گنجور

بخش ۶۳ - حکایت

آن سلیمان که در جهان قدر
بود سلطانِ وقت و پیغامبر
برنشسته بُد او به بادِ صبا
سوی مشرق شد او ز جابلسا
دید در راه ناگه آب‌خوری
کِشتزاری و پیر برزگری
کشت می‌کرد و نرم می‌تندید
گاه بگریست و گاه می‌خندید
شد سلیمان بدو سلامش کرد
پیر کان دید احترامش کرد
گفت هی کیستی که دل شادی
برنشسته به مرکبِ بادی
گفت ای پیر من سلیمانم
هر دو هستم نبیّ و سلطانم
زیر امرِ منست ملک زمین
پری و دیو بر یسار و یمین
مُلکم ای پیر مرز بی‌لافست
شرق تا شرق قاف تا قافست
پادشاهم به روم و چین و یمن
باد را بین شده مسخر من
گفت این گرچه سخت بنیادست
نه نهادش نهاده بر بادست
هرچه بادی بود به باد شود
جان چگونه به باد شاد شود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن سلیمان که در جهان قدر
بود سلطانِ وقت و پیغامبر
هوش مصنوعی: سلیمان، که در زمان خود قدرت و عظمت ویژه‌ای داشت، هم سلطان بود و هم پیامبر.
برنشسته بُد او به بادِ صبا
سوی مشرق شد او ز جابلسا
هوش مصنوعی: او برفات یافته و در نسیم صبحگاهی به سمت مشرق حرکت کرد و از جابلسا دور شد.
دید در راه ناگه آب‌خوری
کِشتزاری و پیر برزگری
هوش مصنوعی: در میانهٔ راه ناگهان به مکانی برمی‌خورم که آبی هست و زراعتی در آنجا وجود دارد و از دور، کشاورزی پیر را می‌بینم.
کشت می‌کرد و نرم می‌تندید
گاه بگریست و گاه می‌خندید
هوش مصنوعی: او کار کشاورزی را انجام می‌داد و در حالتی آرام و نرم به پیش می‌رفت. گاهی اوقات اشک می‌ریخت و گاهی نیز می‌خندید.
شد سلیمان بدو سلامش کرد
پیر کان دید احترامش کرد
هوش مصنوعی: سلیمان به او رسید و او به خاطر مقام و احترامش به او سلام کرد.
گفت هی کیستی که دل شادی
برنشسته به مرکبِ بادی
هوش مصنوعی: گفت کیستی که دل شاد و سرشار از خوشحالی‌ام را به پرواز درآورده‌ای؟
گفت ای پیر من سلیمانم
هر دو هستم نبیّ و سلطانم
هوش مصنوعی: گفت ای استاد، من مانند سلیمان هستم. هم پیامبر هستم و هم پادشاه.
زیر امرِ منست ملک زمین
پری و دیو بر یسار و یمین
هوش مصنوعی: تمام موجودات و نیروهای طبیعی تحت فرمان من هستند، حتی ملائک و دیوان در سمت چپ و راست من قرار دارند.
مُلکم ای پیر مرز بی‌لافست
شرق تا شرق قاف تا قافست
هوش مصنوعی: ای بزرگ، حکومت من از شرق تا شرق و از یک قاف تا قاف دیگر گسترده است.
پادشاهم به روم و چین و یمن
باد را بین شده مسخر من
هوش مصنوعی: من پادشاهی هستم در سرزمین‌های روم و چین و یمن، حتی بادها نیز زیر فرمان من درآمده‌اند.
گفت این گرچه سخت بنیادست
نه نهادش نهاده بر بادست
هوش مصنوعی: می‌گوید که این ساختار اگرچه محکم و استوار به نظر می‌رسد، اما در اصل بر پایه‌ای سست و ناپایدار است.
هرچه بادی بود به باد شود
جان چگونه به باد شاد شود
هوش مصنوعی: هر چیزی که در زندگی ناپایدار باشد، به راحتی از بین می‌رود. حالا چطور ممکن است زندگی و روح انسان در چنین شرایطی شاداب و سرزنده باقی بماند؟

حاشیه ها

1399/03/22 22:05
داود رادمهر

سلام بنظر در بیت آخر،شمل صحیح این باشد
هرکه بادی بود به باد شود
جان چگونه به باد ،شاد شود