گنجور

بخش ۵۷ - اندر صفت نقص دنیا

مال بر کف چو پیل بر کشتیست
مال در دل چو آب در کشتیست
مال مصلح چو آب زیر سفن
کاید از رفتنش کرامت تن
وانِ ممسک چو آب در فُلکست
که وجودش مقدم هُلکست
مرد را چون دم و درم باشد
آن نکوتر که جود هم باشد
تا به اینجاش کس جگر نخورد
تا بدانجای حسرتی نبود
ورچه در مال جز لطافت نیست
لیک بودش بی این دو آفت نیست
کز حلال از زمانه مشغولی
وز حرام از خدای معزولی
پسرِ عوف را ز بهر حلال
به بر مصطفی نبود مجال
مرد دین باش و مال را یله کن
خیز و دنیا به جملگی خله کن
نبود خود حکیم شبهت جوی
از طعام حلال دست بشوی
گرچه زو جسم را پناه بُوَد
لیکن آن هم حجاب راه بُوَد
در زر و سیم اگر کمالستی
کی قرین سگ و دوالستی
مال اگر مایل خران نشدی
حلقهٔ فرج استران نشدی
آدمی مرده در غم نانی
آن دوال رکاب چون کانی
آدمی پیش اسب بی‌درمست
آن دوال رکاب محتشم است
دنیی از دین همیشه آزرده‌ست
کاب دنیا جمال دین برده‌ست
مال سوی حکیم کی یازد
زشت با کور به فرا سازد
دور دارد شب خود از روزش
که بترسد که بشکند پوزش
هر دو آنجا که علم و فرهنگ است
در نگنجد از آنکه ره تنگست
نشود مال جز به دون مایل
جاهل از طبع بد شود سایل
دون و دنیی بوند هر دو قرین
قحبه‌ای آن و قلتبانی این
دیده‌ور پل به زیر کام کند
کور بر پشت پل مقام کند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مال بر کف چو پیل بر کشتیست
مال در دل چو آب در کشتیست
هوش مصنوعی: ثروت مانند یک فیل بر روی کشتی است؛ اگر بر روی آن نشسته باشد، کشتی را غرق می‌کند. اما اگر ثروت در دل انسان باشد، مانند آبی است که در کشتی جریان دارد و به آن آسیب نمی‌زند.
مال مصلح چو آب زیر سفن
کاید از رفتنش کرامت تن
هوش مصنوعی: داراییِ مصلح مانند آب زیر دشت است، اگر از دست برود نشانه‌ی بزرگی و کرامتِ وجود اوست.
وانِ ممسک چو آب در فُلکست
که وجودش مقدم هُلکست
هوش مصنوعی: کسی که در یادگیری و استفاده از دانش خود تردید دارد، مانند آبی است که به سختی در ظرفی جا می‌گیرد؛ وجود او به خودی خود، جایی برای پیشرفت و حرکت نمی‌سازد.
مرد را چون دم و درم باشد
آن نکوتر که جود هم باشد
هوش مصنوعی: مرد باید مانند در و دم باشد، یعنی باید خوب و بخشنده باشد تا بهتر از آن هم باشد.
تا به اینجاش کس جگر نخورد
تا بدانجای حسرتی نبود
هوش مصنوعی: هیچ کس تا اینجا دلی از درد و حسرت نداشته است، زیرا تا این جا هیچ چیزی وجود نداشته که آرزویش را داشته باشند.
ورچه در مال جز لطافت نیست
لیک بودش بی این دو آفت نیست
هوش مصنوعی: اگرچه در مال (ثروت) فقط نرمی و لطافت وجود دارد، اما بدون این دو (مشکل و دردسر) هیچ نیست.
کز حلال از زمانه مشغولی
وز حرام از خدای معزولی
هوش مصنوعی: از زمانه و مشغله‌های حلال غافل نشو و از کارهای حرام با خدا فاصله نگیر.
پسرِ عوف را ز بهر حلال
به بر مصطفی نبود مجال
هوش مصنوعی: پسر عوف نتوانست در کنار پیامبر (مصطفی) به خاطر مسائلی که مربوط به حلال بود، فرصت مناسبی پیدا کند.
