بخش ۳۳ - اندر حشر و نشر الناس کما یعیشون یموتون و کما یموتون یحشرون
تا تو زین منزل آدمی نروی
دان که اندر گو سقر گروی
باش تا خلق را برانگیزند
تا کیند از درون چنان خیزند
گرچه اینجا قباد و پرویزی
چون عوانی ز گل سگی خیزی
ورچه اینجا امیری از زر و زور
با تکبّر ز خاک خیزی مور
ورچه اینجا ز عزّ شهنشاهی
یابی از ظلم دست کوتاهی
ور فقیهی ولیک شورانگیز
دیو خیزی به روز رستاخیز
ور بوی زهدورز لیکن خر
هیزمِ دوزخی ولیکن تر
وی بوی قاضی و ستمکاره
روز محشر شوی تو بیچاره
ور بوی عالم و نه عامل تو
دو زبانی بوی نه کامل تو
چون تو با سیرت بدی ریزی
دانکه با صورت ددی خیزی
بد و نیک تو بر تو باشد به
وز بد و نیک تو کسی را چه
معنی از خانه چون به کوی آید
نقش دلها به سوی روی آید
کند از بهر جلوه مبدع چون
قوّت اندرون و فعل برون
نیکی افزود آبِ بازپسان
از بدی خاک بر سر مگسان
گر تو نیکی مرا چه فایده زان
ور بدم من ترا از آن چه زیان
آن قدر بس ترا در این کلبه
هوس موش و دانش گربه
بخش ۳۲ - اندر صفت نفس بهیمی و انواع شهوات: سبب خشم و شهوت از لقمهستبخش ۳۴ - فی التّمثّل: در طمع زین سگان مزبله پوی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا تو زین منزل آدمی نروی
دان که اندر گو سقر گروی
هوش مصنوعی: تا زمانی که از این دنیای انسانی خارج نشوی، بدان که در دنیای ظلمت و عذاب غرق خواهی شد.
باش تا خلق را برانگیزند
تا کیند از درون چنان خیزند
هوش مصنوعی: بگذار تا مردم را به حرکت درآورند، تا زمانی که از درون خود به چنین اقداماتی بپردازند.
گرچه اینجا قباد و پرویزی
چون عوانی ز گل سگی خیزی
هوش مصنوعی: اگرچه قباد و پرویز مانند عوانی در اینجا هستند، اما تو از یک گل به مانند سگ بیرون میآیی.
ورچه اینجا امیری از زر و زور
با تکبّر ز خاک خیزی مور
هوش مصنوعی: اگرچه در اینجا کسی با ثروت و قدرت به خود مغرور است، اما او از خاک برخاسته و در حقیقت کوچک و بیاهمیت مثل مور است.
ورچه اینجا ز عزّ شهنشاهی
یابی از ظلم دست کوتاهی
هوش مصنوعی: اگرچه در اینجا از قدرت و عظمت پادشاهی برخوردار هستی، اما از ظلم و ستم نمیتوانی فرار کنی.
ور فقیهی ولیک شورانگیز
دیو خیزی به روز رستاخیز
هوش مصنوعی: اگر فقیهی باشد که مردم را به شور و هیجان بیاورد، در روز قیامت نیز چون دیوی خشمگین خواهد بود.
ور بوی زهدورز لیکن خر
هیزمِ دوزخی ولیکن تر
هوش مصنوعی: اگرچه ظاهرش مانند زاهدان است، اما در باطن مانند هیزم دوزخی است، با این حال، هنوز هم تر و تازه است.
وی بوی قاضی و ستمکاره
روز محشر شوی تو بیچاره
هوش مصنوعی: شما که قاضی و ظالم را در روز قیامت به یاد میآورید، در آن روز بیچاره خواهید شد.
ور بوی عالم و نه عامل تو
دو زبانی بوی نه کامل تو
هوش مصنوعی: اگر فقط عطر و بوی عالم را حس کنی و به عمل نپردازی، هر دو زبان تو ناقص و ناتمام باقی میمانند.
چون تو با سیرت بدی ریزی
دانکه با صورت ددی خیزی
هوش مصنوعی: وقتی با اخلاق ناپسند خود را نشان میدهی، بدین معناست که ظاهر زیبا و دلپذیری هم که داری، بیفایده است.
بد و نیک تو بر تو باشد به
وز بد و نیک تو کسی را چه
هوش مصنوعی: تمام خوبیها و بدیهای تو به خودت برمیگردد و در واقع برای دیگران اهمیتی ندارد که تو چطور هستی.
معنی از خانه چون به کوی آید
نقش دلها به سوی روی آید
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از خانه بیرون میرود و به کوی دوستان و آشنایان میرسد، احساسات و محبتهای پنهان در دلها به او روی میآورند و نمایان میشوند.
کند از بهر جلوه مبدع چون
قوّت اندرون و فعل برون
هوش مصنوعی: برای جلوهگری مبدع، نیرویی در درون و کارهایی در بیرون انجام میدهد.
نیکی افزود آبِ بازپسان
از بدی خاک بر سر مگسان
هوش مصنوعی: نیکی و خوبی مانند آبی است که پس از بارش، از آسمان بر زمین میریزد و بر مشکلات و بدیها غلبه میکند؛ در حالی که بدیها مانند خاکی هستند که گاهی بر سر مگسان میافتد و آنها را آزار میدهد. در واقع، نیکی میتواند شرایط ناگوار را بهبود بخشد و بر بدیها غلبه کند.
گر تو نیکی مرا چه فایده زان
ور بدم من ترا از آن چه زیان
هوش مصنوعی: اگر تو به من خوبی کنی، این برایت چه سودی دارد؟ در حالی که من به تو بدی کردهام، پس تو از این موضوع ضرر میکنی.
آن قدر بس ترا در این کلبه
هوس موش و دانش گربه
هوش مصنوعی: در این خانه کوچک، آرزوهای بزرگ و دانش فراوانی وجود دارد، اما تویی که در اینجا زندگی میکنی، فقط به دنبال لذتهای زودگذر هستی.