گنجور

بخش ۶۶ - فی‌الافتقار والتحیّرِ فی صفاته

مستمع نغمت نیاز از دل
مطلع بر طلوع راز از دل
چون درِ دل نیاز بگشاید
آنچه خواهد به پیش باز آید
یاربش را ز شه ره اقبال
کرده لبّیک دوست استقبال
زآتشی کان بودت گوناگون
تکیه بر آب روی چون فرعون
نقل جان ساز هرچه زو شد نقل
که به ایمان رسی به حق نه به عقل
عقل در کُنه وصف او نادان
ذوق با طوق شوق او شادان
عقل و جان ملک پادشاهی اوست
ملک او در خورِ آلهی اوست
یاربی از تو زو دو صد لبیک
یک سلام از تو زو هزار علیک
سایه‌بانیست عقل بر درِ او
خیلتاشیست جان ز لشکر او
از بد و نیک خلق پیوسته
رحمت و نعمتش بنگسسته
درگهش را نیاز پیرایه
تو نیاز آر سود و سرمایه
درپذیرد غم دراز ترا
بی‌نیازی او نیاز ترا
دوست بودش بلال بر درگاه
پوست بر تن چو زلف یار سیاه
جامهٔ ظاهرش ز بهر دلال
گشت بر روی حور مشکین خال
از پی تازگی ز دشمن و دوست
در دو عالم بدل کنندهٔ پوست
از پی دین و ملک پروردن
نکند هیچ سر برو گردن
ای صف‌آرای جمع درویشان
وی نگهدار دردِ دل ریشان
آنکه شد چون بهی بهش گردان
وانکه شد چون کمان زهش گردان
نیک درمانده‌ام به دست نیاز
کارم ای کارساز خلق بساز
متفرّد به خطّهٔ ملکوت
متوحّد به عزّت جبروت
آیتِ علم را بدایت نیست
غایتِ شوق را نهایت نیست
تو ندانی ز حال عالم راز
از بلا عافیت ندانی باز
تو حقیقت نه مرد این راهی
طفل راهی ز ره نه آگاهی
کودکی رو به گِرد بازی گرد
به برِ کبر و بی‌نیازی گرد
بس بود کبر و ناز یار ترا
با خدای ای پسر چه کار ترا
چکنی جنّت و نعیم ابد
کرده عقبی ز بهر دنیا رد
او ز تو حسبتِ تو می‌داند
چون تویی را به خود همی خواند
می‌کند بر تو عرضه حور و قصور
تو به دنیا و زینتش مغرور

