بخش ۳۴ - فی التّمثّل
در طمع زین سگان مزبله پوی
ای کم از گربه دست و روی بشوی
گربه هم روی شوی و هم دزدست
لاجرم زان سرای بیمزدست
موش را موی هست چون سنجاب
لیک پاکی نیاید از دریاب
نپذیرد دباغت ار چه نکوست
نشود پاک همچو دیگر پوست
نای و چنگی که گربکان دارند
موش را خود به رقص نگذارند
بیرسن دزد خانهکن باشد
مور هم دزد و هم رسن باشد
تا تن تست چون دلِ کفتار
لت و لوتش یکیست در گفتار
مانده در پیش این و آن به فسوس
خایه کن نه و خانه کن چو خروس
چون به شهر آن کسان که خرسندند
کمر از بهر خواجگی بندند
تو نصیحت مدار خوار که غمر
کرد ضایع به طمع عمّان عمر
هان قناعت گزین که طامع دون
در دو گیتی است با عذاب الهون
طالع آنکه دین به حرص فروخت
در وبالش به احتراق بسوخت
دست بردی نیافت از پی بند
پای حرص تو از قناعت بند
گر بهی خود روانت نهراسد
ور بدی زاهدت بنشناسد
بخش ۳۳ - اندر حشر و نشر الناس کما یعیشون یموتون و کما یموتون یحشرون: تا تو زین منزل آدمی نرویبخش ۳۵ - ذکر اظهار حال آن سرای فی یومالقیامة فلا انساب بینهم یومئذ ولایتسائلون: روز دین دستِ دست رس نبود
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در طمع زین سگان مزبله پوی
ای کم از گربه دست و روی بشوی
هوش مصنوعی: به این سگهای زبالهگرد طمع نکن، تو نیز کمتر از گربه نیستی، مواظب باش که خودت را تمیز نگهداری.
گربه هم روی شوی و هم دزدست
لاجرم زان سرای بیمزدست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که حتی یک گربه هم اگر بخواهد در جایی زندگی کند، باید دو ویژگی داشته باشد: هم باید ظاهری آراسته و زیبا داشته باشد و هم باید کارهباز باشد. در غیر این صورت، در آنجا جایی نخواهد داشت و از مزایای آن خانه بهرهمند نخواهد شد.
موش را موی هست چون سنجاب
لیک پاکی نیاید از دریاب
هوش مصنوعی: موش هم مویی مانند سنجاب دارد، اما از دل آن نمیتوان به پاکی رسید.
نپذیرد دباغت ار چه نکوست
نشود پاک همچو دیگر پوست
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که دباغی خوب و باکیفیت باشد، پوست هرگز به پاکی و خلوص دیگر پوستها نخواهد رسید.
نای و چنگی که گربکان دارند
موش را خود به رقص نگذارند
هوش مصنوعی: بسیاری از ابزارها و وسایل هنری که در دست هنرمندان است، قدرت و تأثیرگذاری خاصی دارند و میتوانند دیگران را به حرکت وادارند. اما برخی از وسایل بهقدری جذاب یا تسلططلبانه هستند که حتی اگر بخواهند، قادر به ایجاد تغییر یا تأثیر بر دیگران نیستند و نمیتوانند آنها را به انجام کاری وادارند.
بیرسن دزد خانهکن باشد
مور هم دزد و هم رسن باشد
هوش مصنوعی: اگر دوستی به خانهات بیاجازه وارد شود، همانی است که میتواند به چیزهایی که در آنجا داری آسیب برساند. حتی اگر به ظاهر بیخطر بیاید، نمیتوانی به او اعتماد کنی.
تا تن تست چون دلِ کفتار
لت و لوتش یکیست در گفتار
هوش مصنوعی: تا زمانی که بدن تو مانند دل کفتار پارهپاره و نابود شده است، در سخن گفتن تفاوتی بین این دو نیست.
مانده در پیش این و آن به فسوس
خایه کن نه و خانه کن چو خروس
هوش مصنوعی: در پیش این و آن معطل نشو و درنگ نکن، مانند خروس که در صبح بیدار میشود و صدایش را بلند میکند، تو نیز حرکت کن و کار خود را انجام بده.
چون به شهر آن کسان که خرسندند
کمر از بهر خواجگی بندند
هوش مصنوعی: وقتی به شهری میروید که مردم آنجا خوشحال و راضی هستند، برای خدمت و یاری به دیگران تلاش میکنند.
تو نصیحت مدار خوار که غمر
کرد ضایع به طمع عمّان عمر
هوش مصنوعی: به کسی که در شرایط سخت و ذلتآور قرار دارد، نصیحت نکن، زیرا توجه به دنیا و حسرت زندگی دیگران میتواند او را به بدبختی بیشتری دچار کند.
هان قناعت گزین که طامع دون
در دو گیتی است با عذاب الهون
هوش مصنوعی: به قناعت و بسندگی روی بیاور، زیرا طمعکاران پست در این دنیا و آن دنیا با عذاب سختی مواجه خواهند شد.
طالع آنکه دین به حرص فروخت
در وبالش به احتراق بسوخت
هوش مصنوعی: آدمی که دین و ایمانش را به خاطر طمع و حرص به فروش گذاشت، در عوض عذاب سنگینی را متحمل شد و در آتش پشیمانی و عذاب سوخت.
دست بردی نیافت از پی بند
پای حرص تو از قناعت بند
هوش مصنوعی: وقتی که دستت به چیزی نمیرسد، از دنبال کردن آن باز بمان و پای خود را از حرص و طمع دور نگهدار. قناعت و راضی بودن به آنچه داری بهتر است.
گر بهی خود روانت نهراسد
ور بدی زاهدت بنشناسد
هوش مصنوعی: اگر روح تو از خوبیها نترسد و بدیها را نبیند، زاهدی که در دل داری را بهتر میشناسی.
حاشیه ها
1398/08/04 04:11
حمید
غُمر : ابله، احمق