بخش ۲۴ - اندر نقص دنیا گوید
دنیی ارچه ز حرص دلبر تست
دست زی او مبر که مادرِِ تست
گر نهای گبر پس به خوش سخنیش
مادرِ تست چون کنی به زنیش
همچو قرعه برای فالش دار
گه بیندازش و گهی بردار
گرچه گزدم ز نیش بگزاید
دارویی را همت به کار آید
مار اگرچه به خاصیت بدخوست
پاسبانِ درخت صندل اوست
چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ
سنگ برگیر و ده سگان را سنگ
وآن سگی را که کرد پای افگار
نان بیسوزنش مده زنهار
مورکی را اگر بیازاری
چیره گردی به ظلم و خونخواری
از پی رستن از سرای خسان
حیله کن لیک بد به کس مرسان
با خسان خود نشست و خاست مکن
قطع کردن ز خس رواست مکن
پس اگر ناگهی درافتادی
سازگاری بهست و دل شادی
باش بر دست راست همچو بهشت
دوزخ از دست چپ شناس و کنشت
باز بر دست راست رَو چونان
بافر و دست دست دستان مان
راست بر دست راست رَو رستی
ورنه کج رَو چو عهد بشکستی
من ندیدم سلامتی ز خسان
گر تو دیدی سلام من برسان
چون ترا گشت نوش وحدت بیش
بده آن نوش را به حدّت نیش
بخش ۲۳ - حکایت: به گدایی بگفتم ای نادانبخش ۲۵ - اندر ترک دنیا و ریاضت نفس گوید: ای بلندان به عقل و جان شریف
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دنیی ارچه ز حرص دلبر تست
دست زی او مبر که مادرِِ تست
هوش مصنوعی: دنیای تو هرچقدر که به خاطر عشق معشوقت باشد، از او دست نکش، چون او همان مادر توست.
گر نهای گبر پس به خوش سخنیش
مادرِ تست چون کنی به زنیش
هوش مصنوعی: اگر تو زرتشتی نیستی، پس چرا مادر تو با نیکویی سخن میگوید؟ چگونه میتوانی او را همسر خود کنی؟
همچو قرعه برای فالش دار
گه بیندازش و گهی بردار
هوش مصنوعی: مانند قرعهای که برای قمار به کار میرود، گاهی او را روی زمین بگذار و گاهی از زمین بردار.
گرچه گزدم ز نیش بگزاید
دارویی را همت به کار آید
هوش مصنوعی: اگرچه از زهر نیش گزنده رنج میبرم، اما در تلاش برای درمان آن هستم.
مار اگرچه به خاصیت بدخوست
پاسبانِ درخت صندل اوست
هوش مصنوعی: اگرچه مار ذاتاً خطرناک و بد ذات است، اما در عین حال نگهبان درخت صندل است.
چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ
سنگ برگیر و ده سگان را سنگ
هوش مصنوعی: وقتی صدای سگها تو را آزار میدهد و ناراحتت میکند، سنگی بردار و به سمت آنها پرتاب کن تا ساکت شوند.
وآن سگی را که کرد پای افگار
نان بیسوزنش مده زنهار
هوش مصنوعی: سگی را که پایش در زنجیر و مانع است، به او غذا نده؛ مراقب باش که به او آسیب نرسانی.
مورکی را اگر بیازاری
چیره گردی به ظلم و خونخواری
هوش مصنوعی: اگر به یک مورچه آسیبی برسانی، بر ظلم و ستم خود تسلط مییابی و دچار خونریزی میگردی.
از پی رستن از سرای خسان
حیله کن لیک بد به کس مرسان
هوش مصنوعی: برای رهایی از محیط و زندگی کسانی که پایینتر از تو هستند، تدبیر و نقشهای بکش، اما هرگز به کسی آسیبی نرسان.
با خسان خود نشست و خاست مکن
قطع کردن ز خس رواست مکن
هوش مصنوعی: با افراد نالایق نشست و برخاست نکن، زیرا قطع رابطه با چنین افرادی درست نیست.
پس اگر ناگهی درافتادی
سازگاری بهست و دل شادی
هوش مصنوعی: اگر ناگهان به وضعیتی سخت مواجه شدی، بهتر است که با آن سازگار شوی و دل را شاد نگهداری.
باش بر دست راست همچو بهشت
دوزخ از دست چپ شناس و کنشت
هوش مصنوعی: درست همانند بهشت که در سمت راست قرار دارد، از جهنم که در سمت چپ است آگاه باش و آن را بشناس.
باز بر دست راست رَو چونان
بافر و دست دست دستان مان
هوش مصنوعی: به جلو برو و مانند یک حلال مشکلات عمل کن، در حالی که از تواناییهای خود استفاده میکنی.
راست بر دست راست رَو رستی
ورنه کج رَو چو عهد بشکستی
هوش مصنوعی: اگر بر راه راست و درست قدم بگذاری، به هدف میرسی؛ اما اگر راهی کج را انتخاب کنی، به خاطر شکستن عهد و پیمان، به مقصد نخواهی رسید.
من ندیدم سلامتی ز خسان
گر تو دیدی سلام من برسان
هوش مصنوعی: من سلامتی را از افراد بدندیش ندیدم، اگر تو این را دیدی، سلام من را به آنها برسان.
چون ترا گشت نوش وحدت بیش
بده آن نوش را به حدّت نیش
هوش مصنوعی: وقتی که اتحاد و یکی شدن تو را سرمست کرد، آن سرمستی را با شدت و قدرتی فراتر از یک نیش به دیگران منتقل کن.