بخش ۶ - حکایت شبلی رحمةاللّٰه در اخلاص و ریا
شبلی آنگه که کرد از خود صید
بود روزی به نزد پیر جُنید
دیدهها کرده بر دو رخ چو دو جوی
یا مرادی و یا مرادی گوی
پیر گفتش خموش باش خموش
بر درِ او برو سخن مفروش
در ره او سخن فروشی نیست
در رهش بهتر از خموشی نیست
در رهش رنج نیست آسانیست
بیزبانی همه زباندانیست
بگذر از قال و حال پیش آور
قال قیدست زو سبک بگذر
آن کسانی که بستهٔ حالند
برگذشته ز قیل و از قالند
در مناجات بیزبانان آی
هرچه خواهی بگو و لب مگشای
بگذر از قال و گفتههای محال
ذرهٔ صدق بهتر از صد قال
راه تقلید و قید رو بگذار
وز هوسها بجمله دست بدار
گر مراد تو اوست خود داند
پس گر او نیست اینت نستاند
از هوس گفت رخ به دعوی نه
چون جرس بانگ و هیچ معنی نه
مرد معنی سخن ندارد دوست
زانکه بودست مغزها را پوست
از مقلّد مجوی راه صواب
نردبان پایه کی بود مهتاب
هرکه از علم صدق جست ببرد
هرکه از وی دها گزید بمرد
که کند به چو نیست یک حاذق
پیر را فالج و جوان را دِق
نیست یک مرد صادق اندر کار
لیک هستند مدّعی بسیار
علم جُست از درون اهل صواب
همچو در جوی خُرد روشن آب
که به هرجا رسد چو دندانش
بدهد بر مزاج او جانش
زر به طیارکار باید سخت
برگ باشد گواه جان درخت
علم در مغزت و عمل در پوست
همچو نور چراغ و روغن اوست
علم آنجا چو رخ به خلق آرد
مزد دانش به خلق نگذارد
دانش آن خوبتر ز بهر بسیچ
که بدانی که میندانی هیچ
گر برای خداست اندک بس
وز پی مال و جاه اینت هوس
بخش ۵ - التّمثیل فیالمحبّة والشّکر: آن یکی خیره ز اشتری پرسیدبخش ۷ - حکایة فیالعجز والسکوت: شبلی از پیر روزگار جُنید
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شبلی آنگه که کرد از خود صید
بود روزی به نزد پیر جُنید
هوش مصنوعی: شبلی زمانی که دچار خودپسندی و غفلت از خود شد، روزی به نزد پیر جُنید رفت.
دیدهها کرده بر دو رخ چو دو جوی
یا مرادی و یا مرادی گوی
هوش مصنوعی: چشمان به دو روی زیبا مانند دو جوی آب خیره شدهاند؛ یا به مراد خود رسیدهاند و یا در آرزوی آن هستند.
پیر گفتش خموش باش خموش
بر درِ او برو سخن مفروش
هوش مصنوعی: پیر به او گفت که سکوت کن و در برابر او حرفی نزن.
در ره او سخن فروشی نیست
در رهش بهتر از خموشی نیست
هوش مصنوعی: در مسیر او، سخن گفتن فایدهای ندارد و سکوت از گفتن بهتر است.
در رهش رنج نیست آسانیست
بیزبانی همه زباندانیست
هوش مصنوعی: در مسیر او، رنجی وجود ندارد و بیزبانی راحت است، چرا که همه درک میکنند.
بگذر از قال و حال پیش آور
قال قیدست زو سبک بگذر
هوش مصنوعی: از ظواهر و حرفهای سطحی عبور کن، چیزی که به تو گفته میشود ممکن است محدود کننده باشد. به این موضوع به سادگی نگاه کن و از آن فراتر برو.
آن کسانی که بستهٔ حالند
برگذشته ز قیل و از قالند
هوش مصنوعی: افرادی که به وضعیت حال خود وابستهاند و از گذشته و حواشی بیخبرند.
در مناجات بیزبانان آی
هرچه خواهی بگو و لب مگشای
هوش مصنوعی: در صحبتهای بیکلام، هرچه میخواهی بگو و زبانت را باز نکن.
بگذر از قال و گفتههای محال
ذرهٔ صدق بهتر از صد قال
هوش مصنوعی: از حرف و سخنهای بیمعنی چشمپوشی کن، چون یک ذره صداقت بهتر از صدها سخن بیاساس است.