مرد دین باش و مال را یله کن
خیز و دنیا به جملگی خله کن
هوش مصنوعی: مردی با ایمان باش و به دنیا و مال و منصب اهمیت نده. برخواسته و از وابستگی‌های دنیوی خود دست بردار.
نبود خود حکیم شبهت جوی
از طعام حلال دست بشوی
هوش مصنوعی: اگر خودت حکیم و دانا نیستی، پس همانند جوی آب، از غذایی که حلال و پاک است دوری کن و از آن استفاده نکن.
گرچه زو جسم را پناه بُوَد
لیکن آن هم حجاب راه بُوَد
هوش مصنوعی: هرچند که جسم انسان می‌تواند پناهگاه و آرامش‌بخش باشد، اما در عین حال مانعی برای دستیابی به حقیقت و معنای عمیق‌تری است.
در زر و سیم اگر کمالستی
کی قرین سگ و دوالستی
هوش مصنوعی: اگر در زر و سیم کمال و زیبایی داری، پس چرا مانند سگ و کثیفی می‌مانی؟
مال اگر مایل خران نشدی
حلقهٔ فرج استران نشدی
هوش مصنوعی: اگر مال و ثروت تو را به غرور و خودبینی نیفکند، نشان‌دهندهٔ خوشبختی و آزادی تو خواهد بود.
آدمی مرده در غم نانی
آن دوال رکاب چون کانی
هوش مصنوعی: انسانی به خاطر غم نان به حالتی افتاده است که مانند فردی در تنگنا و سختی قرار دارد و باید با چنگ و دندان تلاش کند تا از وضعیتش رهایی یابد.
آدمی پیش اسب بی‌درمست
آن دوال رکاب محتشم است
هوش مصنوعی: انسانی که بر اسب سوار است و بدون زین و افسار حرکت می‌کند، به نوعی در معرض خطر و بی‌احترامی قرار دارد. این جمله به ما یادآوری می‌کند که مدیریت و توجه به امور لازم است تا سوارکار بتواند به خوبی کنترل و احترام به اسب را حفظ کند.
دنیی از دین همیشه آزرده‌ست
کاب دنیا جمال دین برده‌ست
هوش مصنوعی: دنیا همیشه از دین ناراضی است، زیرا زیبایی دنیا به خاطر دین از بین رفته است.
مال سوی حکیم کی یازد
زشت با کور به فرا سازد
هوش مصنوعی: مال و ثروت به دست حکیم و دانا نمی‌آید، چون او با شخص جاهل و نادان راهی برای ایجاد همکاری و ارتباط نخواهد داشت.
دور دارد شب خود از روزش
که بترسد که بشکند پوزش
هوش مصنوعی: شب از روز فاصله می‌گیرد تا از ترس اینکه شکست بخورد، غافل نشود.
هر دو آنجا که علم و فرهنگ است
در نگنجد از آنکه ره تنگست
هوش مصنوعی: هر دو علم و فرهنگ در آنجا نمی‌گنجند، زیرا راهی که به‌سوی آن می‌رویم تنگ و باریک است.
نشود مال جز به دون مایل
جاهل از طبع بد شود سایل
هوش مصنوعی: مال تنها به دست کسانی می‌رسد که از علم و درک پایین‌تری برخوردارند و این مسأله باعث می‌شود که صفات زشت و ناپسند در آنها ظهور پیدا کند.
دون و دنیی بوند هر دو قرین
قحبه‌ای آن و قلتبانی این
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده که هر دو حالت یعنی دنیای خوب و بد، به نوعی به هم مرتبط هستند. اشاره به این دارد که در هر دو وضعیت، چیزی نادرست و منفی وجود دارد که ممکن است از آن به بدی یاد شود. در واقع، در زندگی و دنیای ما هماهنگی میان خوبی‌ها و بدی‌ها وجود دارد و نمی‌توان یکی را کامل از دیگری جدا کرد.
دیده‌ور پل به زیر کام کند
کور بر پشت پل مقام کند
هوش مصنوعی: آب کم‌عمق باعث می‌شود که کسی که بینا نیست، در زیر پل دچار مشکل شود و نتواند درست راه برود. این شرایط بر روی پل هم می‌تواند به کسی که در حالت ناپایداری قرار دارد، آسیب برساند.