گنجور

بخش ۶۹ - فی کرمه و فضله

ای خداوند قایم و قدّوس
ملک تو نامماس و نامحسوس
از تو چیریم و بر تو چیر نه‌ایم
به تو سیریم و از تو سیر نه‌ایم
سوی ما گرچه هیچکس کس نیست
کرم تو نُویدگر بس نیست
دین‌مان داده‌ای یقین‌مان ده
گرچه این هست بیش از این‌مان ده
گرچه بر نطع نفس شهماتیم
تشنهٔ وادی سماواتیم
کسی از بد همی نداند به
آنچه دانی که آن بهست آن ده
ای مراد امل نگاران تو
وی امید امیدواران تو
ای نهان‌دان آشکارا بین
تو رسانی امید ما به یقین
همه امید من به رحمت تست
جان و روزی همه ز نعمت تست
جگر تشنه‌مان ز کوثر دین
شربتی‌بخش پر ز نور یقین
نیست نز دانشی و نز هنری
جز تو سوی توام وکیل دری
هرچه بر من قضای تو بنوشت
همه نیکو بود نباشد زشت
هستم از هرکه هست جمله گریز
ناگزیرم تویی مرا بپذیر
بلبل عشق را ز گلبن جست
در ترنّم نوای این همه تست
باز ناز من از طریق نیاز
بر سر سدره می‌کند پرواز
ملکها راند هرکه سوی تو راند
باز درماند هرکه زین درماند
که رساند به من سخن جز تو
که رهاند مرا ز من جز تو
نخری بوی رنگ و دمدمه تو
زین همه وارهانم ای همه تو
عجز و بیچارگی و ضعف خری
نخری سستی و خری و تری
رنج بر درگه تو آسانیست
بی‌زبانی همه زبان‌دانی است
همه را کُش تو از برای همه
پس قبول تو خونبهای همه
از تو برتافتن عنان اَمَل
چیست جز آیت و نشان زلل
صورت قهر در دلش روید
هر که جز مهر حضرتت جوید
سیرت ما ز صورت اشرار
وا رهان ای مهیمن اسرار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خداوند قایم و قدّوس
ملک تو نامماس و نامحسوس
هوش مصنوعی: ای پروردگار بزرگ و پاک، سلطنت تو نه به چشم می‌آید و نه قابل لمس است.
از تو چیریم و بر تو چیر نه‌ایم
به تو سیریم و از تو سیر نه‌ایم
هوش مصنوعی: ما از تو یاد گرفته‌ایم و تو نمی‌توانی ما را به تسخیر درآوری، ما به تو نزدیک شده‌ایم اما از تو سیر نمی‌شویم.
سوی ما گرچه هیچکس کس نیست
کرم تو نُویدگر بس نیست
هوش مصنوعی: هرچند که کسی به سمت ما نمی‌آید و کسی در میان ما نیست، لطف و کرم تو برای ما کافی و راهنمای خوبی است.
دین‌مان داده‌ای یقین‌مان ده
گرچه این هست بیش از این‌مان ده
هوش مصنوعی: اگر به ما دین و ایمان داده‌ای، پس به ما اطمینان و یقین هم بده. هرچند این هدیه‌ای که به ما داده‌ای از آنچه که انتظار داریم بیشتر است، اما باز هم بیشتر از این به ما عطا کن.
گرچه بر نطع نفس شهماتیم
تشنهٔ وادی سماواتیم
هوش مصنوعی: هرچند که در این دنیا زندگی می‌کنیم و از آن لذت می‌بریم، اما دلمان به سمت آسمان‌ها و دنیای بالاتر مشتاق است و تشنه آنجا هستیم.
کسی از بد همی نداند به
آنچه دانی که آن بهست آن ده
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از بدی‌ها آگاهی ندارد به چیزهایی که تو می‌دانی، چون آنچه تو می‌دانی بهتر است از آنچه که وجود دارد.
ای مراد امل نگاران تو
وی امید امیدواران تو
هوش مصنوعی: ای آرزوی دلخوشی کسانی که آرزو دارند و امید بخش کسانی که به آینده امیدوارند.