راه تقلید و قید رو بگذار
وز هوسها بجمله دست بدار
هوش مصنوعی: از تقلید و محدودیت فاصله بگیر و از خواستههای ناپایدار دوری کن.
گر مراد تو اوست خود داند
پس گر او نیست اینت نستاند
هوش مصنوعی: اگر آنچه میخواهی او باشد، خودش از آن آگاه است؛ پس اگر او نباشد، تو این را نخواهی داشت.
از هوس گفت رخ به دعوی نه
چون جرس بانگ و هیچ معنی نه
هوش مصنوعی: از آنچه که به دل میگذرد، نباید فقط به ظواهر توجه کرد، زیرا برخی چیزها فقط صدا و ظاهری دارند و از معنای واقعی خالیاند.
مرد معنی سخن ندارد دوست
زانکه بودست مغزها را پوست
هوش مصنوعی: مردی که فقط به ظاهر سخن میگوید، در واقع اصلاً ارزش و عمق معنایی ندارد؛ چون مانند مغز و پوست است که تنها پوستهاش باقی مانده و محتوا و مغز آن از بین رفته است.
از مقلّد مجوی راه صواب
نردبان پایه کی بود مهتاب
هوش مصنوعی: از پیروی از دیگران به دنبال حقیقت نباش، زیرا کسی که فقط تقلید میکند، نمیتواند به روشنایی و حقیقت واقعی دست یابد.
هرکه از علم صدق جست ببرد
هرکه از وی دها گزید بمرد
هوش مصنوعی: هر کسی که به حقیقت علم و دانش دست یابد، به موفقیت میرسد و هر که از او راهنمایی نگیرد و دوری کند، در زندگی دچار مشکلات و شکست خواهد شد.
که کند به چو نیست یک حاذق
پیر را فالج و جوان را دِق
هوش مصنوعی: اگر کسی در کار خود باتجربه و ماهر باشد، حتی اگر در سنین بالا دچار مشکلاتی مثل فلج شود، هنوز هم برتری دارد. اما اگر فردی جوان باشد و فاقد تجربه لازم باشد، ممکن است به مشکلاتی برخورد کند که نشان از ناتوانیاش دارد.
نیست یک مرد صادق اندر کار
لیک هستند مدّعی بسیار
هوش مصنوعی: در این دنیا فردی راستگو وجود ندارد، اما افراد زیادی هستند که خود را راستگو میدانند و مدعی صداقت هستند.
علم جُست از درون اهل صواب
همچو در جوی خُرد روشن آب
هوش مصنوعی: علم از دل افراد درستکار و دانا بیرون میآید، مانند جوی کوچکی که آب روشنی را در خود دارد.
که به هرجا رسد چو دندانش
بدهد بر مزاج او جانش
هوش مصنوعی: هر جا که برود و رسید، به طوری رفتار کند که با آن محیط و شرایط سازگار شود و به سلامت و زندگیاش آسیب نزند.
زر به طیارکار باید سخت
برگ باشد گواه جان درخت
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای اثبات و نشان دادن ارزش و اهمیت یک چیز، باید نشانههای قوی و قابل اعتماد وجود داشته باشد. همان طور که برای نشان دادن زندگی و سلامت یک درخت، باید برگهای آن شاداب و سالم باشد.
علم در مغزت و عمل در پوست
همچو نور چراغ و روغن اوست
هوش مصنوعی: دانش در ذهن تو وجود دارد و اعمالت مانند پوشش بر آن هستند؛ مانند نوری که از چراغ میتابد و روغنی که آن را میسوزاند.
علم آنجا چو رخ به خلق آرد
مزد دانش به خلق نگذارد
هوش مصنوعی: وقتی علم و دانایی خود را در اختیار دیگران قرار دهیم، ثمره آن به مردم میرسد و به این ترتیب، دانش به راحتی به دست همه نخواهد رسید.
دانش آن خوبتر ز بهر بسیچ
که بدانی که میندانی هیچ
هوش مصنوعی: آگاهی بهتر از این است که فقط به دانستن مطالب مشغول باشی، زیرا فهمیدن این که چیزی را نمیدانی، از خود دانستن بسیار ارزشمندتر است.
گر برای خداست اندک بس
وز پی مال و جاه اینت هوس
هوش مصنوعی: اگر هدف تو از کار اندک باشد و انگیزهات فقط به خاطر خدا باشد، همین کافی است؛ اما اگر دلت خواهان مال و مقام باشد، این توجه به دنیا تنها هوس است.