گنجور

بخش ۷۰ - فی الانابه

ای جهان آفرین جان آرای
وی خرد را به صدق راه‌نمای
در بهشت فلک همه خامان
در بهشت تو دوزخ آشامان
بر درت خوب و زشت را چکنم
چون تو هستی بهشت را چکنم
که نماید در آینهٔ تزویر
غرض نکتهٔ علیم و قدیر
خون دل چون جگر کند سوراخ
چه جهنم چه جمرهٔ طبّاخ
دوزخ از بیم او بهشت شود
خاک بی‌کالبد چو خشت شود
خنده گریند عاشقان از تو
گریه خندند عارفان از تو
در جحیم تو جنّت آرامان
بی تو راضی به حورعین عامان
گر به دوزخ فرستی از درِ خویش
میروم نی به پای بر سر خویش
وانکه امر ترا خلاف آرد
دل خود از غفلتش غلاف آرد
همه را گاه و کار و بار از تو
یار مار است و مار یار از تو
نه به لاتأمن از تو سیر شوم
نه به لاتقنطوا دلیر شوم
گر کنی زهر با روانم جفت
از شکر تلخ‌تر نیارم گفت
ایمن از مکر تو کسی باشد
که فرومایهٔ خسی باشد
امن و مکر تو هر دو یکسانست
عاقل از مکر تو هراسانست
ایمن از مکرِ تو نشاید بود
طاعت و معصیت ندارد سود
ایمن آنکس بُوَد که وی آگاه
نبود از مکر تو به فعل گناه

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای جهان آفرین جان آرای
وی خرد را به صدق راه‌نمای
هوش مصنوعی: ای خالق عالم که جان را آرامش می‌بخشی، عقل را با حقیقت هدایت کن.
در بهشت فلک همه خامان
در بهشت تو دوزخ آشامان
هوش مصنوعی: در بهشت آسمانی، همه افرادی که جاهل و نادان هستند، در حالی که در بهشت تو کسانی که از معصیت و گناه لذت می‌برند، به نوعی عذاب و رنج را می‌کشند.
بر درت خوب و زشت را چکنم
چون تو هستی بهشت را چکنم
هوش مصنوعی: وقتی در خانه‌ات هستم، خوب و بد را فراموش می‌کنم؛ زیرا وجود تو برایم همچون بهشتی است.
که نماید در آینهٔ تزویر
غرض نکتهٔ علیم و قدیر
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که هدف و نیت پنهانی در آینهٔ فریب و تزویر نمایان می‌شود. این موضوع به علم و قدرتی که در پس این نیت‌ها وجود دارد، اشاره دارد. یعنی در ظاهر می‌توان چیزی را پنهان کرد، اما در باطن، حقیقت و هدف واقعی آشکار است.
خون دل چون جگر کند سوراخ
چه جهنم چه جمرهٔ طبّاخ
هوش مصنوعی: زمانی که دل انسان پر از غم و درد باشد، مانند جوجه‌ای که در جگرش سوراخی ایجاد شده است، به شدت رنج می‌برد. این رنج می‌تواند مشابه عذاب‌های دوزخ یا آتش کوره‌ای باشد که در آن غذا تهیه می‌کنند.
دوزخ از بیم او بهشت شود
خاک بی‌کالبد چو خشت شود
هوش مصنوعی: جهنم از ترس او بهشتی می‌شود و زمین بدون انسان مانند آجر خواهد شد.
خنده گریند عاشقان از تو
گریه خندند عارفان از تو
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر تو با وجود گریه کردن، می‌خندند و عارفان نیز در حالی که باید خندید، اشک می‌ریزند.
در جحیم تو جنّت آرامان
بی تو راضی به حورعین عامان
هوش مصنوعی: در دوزخ تو، بهشت آرمان را بدون تو، به داشتن حور و عین‌های فراوان راضی می‌دانم.
گر به دوزخ فرستی از درِ خویش
میروم نی به پای بر سر خویش
هوش مصنوعی: اگر مرا به دوزخ هم بری، از در خودت می‌روم و نه اینکه به پای کسی بیفتم.
وانکه امر ترا خلاف آرد
دل خود از غفلتش غلاف آرد
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو سخنی بگوید که مخالف با خواسته یا آرزویت باشد، دل او به خاطر غفلتش از حقیقت، خود را در پوششی از ناآگاهی پنهان کرده است.
همه را گاه و کار و بار از تو
یار مار است و مار یار از تو
هوش مصنوعی: همه چیز در زندگی به نوعی به تو وابسته است؛ کسانی که به تو کمک می‌کنند، خود به نوعی به تو نیاز دارند و رابطه‌ای دوسویه وجود دارد.
نه به لاتأمن از تو سیر شوم
نه به لاتقنطوا دلیر شوم
هوش مصنوعی: نه از تو بی‌خیال می‌شوم، نه از ناامیدی شجاع می‌شوم.
گر کنی زهر با روانم جفت
از شکر تلخ‌تر نیارم گفت
هوش مصنوعی: اگر زهر را با جانم پیوندی، از شکر هم تلخ‌تر نخواهم گفت.
ایمن از مکر تو کسی باشد
که فرومایهٔ خسی باشد
هوش مصنوعی: تنها فردی که از نیرنگ‌های تو در امان است، کسی است که خود را پایین‌رده و حقیر بداند.
امن و مکر تو هر دو یکسانست
عاقل از مکر تو هراسانست
هوش مصنوعی: ایمنی و فریب تو هر دو در یک سطح قرار دارند؛ کسی که باهوش است، از فریب تو ترس دارد.
ایمن از مکرِ تو نشاید بود
طاعت و معصیت ندارد سود
هوش مصنوعی: نمی‌توان به مکر و فریب تو اعتماد داشت، چه اینکه اطاعت و نافرمانی از نظر سود و زیان یکسان نیست.
ایمن آنکس بُوَد که وی آگاه
نبود از مکر تو به فعل گناه
هوش مصنوعی: آن فرد در واقع در امان است که از فریبکاری تو و گناهان تو بی‌خبر باشد.