گنجور

بخش ۴۴ - فی‌الاجتهاد و طلب‌التقوی

عبداللّٰه رواحه یارِ رسول
کرده بودی ورا رسول قبول
بود یار گزیده در همه کار
اختیارِ محمّد مختار
برِ سیّد حقوق صحبت داشت
یک زمان خدمتش فرو نگذاشت
آن زمانی که جبرئیل امین
آیت آورد بر رسول گزین
که بُوَد امّت ترا ناچار
بر جهنم به جمله راهگذار
نیک و بد واردند بر آتش
خواه خوش دل‌نشین و خواه ناخوش
چون شنید این حدیث عبداللّٰه
گفت درمانده گیر واغوثاه
رفت در خانه و برون نامد
عوش از آب چشم خون آمد
زن ورا گفت خیز و بیرون رو
تخمهایی که کشته‌ای بدرو
عیب باشد به خانه اندر مرد
مرد را کار و شغل باید کرد
مرد گفتا چو این شنیدم من
طمع از خویشتن بریدم من
جهد آن کرد بایدم لابد
که کنم حاجزی چو کوه اُحد
که ضعیف است مر مرا ترکیب
هست دردِ نهیب و نار مهیب
مگر از شرع چاره‌ای سازم
تا در آتش چو روی نگدازم
آیت آمد دگر که یافت فَرَج
آنکه را حیلتست ثمّ ننج
الذین اتقوا وراست نجات
زنده دانش وگرچه از اموات
گفت بی‌تقوی ار گران باریم
راه تقوی مگر به دست آریم
راه تقوی رویم و نندیشیم
که ز یاران به منزل پیشیم
کانکه بی‌تقویست در رهِ دین
آدمی نیست هست دیو لعین

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عبداللّٰه رواحه یارِ رسول
کرده بودی ورا رسول قبول
هوش مصنوعی: عبدالله رواحه، یکی از یاران پیامبر بود که او را قبول داشتید و به او محبت می‌ورزیدید.
بود یار گزیده در همه کار
اختیارِ محمّد مختار
هوش مصنوعی: دوست خوب و با انتخابی در تمام امور، اختیار و اراده‌اش مانند مختار محمد است.
برِ سیّد حقوق صحبت داشت
یک زمان خدمتش فرو نگذاشت
هوش مصنوعی: در یک زمانی، شخصی در مورد حقوق و مقام یک سیّد صحبت کرد و از هیچ تلاشی برای خدمت به او کوتاهی نکرد.
آن زمانی که جبرئیل امین
آیت آورد بر رسول گزین
هوش مصنوعی: در آن زمان که جبرئیل، فرشته بزرگ، پیام خدا را بر پیامبر منتخب نازل کرد.
که بُوَد امّت ترا ناچار
بر جهنم به جمله راهگذار
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که جامعه یا ملت تو، به ناچار باید از جهنم عبور کنند و به نوعی محکوم به عذاب هستند.
نیک و بد واردند بر آتش
خواه خوش دل‌نشین و خواه ناخوش
هوش مصنوعی: خوب و بد هر دو به آتش می‌روند، خواه با دل خوش و خواه با دل ناخوش.
چون شنید این حدیث عبداللّٰه
گفت درمانده گیر واغوثاه
هوش مصنوعی: وقتی عبداللّه این داستان را شنید، به شدت نگران و پریشان شد و فریاد کمک و استغاثه سر داد.
رفت در خانه و برون نامد
عوش از آب چشم خون آمد
هوش مصنوعی: به خانه رفت و بیرون نیامد، اشک‌هایش مثل خون جاری شد.
زن ورا گفت خیز و بیرون رو
تخمهایی که کشته‌ای بدرو
هوش مصنوعی: زن به او گفت که بلند شو و بیرون برو، تخم‌هایی که خودت کشت کرده‌ای را درآور.
عیب باشد به خانه اندر مرد
مرد را کار و شغل باید کرد
هوش مصنوعی: اگر مردی در خانه بماند و فقط به عیوب دیگران بپردازد، ایراد دارد؛ باید همت کند و به کار و حرفه‌اش رسیدگی نماید.
مرد گفتا چو این شنیدم من
طمع از خویشتن بریدم من
هوش مصنوعی: مرد گفت وقتی این را شنیدم، از خواسته‌ها و آرزوهای خود جدا شدم.
جهد آن کرد بایدم لابد
که کنم حاجزی چو کوه اُحد
هوش مصنوعی: او تلاش زیادی کرده و حالا باید من نیز همانند کوه احد، سدی در برابر مشکلات ایجاد کنم.
که ضعیف است مر مرا ترکیب
هست دردِ نهیب و نار مهیب
هوش مصنوعی: من از عذاب و دردهای شدید رنج می‌برم و این ضعف برای من احساس می‌شود.
مگر از شرع چاره‌ای سازم
تا در آتش چو روی نگدازم
هوش مصنوعی: آیا می‌توانم راه حلی از قوانین الهی پیدا کنم تا بتوانم در آتش بسوزم بدون اینکه دچار درد و رنج شوم؟
آیت آمد دگر که یافت فَرَج
آنکه را حیلتست ثمّ ننج
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که نشانه‌ای تازه ظاهر شده است که کسی که به دلیلی خاص یا تدبیری هوشمندانه موجودیتش را در مشکل و محنت می‌داند، می‌تواند به آرامش و آزادی دست پیدا کند. این به نوعی اشاره به امیدوار بودن و یافتن راه حل در برابر سختی‌ها و چالش‌ها دارد.
الذین اتقوا وراست نجات
زنده دانش وگرچه از اموات
هوش مصنوعی: کسانی که تقوا دارند، همواره در مسیر نجات قرار می‌گیرند، حتی اگر دانش آنها از نسل‌های قبل باشد.
گفت بی‌تقوی ار گران باریم
راه تقوی مگر به دست آریم
هوش مصنوعی: اگر بی‌تقوا باشیم و بار سنگینی بر دوش داشته باشیم، تنها راه رسیدن به تقوا این است که خود را به جانبی برسانیم که بتوانیم آن را به دست آوریم.
راه تقوی رویم و نندیشیم
که ز یاران به منزل پیشیم
هوش مصنوعی: من در مسیر تقوا قدم می‌زنم و به این فکر نمی‌کنم که آیا از یاران جلوتر رفته‌ام یا نه.
کانکه بی‌تقویست در رهِ دین
آدمی نیست هست دیو لعین
هوش مصنوعی: هرکس که در دین تقوا و پرهیزگاری نداشته باشد، در واقع انسانی نیست و به نوعی همانند دیو و موجودات بد و ناپاک است.