بخش ۶ - فی عزّةالقرآن انّها لیست بالاعشار والاخماس
بهر یک مشت کودک از وسواس
نامش اعشار کردهای و اخماس
کرده منسوخ حکم هر ناسخ
نشده در علوم آن راسخ
متشابه ترا شده محکم
کرده بر محکمش معوّل کم
تو رها کرده نور قرآن را
وز پی عامه صورت آنرا
ساخته دست موزهٔ سالوس
بهر یک من جو و دو کاسه سبوس
گه سرودش کنی و گاه مثل
گاه سازی ازو سلاح جدل
گه زنی در همش به بیادبی
گه شمارش کنی به بوالعجبی
گه ز پایان به سر بری به خیال
گه درونش برون کنی به محال
گه کنی بر قیاس خود تأویل
گه کنی حکم را برین تحویل
گه به رای خودش کنی تفسیر
گه به علم خودش کنی تقریر
می نگردی مگر به بیغاره
گرد صندوقهای سی پاره
گاه گویی رفیق جاهل را
یا نه کرباسباف کاهل را
که نویسم ترا یکی تعویذ
پاکدار ای جوان مدار پلیذ
لیک هدیه پگاه میباید
خون مرغ سیاه میباید
این همه حیله بهر یک دو درم
شام تا چاشتی ز بهر شکم
عمر بر دادهای به خیره به باد
من چه گویم برو که شرمت باد
در یکی مسجدی خزی به هوس
حلق پر بانگ همچو نای و جرس
زین هوس شرم شرع و دینت باد
یا خرد یا اجل قرینت باد
با چنین خود و فضل و فرهنگت
شرم بادا که نیست خود ننگت
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بهر یک مشت کودک از وسواس
نامش اعشار کردهای و اخماس
هوش مصنوعی: برای هر یک نفر از بچهها به خاطر وسواس ذهنیات، نامش را به عددهای اعشاری و کسری تبدیل کردهای.
کرده منسوخ حکم هر ناسخ
نشده در علوم آن راسخ
هوش مصنوعی: هر چیزی که از گذشته به دست آمده و دیگر کاربردی ندارد، به خاطر تسلط بر دانشهای عمیق و پایدار، از بین نرفته است.
متشابه ترا شده محکم
کرده بر محکمش معوّل کم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو به چیزی کاملاً شبیه و مشابه عادت کردهای و آن را به شدت در زندگیات تثبیت کردهای، به طوری که تحت تاثیر آن، دچار ناامیدی شدهای.
تو رها کرده نور قرآن را
وز پی عامه صورت آنرا
هوش مصنوعی: تو نور قرآن را رها کردهای و به دنبال ظاهر آن هستی.
ساخته دست موزهٔ سالوس
بهر یک من جو و دو کاسه سبوس
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که آنچه که ما به آن دست میزنیم و میسازیم، تحت تأثیر یک وضعیت خاص و از پیشتعیینشده است. به عبارتی، کارهایی که انجام میدهیم و یا آثاری که میسازیم، به نوعی به دقت و با هدف خاصی طراحی شدهاند، درست مانند غذایی که برای هر شخص با توجه به نیازش آماده میشود.
گه سرودش کنی و گاه مثل
گاه سازی ازو سلاح جدل
هوش مصنوعی: گاهی باید از او شعر بسرایی و گاهی همانند ساز، از او برای جدل سلاح بسازی.
گه زنی در همش به بیادبی
گه شمارش کنی به بوالعجبی
هوش مصنوعی: گاهی از بیادبی رفتار میکنی و گاهی دیگر به شکل شگفتانگیزی حساب و کتاب میکنی.
گه ز پایان به سر بری به خیال
گه درونش برون کنی به محال
هوش مصنوعی: گاه خیال میکنی که میتوانی مشکلات یا دشواریها را به راحتی حل کنی، اما در واقع این کار بسیار دشوار و غیرممکن به نظر میرسد.
گه کنی بر قیاس خود تأویل
گه کنی حکم را برین تحویل
هوش مصنوعی: گاهی تأویل و تفسیر خود را بر اساس نظر و برداشت شخصیات انجام میدهی و گاهی هم حکم و قضاوتهایی را به شکل دیگری دگرگون میکنی.
گه به رای خودش کنی تفسیر
گه به علم خودش کنی تقریر
هوش مصنوعی: گاهی بر اساس نظر خودت چیزی را تفسیر میکنی و گاهی بر اساس دانشت، آن را بیان میکنی.
می نگردی مگر به بیغاره
گرد صندوقهای سی پاره
هوش مصنوعی: شاید به چیزهایی که در دور و بر تو قرار دارند، توجه کنی و توجهم نداشته باشی به دنیای گسترده و ناشناختهای که در حاشیه وجود دارد.
گاه گویی رفیق جاهل را
یا نه کرباسباف کاهل را
هوش مصنوعی: گاهی اوقات با دوستان نادان یا با افرادی که تنبل هستند، صحبت میکنیم.
که نویسم ترا یکی تعویذ
پاکدار ای جوان مدار پلیذ
هوش مصنوعی: ای جوان، چه خوب است که برای تو دعایی بنویسم که تو را از هر آلودگی و خطر دور نگه دارد.
لیک هدیه پگاه میباید
خون مرغ سیاه میباید
هوش مصنوعی: اما برای سپاسگزاری از صبح، باید قربانی کرد و از خون مرغ سیاه نیز استفاده کرد.
این همه حیله بهر یک دو درم
شام تا چاشتی ز بهر شکم
هوش مصنوعی: تمام این ترفندها و نیرنگها فقط برای به دست آوردن چند درهم از شام است، تا بتوانم به خاطر شکم خود چیزی بخورم.
عمر بر دادهای به خیره به باد
من چه گویم برو که شرمت باد
هوش مصنوعی: عمر خود را به هدر دادهام و در حال بیخبری دارم میگذرانم. چه چیزی میتوانم بگویم؟ برو و ببین که بر من چه میگذرد، که باعث شرمندگی من شده است.
در یکی مسجدی خزی به هوس
حلق پر بانگ همچو نای و جرس
هوش مصنوعی: در یک مسجد، صدای زنگزنی بهگونهای ناز و زیبا به گوش میرسد که مانند نای و زنگ است.
زین هوس شرم شرع و دینت باد
یا خرد یا اجل قرینت باد
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که آدمی نیاز دارد نسبت به خواستهها و تمایلات خود محتاط باشد و از برابر قوانین دین و شرع خجالت بکشد. همچنین اشاره دارد که باید به خرد و عقل خود توجه کند و از رسیدن به سن پیری یا مرگ غافل نشود. در واقع، اهمیت تفکر و دوری از هوسها را به تصویر میکشد.
با چنین خود و فضل و فرهنگت
شرم بادا که نیست خود ننگت
هوش مصنوعی: با این ویژگیها و فضایل و دانشت، جای شرم است که خودت را تحقیر کنی.