و درد بینوری را از خویشاوندان خود ببین، زیرا همانند چراغی که در دستان درویشان است، فقط روشنایی کمی دارد.
یار دانا چو شد ترا همراه
بس درازی راه شد کوتاه
هوش مصنوعی: اگر دوست دانایی در کنار تو باشد، مسیرهای طولانی و دشوار به نظر کوتاه و آسان میآیند.
چون کم آید به راه توشهٔ تو
ننگرد در کلاه گوشهٔ تو
هوش مصنوعی: وقتی که در مسیرت چیزی کم بیاید، نباید به آنچه در کلاه خود داری نگاه کنی.
نه برادر بود به نرم و درشت
که برای شکم بود هم پشت
هوش مصنوعی: در زندگی، روابط انسانی ممکن است گاهی بر اساس منفعت شخصی شکل بگیرد. برخی افراد تنها به خاطر نیازهای خود، مانند تأمین غذا یا نیازهای مادی، با دیگران تعامل میکنند، نه بر اساس محبت و برادری.
دلِ تو با خدای و خلق ای خر
چون جوست ای ز نیم جو کمتر
هوش مصنوعی: دل تو با خداوند و مردم در ارتباط است، ای نادان! چرا که تو حتی به اندازه نیم جو ارزش نداری.
که یکی دانه بهر زر باشد
بار یک خانه بهر خر باشد
هوش مصنوعی: یک دانه طلا میتواند ارزش زیادی داشته باشد، اما بار یک خانه باید برای یک الاغ باشد که آن را حمل کند.
از خریّ خران تبرّا کن
دل خود با خدای یکتا کن
هوش مصنوعی: پیوسته از عوام و افرادی که به نظر غیرمعتبر و ناپسند میآیند، دوری کن و قلب خود را به خداوند یگانه بسپار.
تا دلت معدن نیاز کند
درِ دل پیش جانت باز کند
هوش مصنوعی: اگر دل تو به محبت و نیاز پر شود، در دل تو به روی جانت گشوده میشود.
نه همی گویدت فلک ز فراز
کز خرد نردبان کن و بر تاز
هوش مصنوعی: آسمان به تو نمیگوید که از بلندیها به کجا بروی؛ بنابراین خودت با خرد و عقل خودت تصمیم بگیر و به جلو برو.
لیک مینشنوی که کر شدهای
عقل بگذاشتی چو خر شدهای
هوش مصنوعی: اما میشنوی که دیگر نمیشنوی، چون عقل را کنار گذاشتهای و مانند خر شدهای.
گر ترا گوش عقل بودی باز
بشنیدی چو عاقلان آواز
هوش مصنوعی: اگر گوش عقل تو باز بود، مانند عاقلان صداهایی را میشنیدی.
در تو زیرا سخن مؤثر نیست
که ترا زآن جهان مبشّر نیست
هوش مصنوعی: در تو تأثیری از سخنان نیست، زیرا هیچ پیامبری از آن جهان تو را خبر نداده است.
در جهان خدا بر آی از خاک
چکنی کلبهای که آن کاواک
هوش مصنوعی: در دنیای خداوند، از خاک بلند شو و ملاقات کن با کلبهای که آنجا آباد است.
چون کتابی است صورت عالم
کاندرویست بند و پند بهم
هوش مصنوعی: دنیا مانند کتابی است که از آن درسها و عبرتها میتوان آموخت، و هرچیزی در آن به هم متصل است و میتوان از آن نکات آموزنده استخراج کرد.
صورتش بر تن لئیمان بند
صفتش در دل حکیمان پند
هوش مصنوعی: چهرهاش بر تن آدمهای پست زیباست، و ویژگیهایش در دل خردمندان، حکمت میآورد.
صورتش خامش و سخن در وی
تن او نو و جان کهن در وی
هوش مصنوعی: چهرهاش آرام و دلنشین است و سخن گفتارش پرمحتوا. بدن او جوان و شاداب به نظر میرسد اما روحش حاوی تجربههای کهن و عمیق است.