ای نهان‌دان آشکارا بین
تو رسانی امید ما به یقین
هوش مصنوعی: ای کسی که دانایی‌ات پنهان است و در عین حال، دیدگاهی روشن داری، امید ما را به یقین به تو می‌رسانی.
همه امید من به رحمت تست
جان و روزی همه ز نعمت تست
هوش مصنوعی: تمام آرزوها و امیدهای من به بخشش و رحمت توست و من روزی و زندگی‌ام را از الطاف تو می‌دانم.
جگر تشنه‌مان ز کوثر دین
شربتی‌بخش پر ز نور یقین
هوش مصنوعی: دل‌های ما به آب زلال دین نیاز دارد، نوشیدنی‌ای که پر از نور یقین است و به ما آرامش می‌بخشد.
نیست نز دانشی و نز هنری
جز تو سوی توام وکیل دری
هوش مصنوعی: من هیچ دانشی و هنری جز تو ندارم، پس به سوی تو می‌آیم و به تو پناه می‌برم.
هرچه بر من قضای تو بنوشت
همه نیکو بود نباشد زشت
هوش مصنوعی: هر چیزی که سرنوشت تو برای من مقرر کرده، همگی خوب بودند و هیچ چیز بدی وجود ندارد.
هستم از هرکه هست جمله گریز
ناگزیرم تویی مرا بپذیر
هوش مصنوعی: من از هر کسی که هستم فاصله می‌گیرم و گریزی ندارم، فقط تویی که می‌توانی مرا بپذیری.
بلبل عشق را ز گلبن جست
در ترنّم نوای این همه تست
هوش مصنوعی: بلبل عشق در جستجوی گلستان، در شوق و هیجان صدای زیبای توست.
باز ناز من از طریق نیاز
بر سر سدره می‌کند پرواز
هوش مصنوعی: پرنده ناز و زیبایی که از نیاز من خبر دارد، به سمت درخت سدره پرواز می‌کند.
ملکها راند هرکه سوی تو راند
باز درماند هرکه زین درماند
هوش مصنوعی: کسانی که در جستجوی تو هستند، مانند ملک‌ها به سوی تو می‌آیند، اما هر کسی که از این مسیر دور شود، در نهایت درمانده و ناامید خواهد ماند.
که رساند به من سخن جز تو
که رهاند مرا ز من جز تو
هوش مصنوعی: جز تو کسی نیست که بتواند مرا از خودم رها کند و پیام دیگری به من برساند.
نخری بوی رنگ و دمدمه تو
زین همه وارهانم ای همه تو
هوش مصنوعی: به خاطر حضور و زیبایی‌ات، تمام چیزهای جذاب و دل‌انگیز را فراموش می‌کنم. تو خود همه آنچه که من به دنبالش هستم.
عجز و بیچارگی و ضعف خری
نخری سستی و خری و تری
هوش مصنوعی: ناتوانی و ضعف انسان همانند دیوانگی و بی‌خودی اوست. در واقع، این حالت از عدم قدرت و استقامت باعث ایجاد بی‌نظمی و آشفتگی در زندگی می‌شود.
رنج بر درگه تو آسانیست
بی‌زبانی همه زبان‌دانی است
هوش مصنوعی: در دلتنگی و سختی، حضور تو راحت است و بی‌نیازی از کلام، همه کس را به فهم و درک می‌رساند.
همه را کُش تو از برای همه
پس قبول تو خونبهای همه
هوش مصنوعی: همه را به خاطر دیگران از پا درآور، پس قبول می‌کنم که تو هزینه همه را به عهده داری.
از تو برتافتن عنان اَمَل
چیست جز آیت و نشان زلل
هوش مصنوعی: رها کردن امید و آرزو از سوی تو چه معنایی جز نشانه‌ای از اشتباه دارد؟
صورت قهر در دلش روید
هر که جز مهر حضرتت جوید
هوش مصنوعی: هر کسی به جز محبت تو را بخواهد، در دلش قهر و کینت رشد خواهد کرد.
سیرت ما ز صورت اشرار
وا رهان ای مهیمن اسرار
هوش مصنوعی: ای طبیب مهربان، ما را از صفات زشت و ناپسند دور کن و به ما کمک کن تا به سیرت نیکو دست یابیم.