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مستمع نغمت نیاز از دل
مطلع بر طلوع راز از دل
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شنونده‌ی نغمه‌ی تو، برای درک و لذت بردن از آن نیازمند درک عمیق احساسات و اسرار درون دل خود است. به عبارتی، تنها با شناخت درست و عمیق از خود و احساساتش می‌تواند به زیبایی و عمق نغمه دست یابد.
چون درِ دل نیاز بگشاید
آنچه خواهد به پیش باز آید
هوش مصنوعی: زمانی که در دل انسان به روی نیازها و خواسته‌ها باز شود، هر آنچه که بخواهد به سر راهش خواهد آمد.
یاربش را ز شه ره اقبال
کرده لبّیک دوست استقبال
هوش مصنوعی: خداوندا، او را از طرف پادشاه به استقبال عشق دعوت کرده و با خوش‌آمد گویی به او پاسخ می‌دهد.
زآتشی کان بودت گوناگون
تکیه بر آب روی چون فرعون
هوش مصنوعی: از آتش که به گونه‌های مختلفی وجود دارد و تو بر روی آب تکیه کرده‌ای، به مانند فرعون می‌مانی.
نقل جان ساز هرچه زو شد نقل
که به ایمان رسی به حق نه به عقل
هوش مصنوعی: هر چه در عالم وجود دارد، از روح و جان گرفته شده است. آنچه که به حقیقت و ایمان می‌انجامد، از درک عقل فراتر است.
عقل در کُنه وصف او نادان
ذوق با طوق شوق او شادان
هوش مصنوعی: در حقیقت، عقل نمی‌تواند به درستی زیبایی و صفات او را توصیف کند، اما احساس و عشق به او باعث شادمانی دل‌ها می‌شود.
عقل و جان ملک پادشاهی اوست
ملک او در خورِ آلهی اوست
هوش مصنوعی: عقل و روح انسان همه چیز را تحت کنترل دارند و سلطنت آن‌ها بر اساس فضیلت‌ها و ویژگی‌های الهی است.
یاربی از تو زو دو صد لبیک
یک سلام از تو زو هزار علیک
هوش مصنوعی: ای پروردگار، من از تو دوصد بار پاسخ مثبت و یک سلام می‌خواهم، در حالی که از تو هزار بار درود با محبت طلب می‌کنم.
سایه‌بانیست عقل بر درِ او
خیلتاشیست جان ز لشکر او
هوش مصنوعی: عقل مانند سایه‌بانی است که در را به روی او حفظ می‌کند و جان مانند سربازانی است که تحت فرمان عقل هستند.
از بد و نیک خلق پیوسته
رحمت و نعمتش بنگسسته
هوش مصنوعی: رحمت و نعمت خداوند همیشه از خوبی‌ها و بدی‌ها جدا نیست و همواره به انسان‌ها می‌رسد.
درگهش را نیاز پیرایه
تو نیاز آر سود و سرمایه
هوش مصنوعی: درگاه او را با زینت و زیبایی‌های تو نیازمند نکن، بلکه سرمایه و سود او را در خودت پیدا کن.
درپذیرد غم دراز ترا
بی‌نیازی او نیاز ترا
هوش مصنوعی: غم‌های بزرگ و طولانی را بپذیر، زیرا او که بی‌نیاز است، نیاز تو را برآورده خواهد کرد.
دوست بودش بلال بر درگاه
پوست بر تن چو زلف یار سیاه
هوش مصنوعی: دوستی به نام بلال در کنار درگاهی بود که پوستش مانند موی مشکی یار جوان زیبایی بود.
جامهٔ ظاهرش ز بهر دلال
گشت بر روی حور مشکین خال
هوش مصنوعی: پوشش ظاهری او به خاطر زیبایی و جاذبه‌اش به مانند نشانه‌ای از عشق و محبت جلوه‌گری می‌کند، همچون نقش و نگارهای جذاب بر روی چهرهٔ یک پری زیبا.
از پی تازگی ز دشمن و دوست
در دو عالم بدل کنندهٔ پوست
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن تازگی و نوآوری از دشمن و دوست، در دو جهان انسانی باید تغییراتی در خود ایجاد کرد.
از پی دین و ملک پروردن
نکند هیچ سر برو گردن
هوش مصنوعی: هیچ کس به خاطر دین و سلطنت، خود را پایین نمی‌آورد و اجازه نمی‌دهد که بی‌احترامی بر او روا داشته شود.
ای صف‌آرای جمع درویشان
وی نگهدار دردِ دل ریشان
هوش مصنوعی: ای کسی که در میان درویشان صف‌آرایی می‌کنی و محافظ دل‌های رنجیده آنان هستی، تو به خوبی می‌دانی که آنها چه دردهایی را تحمل می‌کنند.
آنکه شد چون بهی بهش گردان
وانکه شد چون کمان زهش گردان
هوش مصنوعی: کسی که به زیبایی و جمالش نزدیک است، باید به سوی بهشت برود. و کسی که مانند کمان به سمت هدف خود کشیده می‌شود، باید به سرنوشت خود توجه کند.
نیک درمانده‌ام به دست نیاز
کارم ای کارساز خلق بساز
هوش مصنوعی: من به شدت در دل‌نگرانی و مشکل هستم و تنها امیدوارم ای پروردگار، تو به من کمک کنی و راه حلی برای مشکلاتم پیدا کنی.
متفرّد به خطّهٔ ملکوت
متوحّد به عزّت جبروت
هوش مصنوعی: افراد مخصوص و برجسته‌ای در سرزمین‌های آسمانی وجود دارند که به عظمت و قدرت الهی متصل‌اند.
آیتِ علم را بدایت نیست
غایتِ شوق را نهایت نیست
هوش مصنوعی: دانش و علم هیچ نقطه‌ای برای شروع یا پایان ندارند و احساس شوق و اشتیاق انسانی نیز هرگز به حد نهایی نمی‌رسد.
تو ندانی ز حال عالم راز
از بلا عافیت ندانی باز
هوش مصنوعی: تو از حال و احوال مردم خبر نداری و نمی‌دانی که چگونه آسیب‌ها و مشکلات می‌توانند باعث آرامش و سلامتی در زندگی شوند.
تو حقیقت نه مرد این راهی
طفل راهی ز ره نه آگاهی
هوش مصنوعی: تو واقعاً در این مسیر تجربه‌ای نداری و مانند یک کودک هستی که از راه خود بی‌خبر است.
کودکی رو به گِرد بازی گرد
به برِ کبر و بی‌نیازی گرد
هوش مصنوعی: کودکی که در حال بازی است، به دور فردی با غرور و خودپسندی می‌چرخد و به او توجه نمی‌کند.
بس بود کبر و ناز یار ترا
با خدای ای پسر چه کار ترا
هوش مصنوعی: دوست من، دیگر از خودپسندی و ناز یار خود دست بردار و اینجا، در برابر خدا، چه کار داری؟
چکنی جنّت و نعیم ابد
کرده عقبی ز بهر دنیا رد
هوش مصنوعی: برای دستیابی به زندگی بهتر و خوشبختی در آینده، نباید به زندگی دنیایی و لذت‌های زودگذر آن وابسته شد.
او ز تو حسبتِ تو می‌داند
چون تویی را به خود همی خواند
هوش مصنوعی: او به واسطه‌ی نسبت تو، درک می‌کند که تو چه کسی هستی و خودت را به او نزدیک می‌کنی.
می‌کند بر تو عرضه حور و قصور
تو به دنیا و زینتش مغرور
هوش مصنوعی: دنیا و زیبایی‌هایش تو را مغرور می‌کنند و به تو وعده‌های دل‌فریب می‌دهند، مانند حوری‌ها و قصرها.

حاشیه ها

1394/10/09 14:01
ناشناس

قل جان ساز هر چه زو شد نقل. که به ایمان رسی به حق نه به عقل